صدای سالمندی از نیمکت پارک
انسان فراموشکار است و گاهی قدر داشتههایش را نمیداند؛ ما گاهی فراموش میکنیم پشت چینهای صورت سالمندان، سالها رنج و تلاش و سختکوشی پنهان شده. پدر و مادرانی که شبهای زیادی را با بیخوابی گذراندند تا کودکیمان آرام بگیرد و مراقب ما باشند، از نان و لباس خود زدند تا ما چیزی کم نداشته باشیم و بتوانیم لحظات خوب و خوشی را تجربه کنیم. بسیاری از آنها با دستان پینهبسته، کارگری کردند، زمین را شخم زدند، دستفروشی کردند، رفتگر و نانوا و نگهبان بودند یا پشت میزهای ساده عمرشان را گذاشتند تا فرزندانشان آیندهای بهتر داشته باشند.