سرنوشت متفاوت ۸قاتل پای چوبه‌دار

به گزارش خبرنگار جام‌جم، اولین مردی که دیروز در زندان رجایی‌شهر کرج پای چوبه‌دار رفت، سجاد بود. او در جریان درگیری پسر جوانی را در اولین روز مهر سال ۹۴ در خیابان ری مقابل بوستان کوثر در تهران با ضربه‌های چاقو و شمشیر به قتل رسانده بود. وی به هواخواهی از دوستانش که مزاحم دوست مقتول شده بودند وارد ماجرا شد و با کشتن پسر جوان، قاتل شد و در این سال‌ها نتوانست رضایت خانواده مقتول را جلب کند و بعد از هفت سال اعدام شد. دومین مرد اعدامی هادی نام داشت. او مردی طلافروش را روز‌های پایانی دی سال ۹۵ به قتل رسانده بود. هادی بدهی ۳۰۰میلیون تومانی به‌بارآورده و می‌خواست با ربودن مرد طلافروش از او اخاذی و با آن پول، بدهی‌هایش را پرداخت کند. او ظهر بیست‌وپنجم دی ۹۵ با تعقیب طلافروش در‌خیابان مسیل جاجرود بعد از راه‌اندازی تصادف ساختگی، وی را به بهانه این‌که می‌خواهد خسارتش را بپردازد به بنگاه خالی برد، روی صندلی فلزی داخل مغازه بست، زندانی‌اش کرد و کتکش زد تا رمز گاوصندوق مغازه را بدهد. دهان و بینی مقتول را با پارچه بست. با سرقت کلید گاوصندوق، مقداری طلا از مغازه‌اش سرقت کرد و ۳۵میلیون تومان فروخت. روز بعد به مغازه بازگشت و پی برد طلافروش مرده که پاهایش را برید و جسد را در پتو گذاشت و در داخل سطل زباله در میدان مقداد تهران انداخت. او نیز پای چوبه‌دار موفق نشد رضایت بگیرد و اعدام شد. سومین زندانی هم پانزدهم آبان سال ۸۹ در جریان درگیری با همسرش او را در خانه‌شان در تهران به قتل رسانده بود. او پس از محاکمه در دادگاه حکم قصاص گرفت که این حکم بعد از ۱۲سال در زندان اجرا شد.
چهارمین زندانی که قصاص شد برادرش را کشته بود. او مجید نام داشت و به خاطر مشکلاتی که پدرش برای خانواده به وجود آورده بود، مادرش خودکشی کرد و فوت شد. او پدر را مقصر می‌دانست و وی را کشت. بعد از مدتی برادرش متوجه شد و می‌خواست او را به پلیس لو دهد که برادرش را هم ششم مهر سال ۹۱ به خانه پدری‌شان در پردیس دعوت کرد و با تعارف شیرینی مسموم، بیهوش کرد و با ضربه‌های چاقو به قتل رساند و بعد جسد را به شمال برد و دفن کرد که در ادامه جسد کشف و مجید بازداشت شد. وی هم رضایت خانواده برادرش را جلب نکرد و اعدام شد.

پنجمین زندانی که قصاص شد، معلم هنر و نویسنده‌ای به‌نام علیرضا بود. وی به سبک سریال «ستایش» مرتکب قتل شده بود. او ۱۶ سال قبل از این قتل دلباخته دختر همسایه شد و نتوانست با او ازدواج کند. عشق قدیمی‌اش، او را از طریق اینستاگرام بعد از ۱۶ سال پیدا کرد و به او گفت با شوهرش اختلاف دارد و با او بدرفتاری می‌کند. بیست‌وهشتم بهمن سال ۹۵، زن جوان به بهانه این‌که پژویش در اتوبان‌آزادگان خراب شده شوهرش را به آنجا کشاند و مرد جوان با سلاح شکاری او را کشت. همسر مقتول زندانی و علیرضا نیز دیروز اعدام شد. ششمین مردی که پای چوبه‌داررفت، توانست مهلت سه‌ماهه برای جلب رضایت از خانواده مقتول بگیرد. او مرداد سال ۹۲ مزاحم عروس خانواده‌شان را با طناب سفید در ساختمان نیمه‌کاره‌ای در کرج به قتل رسانده بود. بعد از آن‌که ماجرا را از برادرش فهمید، مرد را به بهانه معامله ملک به ساختمان نیمه‌کاره در کرج کشاند و با طناب خفه‌اش کرد. خودرویش را همان حوالی گذاشت و جسد را در بیابان‌های اطراف تهران رها کرد. مرد زندانی پس از محاکمه قصاص گرفته بود که این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.
زندانی هفتم نیز مهلت سه‌ماهه از خانواده مقتول گرفت. او در جریان سرقت و درگیری بر سر موادمخدر مردی را بیست‌وهشتم آبان سال ۹۳ به قتل رسانده بود. او با تایید حکم قصاصش، دیروز پای چوبه‌دار رفت، اما با توقف اجرای حکم به سلول بازگشت.

اما زندانی هشتم، چون والدین مقتول در محل اجرای حکم حاضر نشده بودند به سلول بازگشت و حکم او متوقف شد. وی دلباخته دختر جوانی بود، اما به خاطر مشکلاتی نتوانست با وی ازدواج کند و دوست نداشت کسی هم با آن دختر ازدواج کند که دست به انتقامگیری عجیبی زد. دهم مرداد سال ۸۹ به بهانه این‌که می‌خواهد غذای نذری به او بدهد و آخرین بار با هم ملاقاتی داشته باشند وی را به شهرک مطهری اسلامشهر کشاند و قابلمه پر از اسید را سمت وی پاشید که باعث سوختگی شدید و در ادامه مرگ او بعد از ۱۰ روز شد. دیروز خانواده مقتول در محل اجرای حکم در زندان حاضر نشدند و حکم او به تعویق افتاد و وی به سلولش در زندان بازگشت. اگر او و دو زندانی دیگر نتوانند رضایت خانواده مقتولان را جلب کنند دوباره پای چوبه‌دار خواهند رفت.