خانواده‌ای خوشبخت‌

پس از ازدواج نیز مادر از طریق کاشت اسپرم در رحم 4 فرزند به دنیا آورد که من بزرگترین‌شان هستم.

پدر در جریان زندگی شغلی خود با مشکلات زیادی روبه‌رو شد و بسیاری از آشنایان و دوستان نیز او را طرد کردند. اما مادر و ما او را با تمام وجود دوست داریم.

به نظر من در جهان کنونی که بسیاری از فرزندان از جنبه‌های گوناگون مورد آزار و اذیت و سوء‌استفاده‌های گوناگون والدین واقع می‌شوند، ما خانواده‌ای بسیار خوشبخت هستیم.

در جهانی که بسیاری افراد به دست همنوعان و برخی نزدیکان خود صدمه می‌بینند، در وضعیتی که خیرخواهی برای دیگران تبدیل به کاری غیر مرسوم شده است ما از زندگی کمال رضایت را داریم.

تاکید می‌کنم ما یک خانواده خوشبخت و معمولی هستیم. از این جهت معمولی که به عقیده ما مهم نیست که پدر توانایی فرزنددار شدن دارد یا نه، بلکه مهم این است که ما در یک خانواده با محبت و صمیمی‌متولد شده و رشد کرده‌ایم.

خانواده‌ای که در آن تمام اعضای خانواده قلبشان برای هم می‌تپد.

این در شرایطی است که بسیاری از خانواده‌های به ظاهر نرمال و عادی فاقد آن هستند.

من و خواهر و برادرهای کوچکترم همگی از وضعیت خانوادگی خود اطلاع داریم و کاملا هم راضی هستیم. مادر و پدرم از دوران کودکی موضوع نحوه تولدمان را به ما گفتند و ما هم هیچ مشکلی نداریم. وقتی در خانواده حمایت و محبتی که لازم داریم، دریافت می‌کنیم مسائل حاشیه‌ای و فرعی اصلا اهمیتی ندارد.

از طرف دیگر بسیاری از افرادی که به ما با چشم دیگری نگاه کرده و تصور می‌کنند ما خانواده‌ای غیرعادی هستیم از نظر قوانین و ارزش‌های خانوادگی در سطحی مقبول  یا مطلوب نیستند.

پدرم استفان دارای مدرک دکترای جامعه‌شناسی است و در حال حاضر نیز در دانشگاه مشغول به تدریس است. او فردی مسوول و مهربان است و ما همگی به داشتن پدری مثل او افتخار می‌کنیم.

مادرم سارا نیز در محیطی پر از مهر و محبت و آرامش به بزرگ کردن و تربیت فرزندانش پرداخته و از زندگی‌ که انتخاب کرده، کاملا راضی است.

مادر معتقد است که پدر یا مادر بودن صرفا به واسطه یک روند فیزیولوژیکی و جسمی‌حاصل نمی‌شود بلکه باید چیزی در وجود فرد بجوشد و او را عاشق فرزندان کند که در مورد او و پدرم همین طور بوده است.

خواهر کوچکترم لیزی نیز دختری بسیار زرنگ، باهوش و پر انرژی است. حالا که به دبستان می‌رود در درس‌ها بسیار موفق است و حافظه‌ای عالی دارد. من به او افتخار می‌کنم زیرا در تجزیه و تحلیل موارد مختلف به قدری خوب عمل می‌کند که در مواردی باور کردنی نیست. او هوش سیاسی خاصی دارد به طوری که وقتی 5 سال بیشتر نداشت می‌گفت که قصد دارد در بزرگسالی دیپلمات شود.

 من فکر می‌کنم برادران دو قلویم که حالا کوچک هستند نیز بچه‌هایی بسیار خوب و منطقی هستند.

نهایتا این‌که اینها را گفتم زیرا احساس می‌کنم بسیاری از افراد در شرایطی کم و بیش مشابه ما به سر می‌برند.
والدینی که توانایی بچه‌دار شدن به شیوه طبیعی را ندارند، اما به وسیله شیوه‌های مصنوعی بچه‌دار می‌شوند و به نحوی عالی مسوولیت خود را به انجام می‌رسانند.

هفته آینده قرار است در مدرسه ما یک کنفرانس برگزار شود و از من خواسته شده که در ابتدای جلسه در مورد خانواده عادی و ویژگی‌هایش صحبت کنم.

شاید کنجکاوی از وضعیت خانواده من و انشای نسبتا قابل قبولم منجر به این دعوت شده، اما خواستم در مورد عقاید و نظراتم در مورد خانواده خودم و والدینم برایتان بگویم تا شما هم در جریان باشید.

در ضمن توصیه من به هم سن‌وسالانم این است که قدر والدین خود را بدانید. هر وقت از دست آنها خشمگین یا ناراحت می‌شوید، خود را به جای آنها بگذارید و توجه داشته باشید که اگر در مواردی کودک درون آنها که خسته و هراسان از مشکلات گوناگون است می‌دیدید درمی‌یافتید که آنها بهترین آنچه را بلد بوده‌اند انجام داده‌اند و فقط نیاز به مهربانی و محبت ما دارند. مهربانی و محبتی که بتواند پستی و بلندی‌های زندگی را تحت‌الشعاع قرار دهد و انگیزه بیشتری برای مبارزه با موانع بدهد.

مترجم : سحر کمالی نفر
منبع: manchester evening