تبهکاری درآن سوی مرزها

سرقت به سبک فیلمهای سینمایی

دستبرد به یک شرکت بزرگ در استکهلم سوئد یکی از جرایمی بود که بسیاری از رسانه‌های اروپا و سایر کشور‌های جهان را به خود مشغول کرد اما این حادثه با ایرانیان هم چندان بی ارتباط نبود چرا که پلیس استکهلم یک ایرانی 31 ساله را به جرم عضویت در باند سرقت بازداشت و از او تحقیق کرده است.

ساعت 5/5 بامداد چهارشنبه 23 سپتامبر هلی کوپتری سفید رنگ روی پشت بام ساختمان یک شرکت خدمات امنیتی به نام «جی 4 اس» در منطقه وست بریا واقع در جنوب استکهلم فرود آمد و مردان نقاب پوش از آن پیاده شدند. آنها در تاریکی شب نقشه‌ای پیچیده را به مرحله اجرا درآوردند . ابتدا با استفاده از مواد منفجره بخشی از سقف شیشه‌ای را خراب و راهشان را به سوی انبار پول که در آن یک میلیارد کرون سوئد (معادل 150 میلیون دلار آمریکا) نگهداری می‌شد باز کردند. سارقان بسیار خشن بودند و سرعت عمل بالایی داشتند برای همین 21 کارمندی که زمان حادثه در محل کارشان حضور داشتند نتوانستند در برابر آنان مقابله کنند و سارقان گونی‌های اسکناس را بار هلی کوپتر کردند و با پرواز در ارتفاعی کم گریختند. دزدان از این بابت که بالگردهای پلیس تعقیب‌شان نخواهد کرد مطمئن بودند چرا که از قبل تمام هلی‌کوپترها را از کار انداخته بودند. آنها پرنده سفید رنگ خود را که از یک شرکت کرایه هلی‌کوپتر در نورتلیه اجاره کرده بودند در منطقه آرنینگر واقع در شمال استکهلم رها و ردپایشان را پاک کردند. وقوع این سرقت باعث شد پلیس سوئد آماج انتقادها قرار گیرد به همین خاطر تحقیقات به صورت فوق‌العاده برگزار و سرانجام 6 متهم در این رابطه دستگیر شدند. یکی از آنها مردی ایرانی است که پیش از این نیز در استکهلم به زندان افتاده بود

او که از 10 سالگی در سوئد زندگی می‌کند بوکسور و صاحب یک کلوپ شبانه است و به سگ دیوانه شهرت دارد. این مرد سالها قبل به دنیای تبهکاری پا گذاشته و نام او در فهرست موسوم به «نو وا 2» که اسم 150 مجرم خطرناک استکهلم را شامل می‌شود ثبت شده است و آخرین مورد دستگیری او به سال 2006 میلادی بر می‌گردد. این ایرانی از متهمان اصلی سرقت بزرگ از شرکت «جی‌4اس» شناخته شده و گفته می‌شود توسط مردی که اکنون ساکن مجارستان است برای انجام این جرم اجیر شده بود. تحقیقات از او همچنان ادامه دارد. اما سوال اینجا است که بوکسور ایرانی چرا و چگونه به سگ دیوانه تبدیل شد. کاظم بیرجندی از منظر جامعه‌شناسی به این موضوع نگاه می‌کند و می‌گوید: «زندگی در کشوری بیگانه و دور از خانواده باعث شده فرد از ارزش‌های جامعه خودش فاصله بگیرد و در سال‌های رشد شخصیتی با اشخاص بزهکار همنشین شود نتیجه چنین موضوعی همین است که الان شاهد آن هستیم.»

قتل دختر روس

پرونده 3 مرد ایرانی که یک دختر روس را در کشور امارات به قتل رسانده‌اند نیز از دیگر جرایم ایرانیان خارج از کشور است که چند روز پیش برای دومین بار در دستگاه قضایی ایران به جریان افتاد.

