چگونه مردم را از کتاب بیزار کنیم؟

ماجرا هم خیلی ساده است و هم خیلی پیچیده؛ ساده از این نظر که ما هر چند وقت یکبار شاهد اجرای چنین طرح‌های ناگهانی برای پاک کردن صورت مساله هستیم و پیچیده از این نظر که کسی به شما پاسخی نمی‌دهد که چرا ناگهان با این‌گونه طرح‌ها روبه‌رو می‌شوید.

دیروز صبح مثل خیلی از مردم که فکر می‌کردند تعطیلی روز جمعه را می‌توانند با کتاب و در نمایشگاه بین‌المللی سر کنند عزم مصلا کردم و پس از گذر کردن از ترافیک سنگینی که بعدا دلیلش را فهمیدم با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم؛ پلیس خیابان شهید قنبرزاده را مسدود کرده بود! لاجرم باید با طی کردن مسیری طولانی خود را به مصلا می‌رساندم.

این مسیر پرترافیک را برای رسیدن به پارکینگ‌های مصلا طی کردم و باز با صحنه عجیب دیگری روبه‌رو شدم؛ خودروهای پلیس در برابر تمامی پارکینگ‌های مصلا متوقف شده بودند و خودروها را به سمت پارکینگ اصلی راهنمایی می‌کردند و باز عجیب‌تر این که باوجود این که این پارکینگ در همان نیم ساعت نخست پر شده بود ماموران راهنمایی و رانندگی همچنان از ورود خودروهای بازدیدکنندگان به پارکینگ‌های مصلا جلوگیری می‌کردند و البته هیچ‌کس پاسخگوی مردم نبود.

نتیجه طبیعی این تصمیم محیرالعقول در راهنمایی و رانندگی ایجاد ترافیکی سنگین در اتوبان‌های اطراف مصلا و ازدحام خودروهای پارک شده در خیابان‌های اطراف و صد البته انصراف بسیاری از علاقه‌مندان کتاب از حضور در مصلای تهران بود.

کاش دیروز کسی به علاقه‌مندان کتاب که از شهرهای دور و نزدیک به تهران آمده بودند و باید مسافتی طولانی را در زیر آفتاب راه می‌پیمودند تا به آرزوی هر ساله‌شان در ملاقات با تازه‌های کتاب و حضور در بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور برسند پاسخ می‌داد و می‌گفت چه تصمیمی ناگهان درست در شلوغ‌ترین روز برگزاری نمایشگاه ورودی‌های نمایشگاه را مسدود و بازدیدکنندگان را سرگشته می‌کند؟

دیروز یکبار دیگر به چشم دیدیم که چگونه می‌توان مردم را از یک لذت فرهنگی بزرگ محروم کرد و با تصمیم‌گیری‌های نامناسب و مسدود کردن راه پاسخگویی، نمایشگاه کتاب را از رونق و اعتبار انداخت.

آرش شفاعی