مهریه یکی از سنت های شرعی و قانونی ما است. نام زیبایی دارد و اگر درست تعیین شود مشکلی برای ازدواج پیش نخواهد آورد، اما مشکل زمانی ایجاد می شود که برای تعیین آن، دو خانواده، جلسه ای معروف به مهربران یا بله بران را با مناقصه و مزایده اشتباه می گیرند.
قوم عروس و داماد هر کدام باید سعی کنند مبلغ را به نفع خودشان تغییر دهند. خانواده عروس با دلایلی چون مهریه را چه کسی داده است و چه کسی گرفته است و همچنین بیان رقم مهریه بقیه اعضای خانواده، سعی در بالابردن رقم آن دارند و خانواده داماد هم با آوردن دلایلی چون بی ارزش بودن مادیات و مهم بودن مهر و علاقه بین طرفین، سعی در پایین آوردن مبلغ آن خواهند داشت.
در برخی مواقع چانه زنی در این گونه مراسم آنقدر زیاد می شود که تا فسخ جلسه بله بران پیش می رود. البته اگر دختر و پسر تمایل زیادی به این ازدواج داشته باشند، با ریش سفیدی بزرگان خانواده جلسه دیگری با نام: بله بران2، برای رسیدن به تفاهم تشکیل می شود. تمدید این جلسه تا ده بار بلامانع است و خانواده عروس می توانند تا آنجا که لازم است برای حفظ آبرو و خانواده داماد برای جلوگیری از ضرر احتمالی با هم چانه بزنند.
صورت خوشی ندارد اگر قدم اول آشنایی دو خانواده با این حرف و بحث ها باشد. در برخی مواقع حرف هایی این میان زده می شود که باعث دلخوری طرفین می گردد. و اما چه کنیم تا مهربران تبدیل به یک جنگ تن به تن نشود؟ بهتر است دختر و پسر خودشان بر سر تعداد سکه به تفاهم برسند و خانواده درجه اول هم با خبر باشند و بعد از آن که توافق بین خودی ها انجام شد در یک جلسه سمبلیک بقیه بزرگ تر ها را نیز دعوت کرده و شأن خود را با چانه زنی پایین نیاورند.
اندر مصائب خرید عروسی
خرید از دو جهت می تواند یک پیش نیاز سخت برای تشکیل خانواده باشد:
1ـ اقلامی که باید خریداری شود مانند: سرویس طلا، حلقه، ساعت، لوازم آرایش، سشوار، ریش تراش، پارچه، لباس، کیف، کفش و...
2ـ نحوه خرید: دو نفری، دو نفر به همراه یک یا دو همراه، گروهی
این که هر خانواده ای رسم دارد چه چیزهایی بخرد، خود حکایت پردردسری است که گاهی باعث اختلاف می شود. برخی رسم دارند از نوک پا تا فرق سر را خرید کنند. حال زمانی را در نظر بگیرید که رسم دو خانواده با هم متفاوت باشد. بیچاره عروس و داماد که این میان به جای آن که بهترین روزهای خود را بگذرانند، باید تلاش کنند تا اختلافی پیش نیاید.
اما گاهی نحوه خرید کردن هم بر مشکلات این پیش نیاز لازم الاجرا اضافه می کند. چند نفر از قوم عروس، چند نفر از خانواده داماد که همگی صاحب نظر هستند نیز به نشانه احترام همراه با عروس و داماد به بازار می روند. ناهار دسته جمعی را مهمان جیب آقای داماد هستند، اما بخش جالب آن خرید هدیه هایی با عنوان «سرخریدی» برای افرادی است که قدم رنجه کرده اند و همراه عروس و داماد راهی بازار شده اند.
حلقه ای که قرار است یک عمر به نشانه عشق و وفاداری در دست چپ عروس و داماد باشد، طبق نظر تمام نزدیکان خریداری می شود، برای خرید هر کدام از لوازم هم یکی صاحب نظر و کاربلد است. گاهی مادر داماد چیزی را تائید می کند که مادر عروس نمی پسندد. خیلی از حرف و حدیث هایی که تا مدت ها رابطه عروس و داماد را خراب می کند، از حرف ها و برخوردهای هنگام خرید نشات می گیرد.
اما می شود یک خرید شیرین و به یاد ماندنی داشت، بهترین راه این است که خود عروس و داماد با هم به خرید بروند. البته خرید حلقه و سرویس طلا می تواند همراه بزرگ ترهای درجه اول باشد. این که چه چیزهایی بخرند هم بهتراست به ملزومات و لوازم واقعا ضروری اکتفا شود، وقت برای خرید بسیار است. در گیرودار مراسم ازدواج، جیب آقای داماد برای چیزهایی که مصرف زیادی ندارند خالی شود، کار عاقلانه ای نیست.
