به‌دنبال شکار تماشاگر

دلیل آن هم واضح است: بچه‌ها برای تماشای محصولات کارتونی باید همراه بزرگ‌ترها و والدین خود به سینما بروند و به این ترتیب، به جای یک بلیت سینما حداقل دو بلیت خریداری خواهد شد، اما موفقیت خوب مالی فیلم‌های انیمیشن فقط به این دلیل نیست.

به گفته منتقدان،‌ داستان‌های جذاب در کنار خوش‌ساختی و رنگ ولعاب داشتن این فیلم‌هاست که آنها را محبوب جمع خانواده کرده و فروش بالای آنها در جدول گیشه نمایش را تضمین می‌کند.

همین استقبال بالای خانواده‌ها از محصولات انیمیشن است که از یک‌سو بازار تولیدشان را گرم کرده و از سوی دیگر، باعث اضافه شدن بخش مستقل بهترین انیمیشن سال در رویدادی سالانه‌مثل اسکار شده است.

فناوری دیجیتالی هم در سال‌های اخیر به کمک محصولات انیمیشنی آمده و با کاهش مدت زمان تولید فیلم‌های این ژانر، امکان تولید بیشتر و سریع‌تر آنها را فراهم کرده است.

نگاهی به وضعیت فیلم‌های نمایش داده شده در سال‌جاری میلادی نشان می‌دهد که در مقایسه با فیلم‌های زنده تعداد کمتری فیلم انیمیشن روی پرده سینماها رفته است، اما همین تعداد کم (در حقیقت فقط چهار فیلم) توانسته‌اند موفقیت زیادی در جدول گیشه نمایش کسب کرده و نقدهای مثبت منتقدان را از آن خود کنند.

طبق معمول هر سال، موفق‌ترین محصول انیمیشنی سال 2015 تا به حال، کاری از کمپانی قدیمی والت‌دیزنی است. این کمپانی که زمانی تنها تهیه‌کننده فیلم‌های انیمیشنی بود، هنوز هم در این رشته فعال است و کماکان حرف اول را می‌زند.

«پشت و رو»ی این کمپانی که اوایل ماه جولای روی پرده سینماها رفت، خیلی زود به یکی از موفق‌ترین محصولات سال 2015 تبدیل شد. فروش کلی این اکشن رایانه‌ای و ماجراجویانه تا به حال به 330 میلیون دلار در آمریکای شمالی رسیده است.

اهل فن پیش‌بینی فروش کلی 350 میلیون دلاری برای آن در این منطقه می‌کنند. پشت و رو هم مثل چند انیمیشن سال‌های اخیر کمپانی والت‌دیزنی، یک دختر نوجوان را در راس ماجراجویی‌های خود دارد.

تا چند سال قبل، حیوانات، اسباب‌بازی‌های مختلف و پسرها در قالب کاراکتر اصلی محصولات انیمیشنی ظاهر می‌شدند و دخترها معمولا جایی (یا حداقل جای مهمی) در داستان این فیلم‌ها نداشتند اما سه سال قبل با «شجاع» این طلسم شکسته شد. استقبال خوب تماشاگران هم نشان داد آنها از حضور دخترهای نوجوان در نقش اصلی و محوری داستان راضی هستند.

در پشت و رو، رایلی 11 ساله همراه پدرش راهی محل تازه زندگی در سانفرانسیسکو می‌شود. او که تلاش دارد با زندگی در شهر تازه کنار بیاید، با قرارگاه درون مغز خود درگیری پیدا می‌کند.

رایلی نوجوانی شاد است، ولی حس اندوه در داخل مغزش در فکر کارهای دیگری است و او را با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند.

