جعل اسناد تاریخی و اساتید غرب پرست

از سوی دیگر تاریخ ماهوا فاقد حجیت است. به سبب همه آن چه که به نقش نگاه و معتقدات راویان و محدودیت ماهوی انسان در رابطه زنده با رویداد‌های تاریخی و مشکلات متعدد رویکردی و روش شناختی و احاطه همه سویه بر حادثه تاریخی و راستی آزمایی روایت‌های گوناگون وجود دارد ' ما در سنجش صحت و سقم بیان شاهدان دچار موانع قطعی هستیم چه رسد در باره متون مکتوب که از روی اسناد متون مکتوب دیگر و نوشته‌ها و گزارشات و تحلیل‌های تاریخی فراهم آمده باشد. با همه‌ی این عدم قطعیت ها، اما در صورت تقوا و صالح بودن تاریخنگار ' او می‌تواند با انواع متد‌های راستی آزمایی بکوشند به امر واقع تقرب جوید و معنای باطنی و ظاهری رویداد را درست فهم کند.

اتفاق نظر قریب همه تاریخنگاران معتبر دنیا در جنایات استعماری و وجود مدارک و اسناد انکار ناپذیر موجود سبب شده است هم علل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی کشورگشایی‌ها قابل کشف باشد و هم شیوه متفاوت کشور گشایی و میزان روح جنایت پیشگی و رفتار ضد انسانی آن قابلیت نظارت بیابد.
استعمار قرن پانزدهمی اروپا در پی رنسانس و غلبه‌ی سکولاریزم و ماکیاولیسم و اومانیسم و ترک یکسره خدامحوری و خداترسی ' چهره‌ای سرشار از خشونت ضد انسانی از خود ثبت کرده است.
تجارت اروپایی وحشیانه برده در اقیانوس اطلس و در دوران سروری دزدان دریایی اروپایی ' حدود دهه سوم قرن چهاردهم آغاز شد. در دهه سوم قرن شانزدهم. ۱۵۲۶ دزدان دریایی پرتغال اولین بردگان را به اروپا حمل کردند. در کتاب‌های تاریخنگاری غربی به این برده کردن مردم مورد ستم اروپاییان اشاره می‌شود '، اما گویی امری ساده و طبیعی است. فراموش می‌شود طی این رفتار وحشیانه چه بخش مهمی از مردم کره ارض به نابودی کشانده شدند و انسان‌های آزاد ' و مردمی به سرنوشت شوم دچار شدند که در زندگی بومی شان در سرزمین‌های خود خوشبخت بودند. کشتن ولو یک نفرشان مجازات قصاص دارد و چشم برابر چشم حق کسی است که چشمش را از او می‌گیرند. اما استعمار با خیالت راحت با اسلام زدایی با آنان، چون حیواناتی رفتار کرد که به دام افکنده می‌شدند ' با شرایطی حیوانی حمل می‌شدند ' سود سرشاری نصیب این متجاوزان جانی می‌کردند و عمری وادار می‌شدند بدون هیچ سببی حیوان گونه زندگی کنند و برای اربابان با ارزشی به اندازه یک گاو و خر و کمتر خدمت نمایند.
بااین تاریخ مشعشع غرب ' آن استادی بدتر از این استعمار گران است که به علم و حقیقت خیانت می‌کند و در دانشگاه با حیله‌های گوناگون به نفی خشونت و جنایت و توطئه استعماری غرب می‌پردازد و آن را توهم دایی جان ناپلئونی می‌نامد و نفی می‌کند غربیان با هزار نیرنگ هر بلایی خواستند بر سر جهان تحت استعمار به سبب برتری سلاح خود آوردند ولی مستعمره‌های فکری غرب و پایگاه دشمن در میان مردم ' یعنی همین اساتید غرب پرست ' رر میان ما ' همه این رویداد‌ها را منکر می‌شوند یا معمولی جلوه می‌دهند.

آن چه که به عنوان اکتشافات اروپایی‌ی قرن پانزدهم در قلمرو جغرافیا از ان نام برده می‌شود هیچ نیست جز رهزنی مکشوف کشور‌های موجود ناتوان برابر اسلحه مرگبار جدید که غرب داشت در جنگل درندگی خود آن هارا پیدا می‌کرد. بله اکتشافی در کار نبود. بلکه سفری جنایت بار به جغرافیای هویدای مردم مستضعفی مطرح بود که در برابر تفنگ‌های پرتغالی با تیرو کمان چوبی تاب نمی‌آوردند.

