نوع تازه‌ای از کمدی سیاه

فیلم که حال و هوایی شبیه فیلم ایرلندی موفق «در بروژ( »محصول سال قبل سینما) دارد، توسط راین جانسن کارگردانی شده است. فیلمنامه فیلم را خود جانسن نوشته و گروهی از بازیگران بین‌المللی مثل آدریان برودی، مارک روفالو، ریچل ویتز، رنیکو کیکوچی، رابی کالتران، ماکسیمیلیان شل، ریکی جی، زاخاری گوردن و مکس رکوردز در آن نقش‌های اصلی و مهم را بازی می‌کنند. این کمدی اکشن ماجراجویانه در عین حال یک درام جنایتکارانه هم هست که ماجرایی رمانتیک را هم در دل خود دارد. فیلم با شعار «آنها هیچ‌وقت اجازه نمی‌دهند که حقیقت بینشان قرار گیرد» به روی پرده رفت و تماشاگران کنجکاو با این نیت به دیدن فیلم رفتند که ببینند حقیقت چیست و قرار است بین چه کسانی حائل شود.

بلوم و برادرش استفن (آدریان برودی و مارک روفالو) دوران نوجوانی سختی داشته‌اند و حالا که بزرگ شده‌اند می‌خواهند با تمام آدم‌هایی که باعث و بانی مشکلات آنها بوده‌اند مبارزه کنند. این دو نسبت به همه چیز موضعی منفی و سخت دارند و از همه کس و همه چیز، خودشان را طلبکار می‌دانند. همین زیاده‌خواهی است که باعث شده تا به سراغ کار کلاهبرداری و دغل‌بازی بروند.

بلوم و استفن در کار خود مهارت خیلی زیادی دارند و می‌توان گفت از بهترین دغل‌بازان و کلاهبرداران دنیا هستند. این دو با سناریوهای پیچیده‌ای که می‌نویسند، میلیونرها را سرکیسه می‌کنند. حرص و طمع، حرف اول را در کارهای آنها می‌زند. آنها پس از آخرین ماجراجویی موفقیت‌آمیز خود، ناگهان با یک حادثه تلخ و مرگبار روبه‌رو می‌شوند. این اتفاق تاثیر زیادی بر بلوم و استفن می‌گذارد. این دو تصمیم می‌گیرند یک زندگی سالم و آبرومند را در پیش بگیرند ولی قبل از آن باید آخرین کار خود را با موفقیت به انجام برسانند. استفن و بلوم به شریک خود بنگ بنگ (رنیکو کیکوچی) می‌گویند قصد بازنشستگی دارند. بنگ بنگ هم که اهل ژاپن است، می‌خواهد این حرفه را رها کندو به کشورش برگردد، او به بلوم و استفن می‌گوید همراهشان در آخرین ماجراجویی آنها شرکت می‌کند. این ماجراجویی در نظر اول خیلی ساده و راحت به نظر می‌رسد، ولی کم‌کم برای بلوم و همراهانش مشخص می‌شود که این ماجراجویی با تمام کارهای قبلی‌شان فرق دارد. در ماموریت جدید، آنها با پنه لوپه اسمیت (ریچل ویتز) آشنا می‌شوند. او موجودی عصبی است که وارث یک ثروت بزرگ است. پنه لوپه می‌خواهد راهی اروپا شود تا ارث خود را تحویل بگیرد. بلوم، استفن و بنگ بنگ نیز با او همراه می‌شوند. سفر معمولی این جمع، خیلی زود تبدیل به یک سفر هیجان‌انگیز و پرماجرا می‌شود. آنها در این سفر تنها نیستند و گروهی که در حال تعقیب آنها هستند، می‌خواهند پنه لوپه را قبل از رسیدن به مقصد از بین ببرند و نگذارند وی ارث خود را تحویل بگیرد. استفن، بلوم و بنگ بنگ در کمال تعجب متوجه می‌شوند پنه‌لوپه توانایی‌هایی داردکه هیچ کس حتی فکرش را نمی‌کند، در چنین شرایطی، اوضاع و احوال کاملا عوض شده و حتی در بسیاری از موارد، او است که به داد همراهان و همسفران خود می‌رسد. با رسیدن به مقصد، تازه دردسرهای اصلی آنها شروع می‌شود.

