جنایت در قبرستان

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از بیست‌و‌هشتم فروردین سال ۹۳ به دنبال زخمی شدن یک زن 50 ساله به نام صغرا در بهشت زهرا در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد این زن بر سر مزار یکی از اقوامش رفته بود که مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد. زن میانسال که به کما رفت دو ماه بعد روی تخت بیمارستان جان سپرد و پزشکی قانونی علت مرگ را شکستگی جمجمه اعلام کرد.

ردیابی عامل یا عاملان جنایت آغاز شد تا این‌که چند ماه بعد پلیس دریافت گوشی سرقت شده قربانی در محله‌ای از شرق تهران روشن شده است. پلیس با ردیابی سیمکارت گوشی سرقت شده یک دختر جوان به نام حمیرا را ردیابی و بازداشت کرد. حمیرا اعلام کرد گوشی موبایل را از پسر مورد علاقه‌اش به نام علی هدیه گرفته است. به این ترتیب علی بازداشت شد‌. این پسر از فعالیت مجرمانه یک باند سه نفره پرده برداشت و گفت: من همراه دو نفر از دوستانم به نام حامد و حسین یک شبکه تشکیل داده بودیم و در بهشت زهرا پرسه می‌زدیم تا سوژه مناسبی پیدا کنیم و در فرصت مناسب از داخل خودرو‌ها سرقت می‌کردیم.

وی در ادامه بازجویی‌ها به قتل زن میانسال نیز اعتراف کرد و گفت: آن روز در بهشت زهرا پرسه می‌زدم که متوجه زن میانسال شدم. او روی یکی از قبرها نشسته بود و گریه می‌کرد. من در فرصتی مناسب از پشت سر با چوب به او حمله کردم و ضربه‌ای به سرش زدم. سپس گوشی تلفن همراهش و همه وسایل او را سرقت کردم‌. بعد از مدتی گوشی تلفن همراه را به دختر مورد علاقه‌ام هدیه دادم.

به دنبال اظهارات این متهم، دو همدستش نیز بازداشت شدند. ولی علی در اعترافات بعدی، حرفش را پس گرفت و گفت گوشی تلفن همراه را حمیرا مدتی پیش در اتوبوس پیدا کرده بود. همچنین در بازجویی‌های بعدی ادعای تازه‌ای مطرح کرد و گفت: گوشی را یکی از دوستانش به وی امانت داده است. در حالی که علی اظهارات ضد و نقیضی را مطرح می‌کرد برای او کیفرخواست صادر شد و دیروز در شعبه‌۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

ابتدای این جلسه پسر مقتول برای علی حکم قصاص خواست و از طرف دو برادر دیگرش که مقیم کشور انگلستان هستند نیز درخواست اشد مجازات را کرد.

سپس علی27ساله در جایگاه ویژه ایستاد و ادعای عجیبی مطرح کرد. وی خودش را بی‌گناه خواند و گفت: من هیچ کدام از اعترافات قبلی‌ام را قبول ندارم. من تحت فشار در پلیس آگاهی به سرقت و قتل اعتراف کردم. من و دوستانم به مواد مخدر معتاد بودیم. ولی مصرف روزانه مواد ما آن‌قدر نبود که بخواهیم برای تامین پول مواد دست به سرقت بزنیم. ما وضع مالی بدی نداشتیم به همین خاطر لازم نبود سرقت کنیم. اعترافات قبلی من همگی تحت فشار روانی و شکنجه بود.

وی در پاسخ به سوال قاضی دادگاه درباره این‌که چطور بعد از دستگیری جزئیات قتل زن میانسال را تشریح کردی، گفت: حرف‌هایی که زدم اتفاقی با واقعیت مطابقت داشت. من نمی‌دانستم زن میانسال به چه نحوی کشته شده است. به دروغ گفتم با چوب به سر او ضربه زدم و این ادعا اتفاقی با حقیقت جور درآمد.

سپس حامد به دفاع پرداخت و گفت: من نمی‌دانم چرا علی چنین حرف‌هایی را مطرح کرده است. ما معتاد بودیم، اما هیچ وقت دست به سرقت نزدیم. در ادامه جلسه، هیات قضایی رسیدگی به این پرونده و اخذ دفاعیات متهم ردیف سوم را به جلسه بعد موکول کرد تا دو فرزند قربانی که مقیم خارج از کشور هستند وکیل قانونی خود را به دادگاه معرفی و درخواستشان را مطرح کنند.