گذشت از پسر متجاوز در دادگاه

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از شهروند، روز ٢١ شهریور‌ سال ٨٩ زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از دو پسر متجاوز شکایت کرد. این زن گفت: «صبح امروز از سوی دو پسر جوان مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. وقتی می‌خواستم به محل کارم بروم، در خیابان تهرانپارس به‌عنوان مسافر سوار یک خودرو پژو شدم.

در این خودرو به جز راننده یک پسر دیگر هم روی صندلی شاگرد نشسته بود. من هم روی صندلی عقب نشستم. در راه بودیم که راننده خودرو را متوقف کرد و پسری که روی صندلی جلو نشسته بود به عقب آمد و کنار من نشست. وقتی دوباره راه افتادیم، ناگهان راننده تغییر مسیر داد که من هم به او اعتراض کردم.

اما ناگهان پسری که کنارم نشسته بود، به رویم چاقو کشید و تهدیدم کرد. همان لحظه پارچه‌ای روی صورتم انداخت و از من خواست پایین صندلی بروم. آنها با تهدید چاقو مرا به ویلایی در لواسان بردند. در آن‌جا هردویشان به من تجاوز کردند. پس از آن تهدیدم کردند که شکایت نکنم. آنها گفتند اگر شکایت کنم آبرویم را می‌برند. بعد از آن مرا دوباره سوار خودرو کردند و به خیابان تهرانپارس برگرداندند. آنها مرا در حاشیه خیابان رها کردند. بعد از این‌که از خودرو پیاده شدم توانستم شماره پلاک خودرو را بردارم. برای همین بی‌توجه به تهدید آنها تصمیم به شکایت گرفتم.»

با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت و تلاش برای شناسایی و دستگیری متهمان آغاز شد. در ادامه پلیس با اطلاعاتی که از زن جوان گرفته بود خودرو پژوی متهمان را شناسایی کرد و مالک آن به نام فرشید بازداشت شد.

شاکی با دیدن متهم او را شناسایی کرد، بنابراین فرشید تحت بازجویی قرار گرفت و به تجاوز به زن جوان با همدستی دوستش اعتراف کرد. با اعتراف این پسر، همدست وی به نام مجید نیز بازداشت شد.

در ادامه پزشکی قانونی نیز موضوع تجاوز را تأیید کرد، بنابراین دو پسر متجاوز در شعبه ٧٦ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند و قضات دادگاه آنها را هرکدام به ١٥‌سال زندان و اعدام محکوم کردند. اما این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور نرسید، بنابراین پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض فرستاده شد. متهمان این‌بار در شعبه ٧٧ دادگاه کیفری سابق استان تهران محاکمه شدند اما موضوع تجاوز را انکار کردند.

با این حال هر دو، بار دیگر با حکم هیأت قضائی دادگاه کیفری به اعدام و ١٥سال زندان محکوم شدند. این‌بار حکم صادره در دیوان عالی کشور تأیید شد، اما مجید درخواست اعاده دادرسی کرد. درحالی‌که ٦‌سال از این ماجرا گذشته بود قضات دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی مجید را پذیرفتند.

آنها با توجه به این‌که حکم اعدام مجید براساس علم قاضی صادر شده و علم قاضی در این پرونده یقین‌آور نبوده است، درخواست اعاده دادرسی را پذیرفتند. بنابراین قرار شد بار دیگر به اتهامات این پسر در دادگاه جنایی رسیدگی شود.

این درحالی است که با قطعی شدن حکم اعدام فرشید او در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت، اما مجید این‌بار در شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

در این جلسه شاکی پرونده در جایگاه ایستاد و به قضات گفت: «این دو پسر جوان بدون توجه به التماس‌هایم مرا ربودند. هرچه خواهش می‌کردم فایده‌ای نداشت. من بعد از این ماجرا زندگی‌ام نابود شد. ضربه روحی شدیدی به من وارد شد و هنوزم همچنان شب‌ها کابوس می‌بینم. در خیابان جرأت نمی‌کنم تنهایی جایی بروم. از همه می‌ترسم. دیگر به هیچ‌کس اعتمادی ندارم. از لحاظ روحی کاملا به هم ریخته‌ام. برای همین اصلا حاضر به گذشت نیستم. همچنان از هردویشان شکایت دارم و می‌خواهم که هردو مجازات شوند.»

در ادامه جلسه متهم و خانواده‌اش به شاکی التماس کردند تا او را ببخشد. التماس‌های متهم و خانواده‌اش در دادگاه باعث شد که درنهایت شاکی اعلام رضایت کند و دلش به رحم بیاید. این‌بار زن جوان در دادگاه گفت: «با این‌که پول نمی‌تواند ضربه روحی که این ماجرا به من وارد کرده را جبران کند اما به خاطر خانواده مجید حاضرم با دریافت ٧٠‌میلیون تومان اعلام رضایت کنم.»