شب یلدای پرهزینه
به شما پیشنهاد می کنم اگر قرار است ازدواج کنید، طوری برنامه ریزی کنید که تا شب یلدا همسرتان را به خانه خود بیاورید، در غیر این صورت باید پولی برای دادن هدیه ای به نام «شب یلدایی»کنار بگذارید. برخی رسم دارند این هدایا را دسته جمعی به خانه عروس ببرند.
سبد انار و میوه های نوبرانه، همراه با هندوانه ای که تزئین شده است، بخش زیبای این شب است که می تواند در صورت علاقه مندی دو طرف حفظ شود، اما خرید لباس و طلا و... آن هم در روزگاری که هر کدام از اینها هزینه قابل توجهی به خود اختصاص می دهد، یک رسم دست وپاگیر است.
حاشیه های یک سفره عقد
روز عقدکنان، عروس و داماد بر صدر مجلس می نشینند و چند نفری یک سفره پارچه ای را بالای سر آنها می گیرند و یکی هم مشغول قند ساییدن می شود، اما این همه ماجرا نیست و گاه اتفاقاتی می افتد که باعث دلخوری می شود.
در قدم اول گاهی افراد طلاق گرفته یا بیوه را از مجلس بیرون می کنند، به دلیل این که حضور آنها باعث بدیمنی ازدواج خواهد شد. حال فرض کنید خواهر داماد یا خواهر عروس جزو افرادی باشد که باید اتاق را ترک کند!
ساییدن قند یکی از مراسمی است که مانند حمل مشعل المپیک باعث افتخار بوده و نزدیکان اصرار دارند در این امر مهم شرکت کرده و جای خود را به قوم و خویش های خود بدهند نه گروه رقیب.
موکول شدن بله گفتن به بعد از گرفتن زیرلفظی حکایت دیگری است که البته در هیاهوی مراسم بعد از آن
گم می شود. این که هدیه چگونه باشد، عروس و داماد مقابل کدام یک بایستند و احترام بیشتری بگذارند، از مسائلی است که می تواند ایجاد دلخوری کند. گاهی مواقع مدت ها پس از تمام شدن مراسم و هنگام باز پخش آن یعنی زمان دیدن فیلم عروسی، برخی دلخوری ها شروع می شود.اما می توان یک عقدکنان بی حاشیه داشت، اگر هر رسم و رسومی را که می خواهیم اجرا کنیم، به دنبال دلایل عقلانی آن باشیم. مثلا واقعا فکر کرده اید، کسی که همسرش را از دست داده، به چه دلیل حضورش پای سفره عقد می تواند باعث بدبختی عروس و داماد شود؟ علاوه بر کنار گذاشتن خرافات بی اساس، از کنار برخی رفتارهایی که باعث دلخوری تان می شود هم بهتر است بگذرید. در این گونه مراسم، گاهی افراد ناخواسته رفتاری دارند که باعث دلخوری دیگری می شود. کمی ظرفیت داشتن کمک می کند تا خاطره تلخی از یک روز شیرین نداشته باشید.
بده بستان های پرهزینه
«خلعتی» هدیه ای است از طرف خانواده عروس به خانواده داماد که در روز پاتختی تقدیم می شود. گروه هدف مادرشوهر، پدرشوهر، خواهرشوهرها و برادرشوهرها به همراه همسران آنهاست؛ البته برخی به بزرگ ترهایی چون مادربزرگ و عمه بزرگ و... هم تقدیم می کنند.
این که عروس خانم هدایای تزئین شده را مقابل چشم همه به خانواده همسر خود بدهد، هم یکی از آداب این مراسم است. حال فکر کنید خانواده ای که درگیر و دار جهاز دادن است، باید هزینه ای را برای خرید خلعتی کنار بگذارد. گاهی مواقع خانواده داماد از هدایای دریافتی راضی نیست یا جاری ها گمان می کنند هدیه خواهرشوهر بهتر بوده و برعکس. در بیشتر مواقع خلعتی و مخلفات آن حرف و حدیثی به همراه دارد.
قباله پیچ هم هدایایی است که همراه با قباله ازدواج از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تقدیم می شود. برخی سر سفره عقد این کار را می کنند و برخی هم در مراسم پاتختی.
