ساعت 12 شب است. بوق لحظه ای قطع نمی شود. چند ماشین در کنار هم حرکت می کنند و صدای موزیکشان بلند است. توجه مردم به آنها جلب می شود و ناخوداگاه لبخندی بر روی صورتشان نقش می بندد. نگاهشان ماشین عروس و داماد و همراهان شادشان را دنبال می کند. «آخی، عروس داماد!» امشب هم تمام شد. یکی از شب های زندگی. شبی که برای چند ساعت دور هم بودنش ماه ها دوندگی و خرج و فکر کرده ای. تمام شد و به خاطره ها پیوست. شبی که هرگز نرود از یاد!
شب های پایتخت این روزها حال و هوای شادی به خود گرفته است. ماه محرم و صفر به تازگی تمام شده و بهترین زمان برای برگزاری جشن عروسی و نامزدی است. البته نه به این راحتی ها! یک بله که می گویی باید تا تهش را بروی، آخر به این سادگی که نمی شود جا زد. اولین زندگی و جا زدن؟! راستی ببینیم اصلا آن روزها را یادت هست؟!
... حالا دیگر وقت عمل است. باید دست به کار شوی و دنبال سور و سات عروسی باشی. اولین قدم بعد از این که تاریخش را معلوم کردی و چند بار لیست مهمان ها را بالا پایین کردی و هی خط زدی و اضافه کردی و بحث کردی و شنیدی که «زشته اینو نمیشه نگفت، حالا اون را نگفتیم نگفتیم»، چی می تواند باشد؟ فکر کردن به این که این مهمان های محترم از صافی گذشته را کجا باید دعوت کرد؟ خانه خودی ها که قربانش بروم همه کوچک است و جای خودمان هم نیست! خانه خاله جان هم اصلاً فکرش را نکن! با آن اخلاقش، تازه خیلی هم مناسب نیست. کجا؟....خوب می رویم دنبال جا! کفش های آهنی ات را بپوش!
تهران دوست داشتنی ما اگر کلی عیب داشته باشد، اما خوبی هم زیاد دارد. مثلاً یکی از خوبی هایش این است که تنوع همه چیز در آن زیاد است. مثلاً می توانی دنبال مکانی برای عروسی باشی و کلی مکان با تنوع قیمتی زیادی پیدا کنی. یعنی از حقوق چند ماه کارمند تا حقوق چند سال یک کارمند! این وسط هر چه بیشتر بگردی، بیشتر متعجب می شوی و بیشتر به خوبی های شهر پی می بری. این که چه طور می شود با چشمان خودت بخوانی که سالن با چند مدل غذا و امکانات ... تومان، بعد که کلی توی ترافیک گیر می کنی و آنجا می روی می فهمی که نه، آن قیمت مال چیزی که نوشته شده نیست! یعنی کلاً مال چیز به خصوصی نیست. البته هست! مگر امیدواری خودش کم چیزی است! حتی اگر برای چند لحظه باشد و بعدش یک عصبانیت طولانی به سراغت بیاید!!!