پت داکتر، کارگردان فیلم، قبل از این انیمیشن‌های موفق و پرفروش «کمپانی لولوها» (2001) و «بال» (2009) را برای والت‌دیزنی و شریک آن شرکت رایانه‌ای پیکسار ساخته است. وی در رابطه با بخش آموزشی داستان فیلم می‌گوید: «می‌خواستم به زبانی ساده، احساسات مختلف آدم‌ها را در قالب ماجراجویی‌های یک دختر نوجوان شرح دهم. از 6 سال قبل، طرح ساخت آن را داشتم، ولی می‌خواستم آن را طوری بسازم که بتواند براحتی با بچه‌ها ارتباط برقرار کند و آنها تمام مسائل داستان را فهمیده و متوجه شوند.» منتقدان سینمایی برای این فیلم پیش‌بینی موفقیت اسکاری خوبی می‌کنند. در عین حال، تحلیلگران اقتصادی سینما هم می‌گویند بعید می‌دانند در ماه‌های باقی‌مانده تا پایان سال، انیمیشن دیگری بتواند فروشی معادل این فیلم در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی داشته باشد.

رقیب این فیلم محصول تازه کمپانی یونیورسال‌ «یاورها» ساخته تیم دو نفره پی‌یر کافین و کایل بالواست. ساندرا بولاک، در این انیمیشن صدای خود را به شخصیت خبیث ماجرا اسکارلت قرض داده است. سه موجود عجیب و غریب داستان به نام‌های باب، استوارت و کوین ناخواسته با اسکارلت همراه می‌شوند تا ماجراجویی‌های کمدی و خطرناکی برای کره زمین خلق کنند. این فیلم درست یک هفته پس از پشت و رو، اکران عمومی شد و تا به حال 285 میلیون دلار در آمریکا و کانادا فروش داشته است. گفته می‌شود یاورها براحتی فروش 300 میلیون دلاری را رد خواهد کرد. پی‌یر کافین، کارگردان اصلی آن قبل از این فیلم دو قسمتی «من نفرت‌انگیز» را در سال‌های 2010 و 2013 ساخته است، اما نسخه سینمایی «باب اسفنجی» که زودتر از بقیه فیلم‌های انیمیشن و اوایل ماه فوریه روی پرده سینماها رفت، شانس کمتری نسبت به آنها داشت. در عین حال، این فیلم حال و هوایی زنده / انیمیشنی دارد. آنتونیو باندراس، بازیگر اسپانیایی‌تبار سینما در نقش یک راهزن دریایی به نام برگر برد پس از دزدیدن یک فرمول جادویی، تلاش می‌کند داستان‌ها و پیش‌بینی‌های یک کتاب جادویی را تبدیل به واقعیت کند. باب اسفنجی و دوستانش باید مانع از فعالیت‌های خرابکارانه این دزد دریایی شوند. دنیای واقعی و آدم‌های درون آن، لوکیشن‌های اصلی این اکشن ماجراجویانه هستند. فیلم براساس مجموعه تلویزیونی موفق باب اسفنجی ساخته شده و دنباله‌ فیلمی است که در سال 2004 روی پرده سینماها رفت. تمام بازیگران زنده مجموعه تلویزیونی هم در کنار باندراس در این فیلم سینمایی بازی داشته و به تکرار نقش‌هایشان می‌پردازند. فیلم به کارگردانی پل تیبیت، موفق به فروشی 163 میلیون دلاری در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی شد.

چهارمین فیلم انیمیشن امسال «خانه» در آخرین روزهای ماه مارس به نمایش عمومی درآمد و 177 میلیون دلار هم در آمریکای شمالی فروش کرد. تام جانسون، کارگردان فیلم به خاطر ساخت انیمیشن‌هایی همچون «مورچه‌ها» (اولین فیلم سینمایی‌اش در سال 1998)، «افسانه سندباد» (2003) و «بالای تپه» (2006) شهرت دارد. در عین حال، وی مدیر تولید «چگونه اژدهای خود را تعلیم دهید» (2010) هم هست. داستان ساخته تازه او درباره هجوم موجودات بیگانه فضایی به کره زمین است. شخصیت اصلی داستان دختربچه‌ای به نام تیپ است که از چشم موجودات متجاوز فضایی پنهان شده و با یکی از همین موجودات بیگانه ـ که از همنسل‌هایش فراری است ـ دوست می‌شود. آنها مبارزه‌ای را علیه متجاوزان شروع می‌کنند که نتیجه‌اش پیروزی نوع بشر است.

منبع: اسکرین دیلی
مترجم: کیکاووس زیاری - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)