هدیه همیشه باعث افزایش مهر و محبت نیست، اگر صادقانه نباشد و از صمیم قلب اهدا نشود. اگر پرتکلف بوده و نوعی اجبار پشت آن باشد. این که ما اصرار داریم هدایایمان مقابل چشم فامیل داده شود، می تواند مشکلاتی ایجاد کند.بهتر است اگر دو خانواده دوست دارند به هم هدایایی بدهند، بی تکلف و با کمترین هزینه، آن هم در یک مجلس خصوصی بین خودشان رد و بدل شود.
گاهی آن قدر تکلف و آداب و رسوم بی پشتوانه در ازدواج وجود دارد که فراموش می شود این همه دوندگی برای چیست. قرار است یک کلبه عشق ساده برای باهم بودن دو نفر ساخته شود تا بقیه عمرشان را در آرامش کنار هم زندگی کنند. حال خودتان بگویید، مراسم ازدواجتان با تمام مخلفاتش چقدر در ایجاد آرامش بعد از رفتن به زیر یک سقف نقش موثر داشت؟ بهتر است با غربالگری رسم و رسوم صحیح و غلط، با حفظ ارزش های اصیل از خرافات بی پشتوانه قلم بگیرید.
پاتختی، چرا و چگونه؟
ما ایرانی ها در بر قراری جشن ازدواج، پشتکار زیادی داریم. در افسانه هایمان وقتی ازدواجی خیلی مهم است، می گویند هفت شبانه روز جشن و پایکوبی کردند. ما برای آن که از قدیمی ها کم نیاوریم؛ هرچند یک شب مراسم ازدواج می گیریم، اما با مخلفاتش همان هفت شبانه روز را درگیر هستیم.
«پاتختی» یکی از حاشیه های مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیث هایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.
برای روشن شدن موضوع، اول کمی در مورد این مراسم بخوانید:
در دانشنامه فرهنگ ازدواج ما، پای تختی یا پاتختی به مراسمی گفته می شود که فردای روز عروسی برگزار شده و خانواده دو طرف برای دادن هدایا در خانه عروس و داماد یا پدرداماد جمع می شوند. لازم به ذکر است که محل برگزاری آن در منابع ذکر نشده و قابل تغییر است.
بخش مهم و هیجان انگیز آن، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتی تر بوده و گاهی باعث دردسرهایی می شود.
سرود دست جمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانواده ها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا می شود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!
حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش می زنند تا هدیه شان از دیگران چیزی کم نیاورد.
هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آن قدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟
در بیشتر مواقع افراد روی بسته پول یا کادوی خود، اسمشان را می نویسند و عروس و داماد می توانند بعدا سر فرصت آنها را باز کرده و هر وقت لازم شد، جبران کنند.یکی دیگر از ارکان مهم پاتختی موضوع «خلعتی» و «قباله پیچ» است که شرایط و ضوابط و اهمیت خودش را دارد.
جهازبران و جهازبینان
یکی از سنت های ما همراه کردن همه لوازم زندگی همراه عروس خانم است، به طوری که وقتی خانواده ای صاحب دختر می شود، از همان ابتدا دلشوره تهیه جهیزیه او را دارد. این که پدر و مادر، راحتی فرزند را می خواهند و دوست دارند کاری کنند که در ابتدای راه دخترشان کم و کسری نداشته باشد؛ هرچند کار چندان ساده ای نیست، اما اگر فقط به نداشتن کم و کسری اکتفا شود، چندان دشوار هم نخواهد بود، ولی داشتن ماشین ظرفشویی و مبلمان و ده ها لوازم لوکس و زینتی دیگر که می شود زندگی را بدون آنها شروع کرد.این روزها همراه داشتن این وسایل نوعی ارزش است و باعث شده تهیه جهیزیه سخت باشد. از طرفی زمانی که لوازمی را برای حفظ آبرو و دیده شدن در چشم قوم داماد یا حتی برخی از اقوام خود به فرزندتان می دهید، اجرای مراسم جهازبران و جهازبینان لازم می شود.
روزها دوندگی در بازارها و چیدن خانه، همه وهمه به امید بخش آخر مسابقه انجام می شود؛ زمانی که از اقوام دعوت می شود تا برای دیدن خانه جدید عروس و داماد جمع شوند. این خانه نباید شباهتی به کلبه عشق ترسیم شده در کارت های عروسی داشته باشد؛ خانه ای ساخته ایم، سایه بانش همه عشق، زیر پا فرش وفا، اما در عمل اگر بتوانید از چند جا قرض و قوله کرده و فرش دستبافت راهی خانه دخترتان کنید، مضایقه نخواهید کرد.