معادله اروپایی توردسیاس ' جهان غیر اروپایی را به جهان کاستیلی و جهان پرتغالی تقسیم می‌کرد تا اسپانیا و پرتغال هر یک در سرزمین‌های تحت سلطه شان در آمریکای جنوبی ' آسیا و آفریقا ' بی دردسر ممانعت آن دیگری در کمال سا ش باهم به استثمار و کشتار و توطئه‌های رنگارنگ و زور گویز و زورگیری بپردازد؛ و چپاول کند و برده نماید و کسی به این استعمارگران بیشرم و دزدان دریایی نگوید بالای چشم تان ابروست.
این که این کشور بلا دیده آسیایی باشد یا آفریقایی یا از آمریکای جنوبی و اقیانوسیه فرقی نمی‌کرد. آنگولا باشد یا هند یا برزیل علی السویه بود. آنان ابتدا با توطئه و فریب و با اسم تجارت به ان راه یافتند و یا با حمله مستقیم مستعمره وبرده اش کردند ' تفاوتی در اصل موضوع ندارد که با ددمتشی استعماری در تقسیم جهان ' جهان غیر اروپایی ناتوان از دفاع از خود بود. چنان که وحشیانه‌ترین رفتار غرب و اسراییل در غزه ولو اندکی از وجدان خوکان و سگان درنده‌ای، چون آمریکا و اسراییل را نمی‌آزرد و استاد غرب پرست امروز هم با کمال وقاحت رویداد جنایت و توطئه شیطانی را با دلیل مضحک وجود علل و اسباب طبیعی و جنایت کاری غرب را توهمات ایرانی و وهم حکومت و جمهوری اسلامی معرفی می‌نماید.

☆☆☆☆

پرتغالی‌ها نخستین اشغالگرانی بودند که از غرب اروپا به سرزمین ما و خلیج فارس و هندوستان وارد شدند و قصد سوء داشتند و توطئه گرانه در پشت تجارت نهان گشتند.

امانوئل شاه دیوانه پرتغال ' غارتگر سرزمین‌ها و ثروت ملل مستضعف ' شوالیه جنگ‌های صلیبی بود؛ و قبلا آموخته بود چگونه در پشت نقاب جنگ مذهبی برای چپاول جهان متمدن و ثروتمند مسلمانان چهره نهان کند و حالا بدون‌نقاب به برده گیری و شکار انسان‌آمده بود. او که شاهد تاخت و تاز ایزابل و فردیناند ' ملکه کاستیل و شاه آراگون این زن و شوهر خونریز بود که چگونه با به خاک و خون‌کشیدن بقایای تمدن اسلامی در اسپانیا پایگاهی برای تجارت برده فراهم کردند. او ' خود به رفتار وحشی‌تر از آنان پرداخت که در تاریخ به ننگ و نفرت از آن‌نام‌می برند. ایزابل و فردیناند کریستف کلمب قلدر را برای کشف سرزمین‌های قابل بردگی گسیل کردتد و مانوئل واسکودوگامای نخبه را!
شهبازی در اثر مهمش که ما در آینده مروری برآن خواهیم کرد می‌نویسد " گاما" یک شخصیت سیاسی نظامی بود و ماُمور اجرای سیاستی برنامه ریزی شده و او پیشران آغاز توطئه بزرگ استعماری بشمار می‌آید.

در واقع سفر اکتشافی تنها پوششی برای توطئه مستعمره سازی بقیه جهان و شرق ثروتمند بود. کسانی، چون زیبا کلام که، چون مجانین نافهم' و نوکر استعمار سخن می‌گویند و بوق تبلیغاتی استعمار کهنه و نو و نماد استعمار فرانو ' استعمار مغز‌های پیرامونی در عصر سلطه‌های تکنولوژیک پسامدرن و هوش مصنوعی محسوب می‌شوند و ذهن و تفکر روباتیک و استعمار شده و در مقام یک‌هوش مصنوعی پر اشتباه عمل می‌کنند هرگز بسیاری از پبچیدگی زبان استعمار امروزی را متوجه نمی‌شوند و‌مثل هوش مصنوعی امتثال را امتصال می‌نویسند کسانی هستند که مغز خود را به دروغ‌های استعماری و مدعیات آن اجاره داده و واسطه جراحی ذهن مردم در خصوص استعمار شده‌اند و هرچه را که دشمن ظاهرا و اغوا گرانه می‌گوید عین حقیقت ودبر عکس حقیقت را توهم‌توطئه معرفی می‌کنتد. او بدتر از خوش باوری مردم ممباسا و مالیندی و گالیکوت توطئه و دروغ استعمار را پذیرفته و‌چون آن مردم بیخبر که ادعای استادی نداشتند آغوش سوی استعمار گشوده است. 

