جنایت هولناک پسر سلاخ

به گزارش خبرنگار جام‌جم، بامداد هشتم خرداد ۹۵ سر بریده یک مرد در کانال آبی در رباط کریم پیدا شد و پلیس را برای رازگشایی جنایت فجیع به تکاپو انداخت.پلیس به بررسی پرداخت و در فاصله ۲۰۰ متری ازمحل پیدا شدن سر بریده با یک پراید سفید روبه رو شد که جسد بدون سر یک مرد در آن قرار داشت. جسد برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل و با آزمایش‌های تکمیلی مشخص شد جسد متعلق به مرد ۲۷ ساله‌ای به نام مصطفی است که از مدتی پیش در یک کشتارگاه در رباط کریم مشغول به کار بوده است.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از همکاران مصطفی پرداخت و دریافت این مرد ۲۸ ساله با تعدادی از کارگران افغانی نوجوان در ارتباط بوده است .به این ترتیب چندین مظنون بازداشت شدند .دو ماه از جنایت تکان‌دهنده گذشته بود که یکی از کارگران کشتارگاه به نام عزیز ۱۷ ساله لب به اعتراف گشود و پرده از جنایت وحشتناک برداشت. وی در بازجویی‌ها انگیزه جنایت را رهایی از سلطه گری‌های مرد آزارگر اعلام کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.
عزیز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه پدر و مادر قربانی برای متهم نوجوان حکم قصاص خواستند. خواهر قربانی گفت: این پسر نوجوان همیشه چاقو همراه داشته است.این موضوع را دوستانش نیز تایید می‌کنند. او به خاطر اختلاف مالی با برادرم دست به این قتل زده و حالا با دروغگویی قصد گمراه کردن پلیس را دارد. به همین خاطر باید قصاص شود. سپس عزیز به دفاع پرداخت و گفت: من و مصطفی با هم همکار بودیم. او یک روز مرا آزار داد و از من فیلم گرفت. او تهدیدم می‌کرد اگر به خواسته اش تن ندهم فیلمم را پخش می‌کند. من از این وضعیت خسته شده بودم و می‌دانستم مصطفی مستحق مرگ است و باید کشته شود. به همین خاطر آخرین بار وقتی سوار ماشینش شدم او را کشتم و با کارد سلاخی سرش را بردیم و به کانال آب انداختم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و عزیز را به قصاص محکوم کردند، اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد. قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند عزیز به‌خاطر اعتقاد به مهدورالدم بودن قربانی، وی را کشته و از این رو لازم است این موضوع بار دیگر بررسی و وی بار دیگر از خود دفاع کند.
به این ترتیب عزیز دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.در ابتدای جلسه بار دیگر اولیای‌دم برای وی حکم قصاص خواستند. سپس وی به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: پدرم بیمار بود و وضع مالی خوبی نداشتیم .چون پدر و مادرم افغان هستند با آن‌که در ایران به دنیا آمدم اما نتوانستند برایم شناسنامه بگیرند. من به ناچار درسم را رها کردم و در کشتارگاه مشغول به کار شدم. مصطفی یک روز به بهانه‌ای مرا سوار ماشینش کرد تا با هم به تفریح برویم اما آبمیوه مسموم به من خوراند که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم او مرا آزار داده است.مصطفی تهدید کرده بود اگر در این باره با کسی حرفی بزنم فیلم سیاهی را که از من گرفته پخش می‌کند و آبرویم را می‌برد.به همین خاطر همیشه از مصطفی می‌ترسیدم. چند بار از او خواستم فیلم را به من برگرداند اما قبول نکرد.
وی در تشریح جزئیات جنایت گفت: آخرین بار با او قرار گذاشتم تا فیلم را از او پس بگیرم. مصطفی با ماشین پراید دنبالم آمد و من روی صندلی عقب ماشین نشستم اما در ماشین بار دیگر پیشنهاد بی شرمانه‌اش را مطرح کرد که با او درگیر شدم. من از ترسم چاقو همراه داشتم که یک ضربه به گردن او زدم. من که ترسیده بودم با چاقوی سلاخی سرش را از بدنش جدا کردم و آن را داخل کانال آب انداختم. من تلاش کردم گوشی‌ تلفن همراه را که با آن از من فیلم گرفته بود پیدا کنم اما فیلم را به دست نیاوردم.
وی که سرش را پایین انداخته بود گفت: مصطفی مهدورالدم و مستحق مرگ بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.