خدا کند در روز جهازبینان، خانواده داماد به اندازه کافی تشکر کرده و کسی از اقوام خودی و رقیب، حرفی از کم و کسری نزنند، وگرنه ممکن است یک دلخوری عمیق ایجاد شود.
برداشتن صورتجلسه از جهاز عروس خانم و امضا گرفتن از آقای داماد هم گاهی باعث ناراحتی می شود، البته خانواده هایی که این کار را می کنند، با پیش بینی شرایط منفی که خدای نکرده ممکن است در آینده رخ دهد، با پیش فرض کار از محکم کاری عیب نمی کند، چنین اقدامی را انجام می دهند، اما می توان با نگهداشتن فاکتورهای اقلام بزرگ، این مشکل را حل کرد.
هیچ لزومی ندارد از همان اول، خانه عروس و داماد را چون یک مغازه لوازم خانگی پرکنید. هرکس هر جهازی که می دهد، باید فقط برای راحتی فرزندش باشد نه چیز دیگر. پس نمایش دادن جهزیه کار اشتباهی است که هم مصرف زدگی را بالا می برد و هم باعث نگرانی خانواده هایی می شود که وضع مالی خیلی خوبی ندارند و نمی توانند در این نبرد شرکت کنند.
پاتختی، چرا و چگونه؟
ما ایرانی ها در بر قراری جشن ازدواج، پشتکار زیادی داریم. در افسانه هایمان وقتی ازدواجی خیلی مهم است، می گویند هفت شبانه روز جشن و پایکوبی کردند. ما برای آن که از قدیمی ها کم نیاوریم؛ هرچند یک شب مراسم ازدواج می گیریم، اما با مخلفاتش همان هفت شبانه روز را درگیر هستیم.
«پاتختی» یکی از حاشیه های مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیث هایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.
برای روشن شدن موضوع، اول کمی در مورد این مراسم بخوانید:
در دانشنامه فرهنگ ازدواج ما، پای تختی یا پاتختی به مراسمی گفته می شود که فردای روز عروسی برگزار شده و خانواده دو طرف برای دادن هدایا در خانه عروس و داماد یا پدرداماد جمع می شوند. لازم به ذکر است که محل برگزاری آن در منابع ذکر نشده و قابل تغییر است.
بخش مهم و هیجان انگیز آن، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتی تر بوده و گاهی باعث دردسرهایی می شود.
سرود دست جمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانواده ها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا می شود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!
حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش می زنند تا هدیه شان از دیگران چیزی کم نیاورد.
هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آن قدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟
در بیشتر مواقع افراد روی بسته پول یا کادوی خود، اسمشان را می نویسند و عروس و داماد می توانند بعدا سر فرصت آنها را باز کرده و هر وقت لازم شد، جبران کنند.یکی دیگر از ارکان مهم پاتختی موضوع «خلعتی» و «قباله پیچ» است که شرایط و ضوابط و اهمیت خودش را دارد
>> جام جم/ چاردیواری/ ندا داوودی
*شما چه نظری دارید؟ آن را با ما و دیگران در میان بگذارید*
*با کلیک روی نماد RSS و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
طنز ظریفی داشت و بسیار مفید بود
با همین مراسم های مختلفه كه ازدواج كردن سخت شده ، اگه به جای این مراسم های جور واجور عروس و داماد برای همدیگر وقت میذاشتن كه همدیگر رو بشناسن و فكرشونو اصلاح كنن كه با این مراسم ها خوشبختن قطع به یقین اینقدر آمار طلاق نداشتیم
یك هفته قبل از عروسی همه چیز بهم خورد.. و خانواده عروس با ازدواجمون مخالفت كردند....
كارت پخش كردیم... نمیدونستیم به مردم چی بگیم.. چطور بگیم بهم خورده...
زندگیم سیاه شد. و نابود... تمام زحماتم همه از بین رفتند.... ...
من ۲۶سالمه.. دیگه ازدواج نمیكنم... تمام
من دوره نامزدیمه. واقعا از همین الان توی این مسخره بازیا موندم. اگر نامزدیم علنی نشده بود بین همكاران تاالان انصراف میدادم از نامزدی و واقعا بیخیال ازدواج میشدم. حتی خانمهایی كه ادعا میكنن اسون میگیرن..پاش كه برسه از همه بیشتر انتظار دارن. خیلی مسخرس.حالم بهم خورده