عاقبت دوستی خیابانی

حدود چهارماه قبل خیلی اتفاقی عاشق و دلباخته دختری شد. رویاهای زیادی در سر می‌پروراند و آرزویی جز ازدواج با این دخترخانم نداشت اما می‌ترسید دراین‌باره چیزی به خانواده‌اش بگوید. بی‌تاب و بی‌قرار به خانه مینا رفت تا جلوی در چنددقیقه‌ای همدیگر را ببینند. آن‌ها گرم گفت‌وگو بودند که ناگهان برادر مینا از راه رسید.
کد خبر: ۷۰۱۹۵۴

جام جم سرا: پسر جوان نمی‌دانست چه کند. مینا هم با ترس و وحشت از او خواست به داخل خانه بیاید و خودش را مخفی کند. با عجله وارد انباری شد‌. داخل کمد بزرگی خودش را مخفی کرد اما برادر مینا به سراغ کمد رفت. او در را باز کرد‌. با دیدن جوان غریبه‌، مجال نداد و شروع به کتک‌زدن او کرد. در این لحظه پسر دیگر خانواده هم سر رسید‌. پسر جوان کتکی مفصل از دو برادر خورد. آن‌ها دست و پایش را بستند و موضوع را به پلیس‌١١٠ اطلاع دادند.
تا زمان رسیدن ماموران کلانتری‌، او صحبت‌های دو برادر را می‌شنید. تازه فهمید مینا قبلا مشکلاتی داشته است. خودش را لعن و نفرین می‌کرد. یاد حرف‌های مادرش افتاده بود که می‌گفت: پسرجون‌، دختری که به‌راحتی توی کوچه و خیابون باهات دوست می‌شه شایسته یه عمر زندگی مشترک و تشکیل خانواده نیست و‌...

در همین افکار سیر می‌کرد که ماموران سررسیدند. ترسیده بود و نمی‌دانست چه دروغی جفت‌وجور کند‌. به چشمان برادران مینا که نگاه کرد، تصمیمش را گرفت. اعتراف کرد به منظور دزدی وارد این خانه شده است.
به گزارش جام جم سرا: بازجویی‌های اولیه از متهم آغاز شد‌. او یک شب تا صبح در بازداشتگاه بود. فرصت خوبی که سرش را حسابی به سنگ زمانه کوباند. لحظه‌های سرد و تاریکی که به قول پدرش به او فهماند یک من آرد چند تا فطیر می‌دهد. اما بالاخره پسر جوان راز این ماجرا را فاش کرد و در اعترافاتی صریح گفت عاشق دختری دروغ‌گو شده.

او می‌گفت: بزرگ‌ترین شجاعت‌، پذیرفتن اشتباه است‌. باید بروم و دست‌های مادر و پدرم را ببوسم. باید اعتراف کنم اشتباه کرده‌ام. تصورم این بود که چون آن‌ها سواد درست و حسابی ندارند امل و عقب‌مانده هستند‌ ولی حرف‌هایشان درست بود. باید این حرف‌ها را قاب طلا بگیرم. نزدیک بود برای خودم پرونده سرقت درست کنم.(شهرآرا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
darya
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۳
۰
۰
واقعا خدایا به جوونا اگاهی بده كه فكر نكنند پدرومادر خیرشونو نمی خوان
ازدواجی كه با منطق شروع میشه 100در 100 موفق نخواهد بود چه برسه به اینجور روابط بی پایه كه عاشق چشمو ابرو یا حرف طرف میشن

جوونا خواهش قبل از ازدواج فكر كنید 1دقیقه!!!

نیازمندی ها