هتل ها و باشگاه ها چند منوی مختلف دارند. ارزان ترین آنها سرو یک مدل غذاست. زرشک پلو مرغ، باقالی پلو یا جوجه کباب غذاهای معمول هستند. اما اگر بخواهی بیشتر آش بخوری، می توانی فسنجان، خوراک زبان، چند مدل سالاد، شیرین پلو، کباب بره، ماهی، بیف استراگانف، جوجه چینی، لازانیا و... به هماره یک میز بزرگ دسر را به آن اضافه کنی. لیست قیمت ها هم خیلی متفاوت است. با توجه به امکانات دیگری که در نظر داری قیمت هر نفر تغییر می کند. مثلاً هتل اوین تهران از 40 هزار تومان برای هر نفر منو دارد که تا 80 هزار تومان تغییر می کند. تالار فرمانیه از 50 هزار تومان دارد که در مواردی به 100 هزار تومان هم می رسد. بیشتر هتل ها و تالارهای معروف تهران به طور متوسط بین 20 تا 40 هزار تومان هستند. این وسط می شود جاهایی هم با قیمت های پایین مثلاً حدود 7-8 هزار تومان پیدا کرد. اگر موقعیت جغرافیایی تالار یا هتل برایت مهم نباشد، دستت خیلی بازتر است و شاید بتوانی با همان پولی که در نظر داشته ای، به لیست غذاها اضافه کنی. بعد از دقت به تعداد و چند و چون غذا و دسرها، پای مسائل دیگر در انتخاب محل عروسی مطرح می شود. تزئینات داخلی، پوشش گارسن ها، شکل میز و صندلی، موزیک، امکانات داخلی مثل نور و دودساز و حباب ساز، محل رقص، نوع و تنوع پذیرایی، پارکینیگ و... اگر سراغ بعضی از کترینگ ها بروی می توانی همه اینها را با دقت و جزئیات و از روی آلبوم انتخاب کنی.
تا اینجای کار که محل مشخص شد باید یک نفس عمیق کشید. این طوری نه، خیلی بیشتر عمیق! آخر سخت ترین خوان را طی کرده اید! بعد می روید سراغ بقیه ماجراهای شیرین عروسی. تا اینجای کار برای 200 نفر مهمان، بین 8 تا 100 هزار تومان باید خرج کنید! ( به تفاوت قیمت دقت کنید، اختلاف آن حدود 18 میلیون تومان است!)
انتخاب آرایشگاه عروس خانم از 100 هزار تومان تا 3 میلیون تومان ( تا 10میلیون هم جا دارد)، سفره عقد از 100 هزار تومان تا 5میلیون، آرایشگاه داماد تا 2میلیون تمام حلقه و سرویس طلا و ساعت ؟!، گل ماشین 50 تا 2میلیون تومان، گل عروس 25 هزار تومان به بالا، لباس عروس بسته به اجاره و دوخت و بقیه شرایط آن از 100 هزار تومان تا 20میلیون تومان، لباس داماد، عکاس، فیلمبردار، گروه موزیک، کارت دعوت و ...
-کات، لطفاً دکمه backward را بزنید، عروس داماد نظرشان عوض شده است. -آقای کارگردان، آقای کارگردان اجازه هست؟ -اشکالی ندارد! ولی باید هزینه خسارت وارده را خودتان تقبل کنید! –آخیش، پس برمی گردیم! –نه، صبر کنید! مثل این که مشکلی پیش آمده، دکمه عقب کار نمی کند. انگار خراب شده!
ما برای وصل کردن آمده ایم...
کشور ما ایران کشور غنی ای است. این غنی بودن از خیلی لحاظ ها مطرح می شود؛ طبیعت، فرهنگ، مشاهیر و... این وسط سهم رسم و رسوم و سنت های دیرین ایران زمین کم نیستند؛ به ویژه اگر هدف جشن و شادی و وصال باشد. درباره این مراسم در قوم های مختلف کشور گفتنی خیلی زیاد است. آن قدر زیاد که باید تاریخ کهن یک کشور و تمدن را بشناسی و باور داشته باشی که ما برای وصل کردن آمده ایم...
(در اینجا تنها نمونه ای از مراسم های شیرین و جالب قومیت های مختلف به هنگام عروسی آورده شده است.)
دلالگی
مردم فارس رسم های جالبی در زمان عروسی دارند. یکی از از این رسم های جالب «دلالگی» است. مادر و خواهرهای داماد به همراه چند نفر از نزدیکانش به خانه ای که دختر داشته باشد، می روند. خانواده دختر در صورتی که موافق باشند، علاوه بر چای، شربت هم برای آنها می آورند. در صورتی که خانواده دختر تنها به چای اکتفا کنند، نشانه آن است که به این وصلت رضایت ندارند. پس موضوع منتفی شده و خانواده داماد به خانه ی دیگری می روند!
