رحیمی: تقصیرها را به گردن می‌گیرم

وقتی انتقاد می‌شود باید گوش کرد تا از حر‌ف‌های منطقی درس گرفت. همیشه یک کار، خوب و بد دارد.

ببینید نکته این است که تیم روز به روز بهتر می‌شود. بچه‌ها وقتی به بزرگسالی برسند حرف‌های زیادی برای گفتن خواهند داشت. این بازیکنان در تست‌هایی که مربیان گرفتند بهتر از بقیه جواب دادند و برای جام ملت‌ها انتخاب شدند. نه این‌که بعمد یک‌سری از بازیکنان را انتخاب نکرده باشیم.

من که تیم را انتخاب نمی‌کنم. اگر قرار است به مربیان خط بدهم ، خودم لخت بشوم و بروم داخل زمین که بهتر است. حالا ممکن است مربیان اشتباهاتی هم داشته باشند. خود من هم انتقادهایی داشتم. بهتر بود بازیکن نوجوان را به رده بزرگسال نمی‌بردند، ولی تصمیم گیرنده مربی است.

کمیته فنی می‌تواند مشاور خوبی برای تیم ملی باشد، ولی اگر بخواهد بگوید فلانی را دعوت کن آیا مربی قبول می‌کند؟ آن وقت اگر تیم نتیجه نگیرد چه؟

به هر حال وقتی یک تیم می‌بازد همه جور وصله‌ها را به مسوول آن می‌چسبانند، اما اگر عربستان را می‌بردیم اصلا این حرف‌ها پیش نمی‌آمد. ببینید وقتی در بازی‌های دوستانه گرجستان را شکست دادیم و ترکیه را هم بردیم، مربیان گفتند این تیم جواب داده، ولی ما چند بازیکن خود مثل جمالی را از دست دادیم. رجبی یک روز پیش از سفر به لبنان ابرویش 12 تا بخیه خورد! این بازیکن دیگر می‌ترسید بازی کند. ما 9 بازیکن جدید داشتیم. از جوان شدن تیم بسیار راضی هستیم. مگر آنان با این کار قهرمانی سال 2007 جهان را کسب نکردند؟

ما جوانگرایی نکردیم. این بازیکنان از یک‌سال قبل که در مسابقه‌های نوجوانان شرکت کرده بودند در اردو هستند و آمادگی بیشتری نسبت به بقیه داشتند. نکته دیگر این‌که ما فکر نمی‌کردیم تا این حد بازیکنان آسیب ببینند.

وقتی ابرو می‌شکافد چه ربطی به بدنسازی دارد؟ هندبال جوری است که ذات آن خشن است. در هتل محل اقامت‌مان بیشتر تیم‌ها یکی دو نفر داشتند که با عصا رفت و آمد می‌کردند. امارات هم مثل ما بود. باور کنید اگر یارانش آسیب نمی‌دیدند راحت می‌رفت روی سکو.

نه این طور نیست. تیم ما هر روز 3 جلسه تمرین داشت. وقتی یک نوجوان جلوی عربستان قرار می‌گیرد استرس دارد. عربستان یک گلر دارد که تا حالا دو، سه بار مانع رفتن ما به جام جهانی شده.

ما باید بازی تدارکاتی بیشتری برای این تیم می‌‌گذاشتیم. اردوی گرجستان خوب بود، ولی فقط 2 بازی برگزار کردیم. من دنبال کسی نمی‌گردم تا تقصیرها را گردن او بیندازم. سهم خودم را می‌گویم و گردن مربی و ورزشکار نمی‌اندازم.

ما باید مربی بهتر از این می‌آوردیم. این هم یکی از ایرادات ما بود. حتی باید پنج شش ماه زودتر سرمربی را انتخاب می‌کردیم. یوری کارنامه بدی نداشت. 12 سال بازیکن روسیه بود. در آلمان مربیگری کرده بود و وقتی او را آوردیم نفر دوم تیم ملی روسیه بود.

به هر حال ما از نظراتش استفاده می‌کردیم. استفان هم نظرات او را به بچه‌ها انتقال می‌داد.

این طور نیست. یوری فقط فارسی بلد نبود. برای همین حرف‌هایش را به استفان انتقال می‌داد تا او که می‌توانست حرف بزند به بچه‌ها منتقل کند.

برای این که همه دیدند تیم نوجوانان در آسیا و جهان چگونه کار کرد. استفان یک تیم‌ عالی ساخته بود. ما از این مربی استفاده کردیم، چون از او شناخت داشتیم، از طرفی استفان هم هندبال ما را می‌شناسد و کمک خوبی برای یوری می‌توانست باشد.

زمان داریم. 9 ماه فرصت کمی نیست. ما روی گزینه‌هایی از کشورهای آلمان، اسپانیا،‌ دانمارک و کرواسی فکر می‌کنیم. شاید هم از دانمارک یک مربی بزرگ آوردیم. الان فاصله‌‌‌ای بین این کشورها وجود ندارد.

ما در هر مسابقه‌ای هدفمان بردن است، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که چه اتفاقی می‌افتد. قطر با این همه سرمایه‌گذاری چه نتیجه‌‌ای گرفت؟ عربستان آن همه پول خرج کرد و بهترین مربی دنیا را آورد،‌ ولی آخر چه شد؟ در عوض ژاپن اصلا جزو مدعیان نبود،‌ ولی حالا آمده بین بزرگان. البته کار را براساس کسب مدال پیش می‌بریم.

من می‌گویم آسیب‌دیدگی‌ها بلای جان تیم ما شده بود. ما 6 نفر را نداشتیم در صورتی که برای هندبال یک بازیکن خوب هم بسیار تاثیرگذار است.