ناکامی زن جوان در خودکشی

امیر نجفی، مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهرستان اهواز درباره ناکامی این زن درخودکشی گفت: ساعت 11 و 27 دقیقه سه‌شنبه فردی با سامانه 125 آتش‌نشانی تماس گرفت و خبردادکه زنی روی پل سلمان فارسی این شهر رفته و قصد داردخود را داخل رودخانه کارون بیندازد. آتش‌نشانان با حضور در محل حادثه، عملیات نجات را آغاز کردند. این در حالی بود که دقایقی بعد گروهی ازغواصان امدادو نجات در محل حاضر شدند تا به محض افتادن زن 50 ساله داخل رودخانه وی را نجات دهند. یکی ازامدادگران گروه امداد و نجات به گفت‌وگو با زن میانسال پرداخت تا بتواند او را ازاقدام برای خودکشی منصرف کند که سرانجام عملیات روانکاوانه وی موثرواقع شد که زن از اقدام خود منصرف شده و نجات پیدا کند.

تحقیقات پلیس برای مشخص شدن این که این زن با چه انگیزه‌ای قصد خودکشی داشته ادامه دارد.

انتشار تصاویر زن دایی به قصد انتقامگیری

فردی که در یکی از شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه تصاویر خصوصی زن دایی‌اش را منتشر کرده بود، همراه همدستش دستگیر شد.

سرهنگ اکبر امینی، رئیس پلیس فتای استان همدان درباره دستگیری این فرد گفت: چند روز پیش زنی با حضوردر پلیس فتای این شهر شکایتی مطرح کرد که نشان می‌داد، تصاویر خصوصی وی همراه مطالب غیراخلاقی از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه به دوستان و آشنایان وی ارسال شده و او را به دردسر انداخته است. با این شکایت، تحقیقات پلیس فتا آغاز و در ادامه تحقیقات ماموران توانستند ردپای مردی را در یکی از استان‌های همجوار به دست بیاورند. با انتقال این فرد به پلیس فتا او بازجویی شده و اعتراف کرد فردی که از اقوام شاکی است به وی پول داده بود تا او تصاویر شخصی زن جوان را دستکاری کرده و با نوشتن مطالب غیر اخلاقی و دروغین منصوب به وی آن را منتشر کند و از انگیزه وی اطلاعاتی ندارد.

رئیس پلیس فتای استان همدان تصریح کرد: با صدور قرار قانونی برای وی، اجیرکننده متهم تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دو روز پیش دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس فتا بازجویی شده و اعتراف کردکه گفته‌های دیگر متهم پرونده صحت دارد و انگیزه‌اش این بوده که از زن دایی‌اش به‌دلیل بدرفتاری انتقام بگیرد. بنابراین با پرداخت مبلغی به آن مرد دست به این کار زده است .

نجات از دره

بانوی تهرانی که در حال کوهنوردی بود به عمق 100 متری یک دره یخی سقوط کرد. لحظات بیم و امید و پرالتهاب مرگ و زندگی تا 10 ساعت بعد در دره یخی ادامه داشت تا این‌که صبح روز عاشورا به کمک امدادگران هوایی هلال احمر شهرستان آمل وی نجات یافت. نرگس رهی کوهنورد
35 ساله اهل شمیرانات که همراه همسرش ـ حامد انهاری ـ مشغول کوهنوردی در ارتفاعات دماوند بود، ساعت 21 و 45 دقیقه نخستین روز آبان ماه به دره‌ای یخی سقوط کرده و پس از گذشت حدود 10 ساعت به کمک امدادگران هوایی به بیمارستان میلاد تهران انتقال یافت.

عشق پیرزن تهرانی به زباله

پیرزن 60 ساله، 21 سال است که سطل‌های زباله شهر را خالی می‌کند و به خانه‌اش می‌آورد. با وجود این‌که کارگران شهرداری چند سال پیش حدود 12 کامیون آشغال از خانه‌اش خارج کردند، هنوز هم عاشق زباله است و در خانه خود موزه‌ای از دورریختنی‌ها جمع‌آوری کرده است.

در خانه به سختی باز می‌شود و بوی تعفن از آن بیرون می‌آید. پشت در انبوهی از کارتن و مقوا، لباس‌های کثیف و پاره، پلاستیک‌های انباشته شده و ظرف‌های شیشه‌ای و حلبی شکسته، در میان آنها پیت روغن‌هایی که تاریخ انقضای آن سال‌ها پیش تمام شده بود، خانه پیرزن را به سطل زباله‌ بزرگی در کلانشهر تهران تبدیل کرده است.

پیرزن سال 1368 شوهرش را از دست داد. زندگی سخت و سرپرستی پنج فرزند او باعث شد تا فشار زندگی به حدی باشد که او را به بیماری تبدیل کند که تنها با جمع‌آوری زباله در خانه‌اش آرامش می‌گیرد. او زباله‌های خانه‌اش را همه ثروتش می‌داند و نه‌تنها زباله‌ها را نمی‌فروشد، بلکه به کسی اجازه نمی‌دهد آنها را از خانه خارج کند. سه تا از بچه‌هایش توانخواه و تحت پوشش بهزیستی هستند و در این خانه زندگی می‌کنند. آنها هم بیشتر وقت‌ها همراه مادرشان به جمع‌آوری زباله‌های اطراف محل زندگی‌شان می‌روند و خانه را از وسایل مستعمل و به دردنخور پر می‌کنند. فرزند بزرگ خانواده مدت‌ها پیش معتاد شده بود و در پارک نزدیک خانه‌شان با دوستانی که مانند خودش شیرین عقل بودند، بر سر این‌که چه کسی می‌تواند سوسک‌های زنده بیشتری قورت بدهد، مسابقه می‌داد. کسی نمی‌داند او اکنون کجاست.

پسر دیگر پیرزن در آسایشگاه بیماران روانی بستری است و دو دختر این زن از 12 سال پیش به عضویت طرح اکرام درآمده‌اند و تحت سرپرستی دو حامی هستند، اما با مادرشان زندگی می‌کنند. فرزند آخر پیرزن 27 ساله به نظر می‌رسد و کمی بهتر از اعضای دیگر خانواده سرد و گرم روزگار را می‌فهمد، او مدتی در میوه‌فروشی کار می‌کرد. گاهی اوقات میوه‌های خراب را به خانه می‌آورد و به موزه زباله خانه‌شان اضافه می‌کرد.