پیامک مرموز قبل از غرق شدن در سد

به گزارش خبرنگار جام‌جم، زمستان سال 96 بود که مرد چوپان با امدادگران هلال احمر و ماموران نیروی انتظامی تماس گرفت و مفقود شدن همسرش در نزدیکی سد لتیان را اطلاع داد. او در توضیح ماجرا به ماموران گفت:«صبح امروز با همسرم در خانه مادر او بحثمان شد. خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که به‌خاطر فشارمالی و مسائل اقتصادی با هم اختلاف پیدا می‌کردیم و خانواده‌اش هر بار به او می‌گفتند در زندگی با من هرگز به راحتی نمی‌رسد.همسرم هم تحت تاثیر قرار می‌گرفت.» مرد چوپان در ادامه گفت: «امروز وقتی دیدم که بحث دارد بالا می‌گیرد از خانه مادر زنم بیرون آمدم.ساعتی بعد همسرم با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد کنار سد لتیان بیاید و خودرویم را بیاورد. سر قرار با او آمدم و دیدم که خودرویم آنجاست اما همسرم را ندیدم.در همان موقع متوجه پیامکی شدم که همسرم، دقایقی قبل برایم زده بود و نوشته بود: «همدیگر را در جهنم می‌بینیم.» همین پیامک موجب نگرانی‌ام شد و با خودم فکر کردم شاید همسرم بلایی سر خودش آورده باشد.» عملیات امداد و نجات از سوی امدادگران هلال احمر چند ساعتی طول کشید و بالاخره جسد فریبا که براثر خفگی جان خود را از دست داده بود، کشف شد. خانواده فریبا با شکایت از دامادشان، او را عامل مرگ فریبا معرفی کردند.اما آخرین پیامکی که زن جوان برای همسرش فرستاده بود گواه آن بود که مرد چوپان در مرگ همسرش نقشی نداشته است و قرار منع تعقیب قضایی برای پرونده او صادر شد. اما با اعتراض به قرار منع تعقیب، بار دیگر پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و در نوبت رسیدگی قرار گرفت.