بیداد وجدان کاری در صفحات فرهنگی

خبرنگار سینمایی ما سوار بر تاکسی داشته خیابان شریعتی را بالا می‌آمده و یحتمل توی ذهنش هم غرغرهای دبیر سرویس را مرور می‌کرده که چطور رفع و رجوعش کند که می‌رسد به ابتدای بلوار میرداماد و طبعا از آقای راننده درخواست توقف می‌کند. تاکسی هم کنار خیابان می‌ایستد و تا قنبری در را باز و از تاکسی پیاده شود، برخورد آقای موتورسواری که قصد عبور از سمت راست تاکسی را داشته همان و با مغز توی جوی جدول رفتن همان! هرچند آقای موتورسوار کلاه سرش بوده اما به دلیل فرود داخل جدول آن هم با دو‌دست، کف یکی از دست‌هایش چاک برداشته و خون فواره می‌زند. این وسط خبرنگار باوجدان جام‌جم دربه‌در به‌دنبال بردن آقای موتورسوار به بیمارستان آن‌سوی خیابان بوده برای بخیه زدن زخم آقای موتورسوار که درنهایت استاد به قنبری اصرار می‌کند که چیزی نشده و خودش می‌رود بخیه می‌زند. بعد هم از خبرنگار باوجدان ما می‌خواهد که برود و بیش از این معطل نشود. خبرنگار سینمایی ما هم تا همین الان که در حال نگارش این سطور هستیم مدام دارد خودش را سرزنش می‌کند که چه بلایی سر موتورسوار بنده خدا آورده. بگذریم از این‌که وقتی از راه رسید، رنگ از رخش پریده بود و خودش هم حال خوشی نداشت. الغرض که صفحات امروز در چنین فضایی بسته شد!
و اما بعد... قنبری البته با همان حال نشست و مصاحبه‌ای را که برای رده‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی گرفته بود پیاده کرد. خلاصه این اتفاقات مانع از انجام وظیفه بر و بچه‌های فرهنگی نیست. مصاحبه مبسوط قنبری را در صفحه 12 بخوانید و ببینید یکی از اعضای همین هیات درباره نظام رده‌بندی سنی فیلم‌ها چه گفته. آذر مهاجر دیگر بانوی روزنامه‌نگار صفحات فرهنگی هم در صفحه 11 گفت‌وگوی کوتاهی داشته با دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره چند مساله مهم. درنهایت زینب مرتضایی‌فرد هم در صفحه 10 گزارشی رفته از فالش‌خوانی سلبریتی‌هایی که صرفا به حکم شهرت وارد فضای موسیقی و خوانندگی می‌شوند. از آنجا که امروز هم مشمول لطف آگهی‌ها شده‌ایم، علیزاده هم در همین صفحه گفت‌وگویی دارد با یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس درباره لایحه مالکیت فکری که در دست بررسی است.