گلین گلمه
در گذشته عروس خانم را پای پیاده یا با اسب به خانه شوهر میبردند. در آذربایجان یکی از رسوم های این بوده است که تعدادی از همراهان آتشی که در پشت بام روشن میکردند و داماد را صدا می کردند تا از آنجا سیب هایی را که در دست دارد به طرف عروس خانم پرتاب کند. جوان ها هم سعی میکردند که یکی از این سیب ها را به عنوان تبریک و شادی به دست آورند. بعد به رقص و پایکوبی می پرداختند و برادر کوچک داماد با یکی از فامیل، شالی را که قبلاً آماده کرده بود، به دور کمر عروس خانم میبسته است. (این مراسم هم اکنون هم برگزار می شود)
آو ازیفه
در خرم آباد یک روز قبل از مراسم عقد، داماد اجناسی از قبیل روغن، چای، قند، برنج با چند راس گوسفند که به دست و پا و پیشانی آنها حنا و پارچه های رنگارنگ بسته اند، به همراه نوازندگانی که با ضرب و کمانچه و سینی حاوی اسفند دود شده است، روانه خانه عروس می کند. این کالاها و اجناس ارسالی داماد را اصطلاحا «آو ازیفه» می گویند. البته این رسم در اکثر قومیت ها رواج دارد و ممکن است نوع هدایا فرق داشته باشد. مثلاً عشایر لرستان علاوه بر اینها یک قبضه سلاح یا یک راس قاطر به پدر یا برادر عروس پیشکش می کنند.
گیشه وری
یکی از مراسم های جالب گیلانی ها «گیشه وری» است که در خانواده های مختلف به شیوه های متفاوتی انجام می شود. در شرق گیلان، نهالی را از خانه پدر عروس می کنند و همراه با خودشان به خانه داماد می آورد تا عروس و داماد آن را با هم در خانه شان بکارند. در بعضی از روستاها، مادر عروس پای خروسی را که از مادر داماد گرفته با رشته های رنگین ابریشمی به پای مرغ می بندد و آنها را با عروس همراه می کنند تا در خانه داماد بند از پای آن بگیرند و در لانه ای که آماده کرده اند، جایشان دهند.
در بعضی خانواده های گیلانی رسم است نان و آرد را در سفره ای گذاشته و به کمر عروس می بندند تا با خود خیر و برکت به همراه داشته باشد.
پا انداز
یکی از آداب و رسوم قدیمی کرمانی ها «پا انداز» است؛ داماد هنگام ورود عروس به خانه اش هدیه ای را به او می دهد که به آن پاانداز می گویند و تا این کار را انجام ندهد خانواده عروس اجازه نمی دهند به داخل برود. این رسم در بین بسیاری دیگر ار قومیت ها رواج دارد.
اوربا یایراتماق
عروسی ترکمن ها مرحله های زیادی دارد که هرکدام آنها نام و مشخصات مخصوص خودشان را دارند. یک روز قبل از مراسم «قودابولماق» (تعیین مهریه)، مادر داماد جشن کوچکی با حضور زنان فامیل و همسایه ها ترتیب می دهد و از آنها می خواهد تا او را در پختن نان روغنی «قاتلاما» یاری دهند. به این جشن «اوربا یایراتماق» گفته می شود. در این مراسم یکی آرد را الک می کند، یکی دیگ بزرگ چدنی را بار می گذارد، یکی آرد را خمیر می کند و ...
قهلهند
«قهلهند» یا شیربها یکی از رسومی است که قبلاً در بین کردهای خراسان خیلی رایج بوده و الان به ندرت وجود دارد. در شب شیرینی خوری، ریش سفیدان و بزرگان، خوانچه ای که پارچه قرمزی رویش کشیده شده بود می آوردند و با کنار زدن پارچه، دستمال ابریشمی را میگشودند و پولی را که به عنوان شیربها به طرف دختر داده میشد را میشمردند و به پدر عروس تحویل میدادند که این پول صرف خرید جهیزیه و لباس برای داماد می شده است. پدر عروس نیز مبلغی را برمیگرداند تا گذشتی در حق دامادش کرده باشد.