☆☆☆☆

 به نوشته امرسون بندر گالیکوت بزرگ و باشکوه بود.. در سال ۱۴۹۸ واسکو دو گاما با عبور از جنوب و شرق آفریقا ' از بندر موسی بیگ‌در شمال موزامبیک به سوی هند روانه شد و اصلا اتفاقی نبود و قبلا از ثروت کالیکوت خبر داشت و دارای نقشه برای غارت و سلطه بر انجا بود. واسکو دو گاما از ناخدای فریب خورده ایرانی اش ' سود جست و به اسم تجارت ' راه به این قسمت جهان گشود و گزارش دقیقی از موقعیت ژئواستراتژبک هند و ایران به ایزابل و همسرش ' به دربار پرتغال فرستاد گزارش او تقش مهمی در اشغال هرمز و گامبرون بنادر ایرانی و فریب شاه اسماعیل ایفا کرد. از سال ۱۵۰۷تا ۱۶۴۲ پرتغالی‌ها در خلیج فارس با نقاب تجارت حضور داشتند؛ و تجارت یک توطئه برای اشغال بود، اما مقاومت ایرانی نقشه شان را نقش بر آب کرد و اجازه اشغال تظامی و پذیرش آن‌نداد و برخلاف هند تسلیم نشد و پرتغالی‌ها را شاه عباس بیرون راند و اجازه تصرف بحرین و بصره را نداد. از ان به بعد بندر گمبرون بندر عباس نامیده شد. اما جنایات پرتغال در هرمز زبانزد است.

این تاریخ شروع استعمار اروپایی همان‌زمان رکن دوم استعمار ' یعنی اقدامات استعماری اسپانیا ' ملکه خونخوار کاستیل و همسرش فردیناند را هم دربر می‌گیرد. انان قبل از فتح مالقه (مالاگا) و غرناطه (گرانادا) با اشغال آندلس ۱۲ هرار نفر مسلمان‌را برده کردند. کشتار مغولی و خونریزی این اروپایی‌ها هم در کتاب‌های تاریخ ثبت است. ویل دورانت در جلد شسم‌تاریخ تمدن از فضای موحشی که انان ایجاد کردند حرف می‌زند و می‌نویسد ': مردم وادار شدند سگ‌های ولگرد را بخورند؛ و از کرسنگی جان‌می سپردند. با فتح آندلس دوازده هزار نفر را برده کردند. ویل دورانت تاریخنگاری است که در تاریخ تمدن همه کوشش را در ستایش تمدن غرب به کار برده و حتی از تاثیر بهود در مقام تمدنی بیشتر تاثیر گدار و مهم‌تر از تمدن یونان و ایران و چین و‌مصر و روم‌نام برده است؟! در فتح مالاگا و غرناطه هم همین اتفاق افتاده. بعنی هیچ گاه خشونت استعمار اروپایی اتفاقی نبود؛ و قابل توجیه نیست و تا دوران امپریالیسم و امروز ادامه یافته و هرگز مشتی توهم دایی جان‌ناپلئونی به حساب نمی‌آید خود لورکا شاعر بزرگ اسپانیا پذیرفته که‌حکمرانی مسلمانان در اسپانیا موجد رشد علم و فلسفه و فرهنگ و تسلط استعماری اروپا با وحشیگری و بردگی و خونریزی در آمیخته بود؛ و در هند و آفریقا و آمریکای لاتین جز غارت گنجینه‌ها و کشتار و بردگی و عقب نگاهداشتگی کاری مفید برای مردم ناتوان شرق و قاره سیاه و آمریکای مستعمره از استعمار اروپایی سرنزد.
چنین است که سفید شویی استعمار ریروز و جنایات امروز اسراییل و شیطان بزرگ بوسیله اساتید ایرانی در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه‌های ایران بیشرمانه است و مطلقا قابل پذیرش نیست.