دیگر نمی‌خواهم شپش باشم!

خودت را معرفی کن؟

حامد 21 ساله بچه خاک‌سفید هستم.

چرا دوستانت تو را شپش صدا می‌کنند؟

چون دیر به دیر حمام می‌روم، بچه‌ها به اسم شپش صدایم می‌کنند.

خط‌ها روی بدنت چیست؟

اینها برای دعواست. برخی اوقات به عنوان هواخواهی با دوستانم به دعوا می‌رفتم که اینها یادگاری آن دعوا‌هاست. من کل بدنم پر از خط و جای زخم چاقو است.

چقدر درس خواندی؟

تا اول راهنمایی بیشتر نخواندم و بعدش هم خلاف کردم.

چه خلافی؟

من از 14 سالگی معتاد شدم و با بچه محل‌هایمان مواد می‌زدیم. نزدیک چهار سال هر مخدری را که فکر کنید از گل تا شیشه و تریاک و حشیش را مصرف کرده‌ام.

از 14 سالگی؟

بله. خانواده که نظارتی روی ما نداشت و اسم محله‌مان هم که در کل تهران تابلو است. ترک تحصیل و بیکاری من را به سمت خلاف کشید.

فقط دعوا می‌کردی؟

دعوا که برای ما تفریح است و خلاف محسوب نمی‌شود. من مواد فروش بودم. ساقی مواد، در پارک نزدیک محله مواد توزیع می‌کردم و پول می‌گرفتم.

از چند سالگی مواد می‌فروختی؟

فکر کنم 17 سالم بود که برای یکی از مواد فروشان بزرگ، خرده‌فروشی و از این راه کسب درآمد می‌کردم.

سابقه کیفری داری؟

پنج بار به زندان رفته‌ام که دو بارش به خاطر دستگیری با مواد و سه بار نیز دعوا بود. هر بار وقتی به زندان می‌رفتم سعی می‌کردم ترک کنم، اما به محض آزادی و حضور در محله بچه‌ها مواد را به دستم می‌رساندند و من دوباره معتاد می‌شدم.

تا حالا برای ترک مواد مخدر اقدام نکردی؟

چندبار برای ترک به کمپ های مختلف رفتم، اما فایده نداشت و هر بار دوره پاکی‌ام به سه ماه نمی‌رسید که دوباره معتاد می‌شدم و هر مدل مخدری را مصرف کردم و برایم فرقی نداشت تا این که تصمیمم برای ترک جدی شد و به کمپی معتبر رفتم و الان یک سال است مصرف نکرده‌ام.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

زورگیری. ما در محله‌مان یک باند بودیم که با عماد، کیومرث و علی دست به هر کار خلافی می‌زدیم تا این‌که کیومرث پیشنهاد داد برای درآمد بیشتر،زورگیری کنیم، به همین خاطر همه قبول کرده و یک باند تشکیل دادیم.

چگونه زورگیری می‌کردید؟

از روش طعمه‌گذاری استفاده می‌کردیم و دو دختر جوان را به عنوان طعمه قرار داده و بعد نقشه زورگیری را اجرا می‌کردیم.

در باندتان دختر هم بود؟

آیلار و شیوا که 18 و 19 ساله بودند با کیومرث دوست بودند و او پیشنهاد داد از آنها به عنوان طعمه استفاده و در فرصت مناسب زورگیری کنیم.

از طعمه‌ها چگونه استفاده می‌کردید؟

آیلار و شیوا در حوالی فلکه اول و دوم تهرانپارس می‌ایستادند و سوار خودرو افراد پولدار یا پسران جوان می‌شدند. بعد از دقایقی دختران ادعا می‌کردند ماده مخدر گل می‌خواهند و با پسر جوان به آن پارک که پاتوق ما در خاک‌سفید بود می‌آمدند و بعد به بهانه خرید مواد ما دعوای صوری راه می‌انداختیم و به زور کیف و مدارک آنها را سرقت می‌کردیم.

چقدر از هر سرقت به دست می‌آوردی؟

در هر سرقت تمام اموال به دست آمده تقسیم بر پنج می‌شد. من و عماد دو سهم و بقیه را کیومرث و دخترها می‌گرفتند. من کلا پنج میلیون گیرم آمد.

چند بار به این روش زورگیری کردی؟

فکر می‌کنم نزدیک 15 بار بود.

چند ماه بود از این روش استفاده می‌کردید؟

من 13 خرداد دستگیر شدم و 75 روز بود که این روش را در مناطق مختلف تهرانپارس اجرا می‌کردیم و دختران را طعمه قرار می‌دادیم.

چه شد دستگیر شدی؟

یک‌بار دو دختر به اشتباه سوار خودروی یکی از بچه محل‌های خودمان شدند و ما در درگیری فهمیدیم راننده بچه محل خودمان است. او شکایت کرد و بعد از آن دستگیر شدم.

در زورگیری‌هایتان خشونت هم داشتید؟

نه. سعی می‌کردیم با یک دعوای ساده به زور پول‌های طرف را بگیریم. اگر مقاومت می‌کرد او را کتک می‌زدیم؛ البته یک بار به خانه پسر جوان ریختیم و دست و پایش را بستیم و کتکش زدیم.

فکر نمی‌کنی 5 سابقه برای پسر 21 ساله زیاد است؟

من بزرگ شدم و مجبور بودم سرقت کنم یا مواد بفروشم. اما الان فکر می‌کنم زمان برای جبران دیر نیست و این بار تصمیم گرفتم دور بچه محل‌ها را خط بکشم و به زندگی خودم برسم. نمی‌خواهم دیگر کسی به من بگوید شپش.

مجید غمخوار