قاتل دروغگو در یک قدمی چوبه دار

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از ششم اردیبهشت 95 و به‌دنبال پیداشدن جسد یک مرد جوان در رودخانه پارک میگون فشم در دستور کار پلیس قرار گرفت .شواهد نشان می‌داد این مرد در محل دیگری کشته و سپس جسدش داخل رودخانه انداخته شده است. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت این مرد نامش نقیب و ۳۰ ساله است که مدتی قبل از افغانستان برای کار به ایران آمده بود. به این ترتیب چند نفر از دوستان وی شناسایی و به عنوان مظنون بازداشت شدند، اما ادعا کردند از ماجرای مرگ وی بی‌اطلاع هستند.
با تکمیل تحقیقات روشن شد نقیب آخرین بار با دوستش مهدی قرار داشته است، مهدی به‌عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار گرفت. او می‌گفت من و نقیب از مدت‌ها پیش با هم دوست بودیم و به‌خاطر همین رفاقت همراه هم برای کار به ایران آمدیم. آخرین بار او پیراهنی را که به او قرض داده بودم پوشید و به باشگاه بدنسازی رفت. به همین خاطر از او ناراحت بودم و با هم بحث کردیم. اما انگیزه‌ای برای کشتن او نداشتم .
در حالی که پزشکی قانونی علت فوت را ضربه مغزی و خفگی اعلام کرده بود، بار دیگر مهدی تحت بازجویی قرار گرفت و این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: نقیب آخرین بار از من خواست تا به پارک برویم و با هم مشروب بخوریم .او مقداری مشروب خرید تا با هم بخوریم. من قبول نکردم ولی او اصرار کرد. ما به پارک رفتیم و قبل از خوردن مشروب، حشیش کشیدیم اما او که حال طبیعی نداشت شروع به فحاشی کرد. چند بار از او خواستم تا پارک را ترک کنیم اما قبول نکرد. آخرین بار به مادر و خواهرم فحش داد. سعی کردم او را آرام کنم اما نشد .به همین خاطر با هم درگیر شدیم. می‌خواست به رویم چاقو بکشد که او را روی زمین هل دادم و شال گردنش را دور گردنش پیچیدم و فشار دادم .وقتی متوجه شدم مرده از ترسم جسد را به داخل رودخانه انداختم. چون موتور سواری بلد نبودم از ترس موتور او را در رودخانه رها کردم .
این متهم اما در بازجویی‌های بعدی ادعای تازه‌ای را برای انگیزه جنایت مطرح کرد و گفت قبلا دروغ گفته بود. مهدی گفت: چون نقیب قبلا پسردایی‌ام را در افغانستان کشته بود کینه او را به دل داشتم. به همین خاطر وقتی به من ناسزا گفت تصویر جنازه پسردایی‌ام را مقابل چشمانم دیدم و کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم.
با بازسازی صحنه جرم مهدی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد .در آن جلسه با توجه به این‌که اولیای دم شناسایی نشده بودند نماینده دادستان از طرف رئیس قوه قضاییه برای وی حکم قصاص خواست.
سپس متهم به دفاع پرداخت و اظهارات قبلی‌اش را انکار کرد و گفت تا به حال دروغ گفته ام و این‌بار می‌خواهم حقیقت را بگویم. من و نقیب سر بازی بیلیارد با هم مشکل داشتیم. به همین خاطر با او درگیر شدم. اما او به رویم چاقو کشید و من چاره‌ای غیر از کشتن او نداشتم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و مهدی را به قصاص محکوم کرد. دیروز این حکم در شعبه 9 دیوان عالی کشور مهر تایید کرد و قطعی شد.