نقد

موفقیت انتقادی و مالی «در بروژ( »با بازی کالین فارل و رالف فاینس) دنیای سینما را متوجه ژانر کمدی گنگستری کرد. در این نوع فیلم‌ها بیننده با گنگسترهایی بی‌دست و پا روبه‌روست که نمی‌توانند با شرایط کنار بیایند و مشکلات زیادی دارند. این آدم‌ها در مخمصه‌ای گیر کرده‌اند که بیرون رفتن از آن کار راحتی نیست. نوع ترسیم این کاراکترهای خاکستری به گونه‌ای است که تماشاچی را جذب کارها و اقدامات آنها می‌کند. در این حالت، تماشاچی با این آدم‌ها همراهی می‌کند. البته مساله اصلی این است که این جور کاراکترها به نوعی به بن‌بست رسیده و از اقدامات گذشته خود پشیمان هستند. آنها در جستجوی راهی برای رستگار شدن هستند و به همین دلیل است که مورد توجه و مهر بیننده قرار می‌گیرند. «برادران بلوم» هم از همین روش بهره گرفته است. فضای شاد و کمدی قصه با از راه رسیدن کاراکتر پنه لوپه که ماجراها را در دست خود می‌گیرد شدیدتر می‌شود و کارگردان فیلم از اکشن هم غافل نیست. صحنه‌های تعقیب و گریز و انفجارات فیلم، دست‌کمی از صحنه‌های مشابه در فیلم‌های اکشنی مثل «هویت بورن»‌ ندارد. ولی این اکشن خوش‌ساخت در خدمت لحن کمدی و ماجراجویانه آن قرار دارد. کمدی موجود در فیلم «در بروژ» یک کمدی سنگین و غیرمتعارف بود، اما کمدی «برادران بلوم» کمی روتر و عیان‌تر است و سنگینی و وزن آن یکی را ندارد. یکی از ایراداتی که منتقدان سینمایی به «برادران بلوم» گرفته‌اند این است که این فیلم ملغمه‌ای از کمدی، اکشن، دلهره، ماجراجویی، فعالیت‌های جنایتکارانه، درام و رومانس است. آنها حضور یک جای این همه چیز در یک فیلم سینمایی را در کنار هم، کار درستی نمی‌دانند. با این حال راین جانسن کارگردان فیلم توانسته استفاده خیلی خوبی از تمام این اجزاء بکند، ریچل ویتز اولین بازیگری بود که برای بازی در فیلم قرارداد امضا کرد. او در فیلم نقش خیلی سختی دارد و مجبور شد برای اجرای بهتر آن به یادگیری موسیقی و چند ورزش مختلف بپردازد. او در قسمت‌های زیادی از فیلم از این چیزهایی که یاد گرفته بود، استفاده می‌کند. تام کروز هم با این فیلم همکاری داشته است. جانسن کارگردان فیلم دیداری سه ساعته داشت. طی این دیدار، کروز دیدگاه خود درباره فیلمنامه را بیان کرد و جانسن براساس پیشنهادات وی، چند تغییر مهم و کلیدی در قسمت‌هایی از فیلمنامه داد. قرار بود خود بازیگر به عنوان هنرمند مهمان، نقش کوتاهی هم در فیلم داشته باشد. اما حضور وی سر صحنه یک فیلم دیگر، مانع از بازی‌اش در این فیلم شد. جانسن سال 2006 با فیلم «بریک» به تماشاگران و منتقدان معرفی شد، فیلمی که مورد پسند منتقدان و تماشاگران جدی سینما قرار گرفت.

کیکاووس زیاری/ منبع: movieweb