سو شووه
مراسم «سو شووه» همان پاتختی است که دزفولی ها سه روز بعد از عروسی آن را در خانه داماد برگزار می کنند. زن های فامیل عروس و دوماد هدایای خود را در این روز به عروس و دوماد می دهند. شام این مراسم را خانواده عروس تقبل می کنند. روز بعد از عروسی هم مراسم «صبحی» برگزار می شود که در آن خواهر یا برادری از خانواده عروس (به جز مادر عروس) صبحانه درست می کنند و به همراه حلوا و یک مرغ برای خانواده داماد می فرستند.
نوستالژی غریب ازدواج
لغت نامه عروسی
" چــــه واژه های غریبی ! چه قدر نوستالژی دارند این کلمات! خواستگاری، بله برون، نامزدی، عروســـی، ماه عسل... نمی دانم دقیقأ آخرین بار کی اینها رو شنیدم؟ کی باهاشون خاطره ساختم؟ کاش می شد منم به نوه هام بگم ان شاء الله عروسیتون. راستی چرا دیگر این کلمات استفاده نمی شوند؟!"
این جمله ها رو از مادربزرگم می شنیدم که مدام با خودش تکرار می کرد. نمی دونم معنی این کلمات دقیقأ چیه ؟ اما کنجکاو شدم ، دایرة المعارف رو باز می کنم و دنبالشـون می گــــردم، الأن سال 1450 هست، چه جالب همه صحبت های مادربزرگم اینجا هست!
تاریخچه رنگ سفید لباس عروس:
رسم پوشیدن لباس عـــــروس به رنگ سفید به دوران ملکه ویکتوریا برمی گردد. پیش از آن عـــروس ها انواع متنوعی از رنگها و مواد را برای لباس عروس انتخاب می کردند. در آن روزگار رنگ آبی نشانه پــاکی و عفــت بود و رنگ سفید نشانه ثروت و توانگری.
خواستگاری:
مراسمی است که در آن خانواده داماد به منزل دختر آمده و وی را برای پـسر خود از والدین دختر خواستـــگاری می کنند. در مراسم خواستــگاری پــس از توافق بر ســر مسایل اصلی معمولأ خود عروس یا خانمی از خـــانواده او ظرف شیرینی را به حضار تعارف می کند رسم های متفاوتی در حاشیه آن وجوددارد کههنوز در ایران اجرا می شود. مثلاً در بعضی مناطق اگر خانواده داماد، عروس را نپسندد هیچ چیز ( چای، شربت، میوه و ...) نمی خورند و آنجا را ترک می کنند.
بله بران:
معمولأ مراسم بله بران با فاصله کمی مثلأ یک هفته بعد از خواستگاری انجام می شود. طبق لغت نامه دهــخدا کلمه " بـــله " بر گــرفته از کلمه " بلی " که عــروس هنگام عقد می گویـد و " بـــران " از " بریدن " می آید که به مجلسی اطلاق می شود که در آن کسان عروس و داماد برای تعیین شرایــط عقــد و میزان حقوق زن و شوهر گفتگو می کنند. این میهمانی در منزل عروس برگزار می شود ولی بزرگ تر و مفصل تـر از خواستگاری است . از غروب آغاز و بیشتر اوقات با پذیرایی شام خاتمه می یابد. خانواده داماد هدایایی تقدیم عــروس می کنند، پیشــکش متداول یک قــواره پــارچه پیراهنی و یک انگشتر بــرای عروس است.
شیرینی خوران:
یا ( شال و انگشتری کردن ) عبارت است از مجلسی زنانه که در آن خانواده داماد هـــدایایی از جمله طاقه شـــال ترمه را به عروس پیشکش می کنند. رسم است که طاقه شال را بــــه همراه چند خونچه پیش از ظهر بـــه منـــزل عروس بفرستند و زنان خانواده داماد بعد از غروب به منزل عروس روند و حلقه نامزدی به دست عـــروس کنند. امروزه مراسم نامزدی جایگزین آن شده است.
