داستان ادامه‌دار زینت

داستان فیلم زینت در جنوب کشور اتفاق می‌افتد؛ در سرزمینی که مردان سنتی و نسل گذشته نسبت به کار کردن زن در بیرون از خانه تعصب دارند. زینت (عاطفه رضوی) اما با اصرار از پدرش ( زنده‌یاد مهدی فتحی) اجازه گرفته تا آموزش‌های لازم را ببیند تا بتواند به عنوان بهورز در خانه بهداشت روستا کار کند. زینت از کارش لذت می‌برد تا این‌ که حامد (حسن جوهرچی) به خواستگاریش‌ می‌آید؛ جوانی که از دیگر هم‌نسلانش فکری بازتر دارد. زینت به او جواب مثبت می‌دهد، اما مشکل از زمانی شروع می‌شود که مادر حامد (زنده‌یاد نیکو خردمند) با کار کردن زینت در خارج از خانه مخالفت می‌کند...

فیلم زینت را ابراهیم مختاری بعد از ساخت چند فیلم مستند مردم‌شناختی به عنوان اولین فیلم بلند سینمایی‌اش مقابل دوربین برد؛ فیلمی که براساس مستنداتی که مختاری در شهرهای مختلف ایران دیده بود، ساخته شد. مختاری در زینت به اصطلاح با یک تیر چند نشان می‌زند؛ اول این که به سراغ موضوعی می‌رود که زمان مصرف ندارد و داستان آن همیشه برای مردم تازگی دارد. قصه‌ای که نشان می‌دهد، هنوز در برخی مناطق کشور، کمبود دارو و توجه نکردن به بهداشت شخصی باعث ایجاد بیماری‌های زیادی می‌شود. مختاری همچنین نشان می‌دهد هنوز هم در جامعه ما مردان و زنانی هستند که با کار کردن زنان در خارج از خانه مخالفند، هر چند که این کار برای جامعه مفید باشد. زینت همچنین نشان می‌دهد که نسل جوان همیشه با نسل قدیمی فاصله‌ دارد. نسل جوان گام‌هایی رو به جلو بر‌می‌دارد که معمولا با مقاومت نسل گذشته روبه‌رو می‌شود، اما این مقاومت نمی‌تواند جلوی تغییر نگرش جوان‌ها را بگیرد.در فیلم زینت چند سکانس به‌یادماندنی وجود دارد که می‌تواند هر بیننده‌ای را برای چندمین بار به دیدن این فیلم ترغیب کند. سکانس‌هایی مانند سکانس‌ آتش زدن لباس‌های پرستاری زینت از سوی پدر و زندانی کردن او در یک اتاق . مادر حامد هم بارها و بارها، زینت را در خانه زندانی می‌کند تا اشتیاق بهورزی را در او خفه کند. اما شبی از شب‌ها زینت برای نجات جان بچه همسایه از خانه می‌گریزد و حامد به دنبال او می‌رود تا از او حمایت کند و برایش حریم امنی ایجاد کند تا او بتواند به کارش که کمک به مردم است، ادامه دهد. زینت فیلمی است که مخاطب، با هر بار دیدن آن به زوایای تازه‌ای از روابط انسانی و اجتماعی پی‌ می‌برد.