راز این قتل در 26 نوامبر سال 2003 میلادی با کشف جسد مثله شده دختری ناشناس در یک چمدان در بندر البخوط امارات فاش شد و پلیس جنایی تحقیقات وسیعی را برای پی بردن به علت قتل انجام داد در نهایت مشخص شد مقتول یک دختر روس به نام واسیل چیکاوان ایرنیا ولادیمیر اونا بود که او را به نام نادیه می‌شناختند و در شرکت یک تاجر ایرانی کار می‌کرد. کارآگاهان وقتی از روابط دختر روس و پسر تاجر ایرانی باخبر شدند مرد بازرگان را بازداشت کردند، او در بازجویی‌ها گفت: پسرم به نام مهدی با دختر یکی از دوستان من که تاجر بزرگی است ازدواج کرده بود، اما همچنان با نادیه رابطه داشت و من فکر می‌کردم رابطه آن دو زندگی خانوادگی پسرم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد هر چه به نادیه تذکر می‌دادم دست از سر پسرم بردارد او توجهی نمی‌کرد تا این که دو نفر از کارمندانم را که در ایران بودند به امارات دعوت کردم و از آنها خواستم دختر روس را تنبیه کنند آنها هم این دختر را کشتند و یک روز بعد به ایران برگشتند. با افشای حقایق، مرد بازرگان به ایران تحویل داده شد و دو قاتل اجاره‌ای هم به دام افتادند و جرم‌شان را پذیرفتند ولی در دادگاه اتهام خود را انکار کردند و به دلیل کافی نبودن مدارک آزاد شدند اما آیت‌الله هاشمی شاهرودی رئیس وقت قوه قضاییه ‌ تبرئه آنها را نادرست دانست و پرونده بار دیگر به جریان افتاد. از طرفی چندهفته پیش دبیر دوم سفارت روسیه در ایران به شعبه 7 دادسرای جنایی تهران رفت و خواستار پیگیری پرونده شد و به این ترتیب متهمان تحت پیگرد قرار گرفتند. احمد ابراهیم حقوقدان درباره این پرونده توضیح می‌دهد: «مطابق قانون هر ایرانی که در خارج از کشور مرتکب جرمی شود و در ایران دستگیر شود طبق قوانین جزائی جمهوری اسلامی ایران مجازات خواهد شد.»

قتل راگبی باز

یک دختر ایرانی به نام ساحل نیز مجرمی دیگر بود که چندی پیش در آمریکا خبرساز شد البته جرم او به قربانی شدن خودش هم انجامید. این دختر یک راگبی باز مشهور را در نشویل واقع در ایالت تنسی کشت و سپس با شلیک گلوله به زندگی خودش پایان داد. این جنایت ساعت 6 بعد از ظهر 4 جولای سال جاری میلادی به وقوع پیوست و پلیس اجساد دختر 20 ساله و «استیو مک نیر» را که با وجود بازنشسته شدن همچنان مشهور بود و طرفداران زیادی داشت در خانه استیو پیدا کرد. روی جسد استیو آثار چند گلوله وجود داشت و دختر ایرانی فقط هدف یک گلوله قرار گرفته و آن تیر به شقیقه او اصابت و سلاح کنار جسد ساحل افتاده بود. در جریان تحقیقات فاش شد ساحل 4 سال با مردی آمریکایی نامزد بود اما 5 ماه پیش از قتل از وی جدا شده بود. ساحل که به عنوان پیشخدمت در رستوران مورد علاقه استیو کار می‌کرد با این راگبی باز آشنا شد و رابطه‌اش را در حالی با او آغاز کرد که مرد 36 ساله همسر و 4 پسر داشت. در ادامه فاش شد دو روز پیش از جنایت ماموران خودرویی را که ساحل و استیو سوار بر آن بودند، متوقف کردند و به خاطر حالت غیرطبیعی دختر جوان تصمیم گرفتند از این دختر تست الکل بگیرند اما ساحل آزمایش نداد و به همین خاطر بازداشت و البته یک روز بعد با سپردن وثیقه آزاد شد. از آنجا که رابطه مرد آمریکایی با ساحل باعث اختلافات خانوادگی شده بود پلیس احتمال داد استیو قصد داشت به رابطه‌اش با دختر جوان پایان بدهد اما توسط وی کشته شد و سپس ساحل با شلیک یک گلوله به زندگی خودش نیز پایان داد. حمید میر صادقی ‌ روان‌شناس درباره این حادثه می‌گوید: «تا وقتی درباره زندگی ساحل اطلاعات کافی نداشته باشیم نمی‌توان اظهار نظر کرد، اما انچه که مشخص است این است که دختر جوان در کشوری بیگانه بعد از جدایی از نامزدش احساس بی پناهی می‌کرده و دچار نوعی سردرگمی شده بود برای همین رابطه‌اش را با مرد مشهور آغاز کرد تا تحت حمایت او به مشکلاتش پایان دهد به همین دلیل هم قطع رابطه را برای خودش کشنده تصور می‌کرد.»

چند نمونه

پرونده جرایم ایرانیان مقیم کشورهای خارجی با همین نمونه‌ها به پایان نمی‌رسد دستگیری یک ایرانی به جرم آزار کودکان در سوئد، کشتن همسر و مادر زن به دست یک بازرگان ایرانی مقیم آمریکا، کلاهبرداری اینترنتی یک ایرانی که فقط مشخص شده ساکن اروپا است، اما هنوز به دام نیفتاده و یوروپل در جستجوی او است از دیگر پرونده‌های مشابهی است که می‌تواند افرادی را که قصد مهاجرت دارند به تامل وادارد و زنگ نگرانی را برایشان به صدا در بیاورد.

داود ابوالحسنی