ولیمه:
یکی از رسم ها و سنت های اسلامی در مراسم عروسی است. یعنی دعوت عده ای از مؤمنین و ارحام و همسایگان و فقرا به میهمانی صرف غذا .
نومکانی:
به گزینش زیستگاه جدید برای یک زوج جوان که نه به خانواده زن و نه به خانواده شوهر وابستگی فیزیکی و یا نزدیکی خاصی داشته باشد، نومکانی گفته می شود.
جهیزیه یا جهاز:
به دارایی و مالی گفته می شود که عروس هنگام ازدواج به خانه مشترک می برد و معمولأ با میزان مهریـــه و چگونگی برگزاری مراسمم عروسی از سوی داماد همخوانی دارد. در حالت کلی جهیزیه می تواند شامل پــــول، جنس و یا ملک باشد. در ایران جهاز معمولأ شامل سرویس کامل اثاثیه مورد نیاز برای یک زندگی دو یا سه نفره است.
حنابندان:
آخرین رسم از آداب قبل از عروسی ایرانی می باشد که در واقع مراسم خداحافظی عروس بوده و در آخرین شب اقامت عروس به طور رسمی در خانه پدری برگزار می شود. زنان شرکت کننده دستشان را با آغشتن به ظــــرف حنایی که دور تا دور مجلس گردانده می شود رنگ می کنند. حنا از جنت است و اثری از بهشت و نشانــه ای از شـــادی، مهر و نیکبختـــی است. پـــذیرایی به صرف میوه و شیرینی و به شکل سلف سرویس انجام می شود.
تزیینات سفره عقد:
خنجه:
همان خونجه است به معنای " سفره کوچک " یا " میز کوجک " یا طبقی که در آن نان سنگکی نهند و بر آن با دانه های اسپند و دانه های ملون اشکالی ترسیم و کلماتی می نویسنـــد و در عـــروسی محض شگون کنار سفـــره قرار می دهند.
آینه و شمعدان:
از اجزای اصیل سفره عقد ایرانی است که در سفره هفت سین نیز قرار داده می شـود و ریشـــه در ایران باستان دارد. آینه مظهر روشنایی و شمعدان هایی که در دو طرف آینه قرار می گیرند، نماد سربازهایی هستنـــد کـــه از زندگــــی عروس و داماد نگهبانی می کنند. آینه در بالای سفره روبروی عروس و داماد قرار داده می شود تا آنها یکدیگـــر را در آن ببینند و دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صـاف و زلال شـــــــود. شمـع های روشن شمعدان ها نمایـانــــگر روشنایی و گرمی پیوند است. همچنین جانمازی پیشاپیش آینه گسترده است.
کله قند:
قند و با شکر متراکم است که به شکل مخروط تهیه شده است. کله قند در ایران گاهی بـه عنوان هـدیـه و گـــاهی اجرت استاد و حکیم کاربرد داشته است. در هنگام عقد بر سر عروس و داماد ساییده می شود.
ماشین عروس:
یک خودرو تزیین شده است که داماد با آن عروس را به خانه مشترک می بــرد. یــکی از رسوم جدید عــروسی ایرانی است و در بسیاری از روستاها هنوز استفاده از چهارپا متداول است.
حجله:
اتاقی است که معمولأ شب عروسی، عروس وداماد شب زفاف خود را در آن می گذرانند. در گذشته حجـــــله معمولأ اتاقی صندوقخانه مانند بود که برای اینکه زنان عروس و داماد را نپایند، حتی المقدور بدون درب و پنجره بود و دیوارهای آن با تصاویر شیرین و فرهاد نقاشی می شد.
پاتختی:
یکی از مجالسی که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح بـــــرگزار می شود. عمومـــأ زنــان نزدیک عروس و داماد شرکت دارند و عده ای مطرب دعوت می شوند تا برای شادمانی میهمانان هنر نمایی و نوازندگـــی کنند. در این مراسم نوشیدنی اصلی و ضروری چای است.
مادرزن سلام:
در صبح بعد از عروسی، داماد موظف است که با مادرزن خود ملاقاتی داشته باشـــد و از او به خــاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند.
ماه عسل:
این رسم از دیار غرب به مراسم ازدواج ایرانی راه یافته و متداول شده که به فاصله حداکثر یک ماه از عــروسی اتجام می شود و عروس و داماد بــــرای کسب آرامش بعـد از هیاهوی ازدواج و شناخت بیشتـــــر یکدیگر و تمــدد اعصاب به مسافرتی چند روزه می روند.
پاگشا:
مراسمی است که اقوام عروس و داماد در منزل خودشان برگزار می کنند که پــای زوج جــدید بــه منزل آنها باز شود. در گذشته برای قطع علاقه از خانه پدری تا چهل روز نباید به خانه پــدر بـاز می گشتند و در روز چهلم مادر عروس ابتدا وی را پاگشا می کرد. عمومأ در ظهر و به صرف نهار انجام می شـده است اما الان شب این اتفاق می افتد. رونما هدیه ای است که در این میهمانی میزبان به عروس وداماد تقدیم می کند.
اماکن مهم ازدواج!
- یکی از مکان های پر طرفدار زوج های جوان میرداماد است. جنوب میدان مادر بورس انواع سفره عقد و لباس عروسی و نامزدی و مجلسی برای حنابندان و پاتختی است. ضمن این که بازار پاساژهای طلا و ساعت هم دارد.
- کوچه رفاهی، سه راه جمهوری و کوچه برلن بهترین مجموعه خرید عروسی در تهران است. از لباس عروس و سفره عقد گرفته تا لوازم آرایش و آینه شمعدان و پارچه در آنجا پیدا می شود. اگر گذری از آنجا داشته باشید، حتما با واکنش های متفاوت عروس و خانواده داماد هنگام خرید و پسند کردن اجناس مواجه خواهید شد.
- بازارهای معروف مولوی و زرتشت و خیابان گاندی بورس خرید پارچه هستند. مراسم عروسی در حاشیه خودش مجالس دیگری هم دارد که عروس خانوم باید به فکر خرید پارچه برای آنها باشد.
- اما هر چه بگذریم سخن بازار بزرگ تهران خوش تر است. قدیمی ترین بازار تهران که هنوز که هنوز است، قطب اصلی خریدهای عروسی محسوب می شود. بازار ابوسعید برای آینه و شمعدان، بازار طلا فروش ها و نقره فروش ها، خرید لوازم آرایش و لباس زیر و ... بعد از آن هم خوردن یک چلوکباب حسابی در یکی از رستوران قدیمی آن هم به همراه کلی بار و بندیل! که اگر خریدهایت به دلت نشسته باشد آن قدر می چسبد که نگو!
- برای خرید طلا به جز بازار بزرگ سر زدن به بازار های کریمخان و تجریش و چهارراه استامبول هم این روزها خیلی باب شده است.
- کارت عروسی هم که یک پاتوق اصلی دارد آن هم بهارستان است. انواع و اقسام کارت ها از 400- 500 تومان که اگر بخواهی خیلی چاپ و کاغذ متفاوتی داشته باشد و یا عکس عروس و داماد در آن چاپ شود، به تا 6-7هزار تومان هم می رسد.
- میان این همه برو و بیا سهم کوچکی هم آقای داماد دارد. خوب بلاخره هر چی که نخواهد، کت شلوار و کفش که می خواهد! باب همایون یکی از قدیمی ترین بازارهای کت و شلوار تهران است. سه راه جمهوری و خیابان ولیعصر از میدان پایین تر هم بورس کت و شلوار است. البته مغازه های بالاشهر هم جای خود دارند. خوبی لباس آقایان این است که با یک روز رفتن می توان کت و شلوار و کفش و پیراهن را خرید. البته اگر خیلی وسواسی نباشد!
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد