نسل اریکسون امیدوار است

درباره فوتبال ملی انگلستان و امروز و فردای آن

کد خبر: ۴۰۳۹

تیم ملی فوتبال انگلستان تحت نظر اسون گوران اریکسون سرمربی سوئدی خود تابه حال 10 بازی برگزار کرده و حاصل آن 6 برد، یک باخت و3 تساوی بوده که از هر نظر، بیلان دلپذیری است . اما نتیجه آخر انگلیسی ها که دو تساوی دربرابر یونان و سوئد بوده شکها و پرسشهای تازه ای را ایجاد کرده است و مهمترین پرسش این که حالا که حضور انگلستان در دور نهایی جام جهانی 2002 قطعی شده و دراین مرحله با حریفان قدری مثل آرژانتین ، نیجریه و سوئد در دسته ششم همگروه شده است ، چقدر توش و توان برای موفق شدن در آنجا دارد.حین تساوی 1-1 با سوئد در اولدترافورد منچستر، این مسائل به چشم خورد: درغیاب اشلی کول مصدوم و ارسنالی ، اریکسون این بار جیمی کاراکر لیورپولی را در سمت چپ میدان به کار گرفت و او که در باشگاهش در انواع پستها ازجمله این منطقه انجام وظیفه کرده است ، با همان شور و اشتیاق همیشگی به بازی پرداخت و ضعفهای زیادی دراین نقطه به چشم نخورد. با این حال ، اریکسون نیز با گزینش هایش برای منطقه چپ زمین ، بر ابهامات افزوده است . ازجمله اصرار بر استفاده از امیل هسکی لیورپولی حتی به قیمت فرستادن او به پست غیرتخصصی هافبک چپ این درحالی است که او یک مهاجم سنتی بوده و هست.وقتی به جام جهانی می رویماریکسون در بازی با سوئد از تره ور سینکلر وستهامی و درن اندرتون تاتنهامی نیز سود جست ، اما آنها در خط میانی ، کارنامه قبولی نگرفتند. هیچیک از این نفرات به طور سنتی هافبک و بال چپ نیستند و اریکسون با قبول این مساله می گوید که مشکلات در سمت چپ میدان به آسانی حل نشده اند او اظهار می کند: امیدوارم بزودی بازیگران خوب چپ پا پیدا کنیم درست است که اشلی کول غایب بود، اما او نباید تنها سرمایه ما در این منطقه باشد و وقتی به جام جهانی می رویم ، باید وضعمان دراین زمینه بسیار بهتر از این باشد، می توانیم بازیکن راست پا در این نقطه بگذاریم ، اما درست این است که از نفرات چپپا و تخصصی دراین منطقه سود جوییم.گرت ساوت گیت طی مسابقه با سوئد، باعث استحکام خط دفاعی شد و برخی ضعفهای دیده شده طی بازیهای قبلی را پوشش داد. بنابراین احتمال دارد او در سایه تجربه حضورش در جام ملتهای اروپا در سال 1996 و جام جهانی 1998 برای شرکت در جام جهانی بعدی ، هم انتخاب شود. در خط میانی ، اریکسون باز دست به امتحاناتی تازه زد. وسن مورفی هافبک انفجاری لیورپول فقط به مدت 30 دقیقه به کار گرفته شد اما در همین مدت کوتاه نشان داد که می تواند موتور خط میانی باشد حضور او، با هدف پر کردن جای خالی استیون جرارد هم باشگاهی مصدوم وی صورت گرفت و مثل همیشه هم موفق بود اریکسون درباره نفرات بالنسبه تازه وارد تیمش گفته است : سینکلر در نیمه اول خوب بود و من از او راضی بودم اندرتون هم به صحنه رفت ، اما کسی نمی تواند تنها در20 دقیقه ثابت کند که بازیکنی مناسب برای ترکیب ثابت است . آن هم برای سمت چپ خط میانی که ما اینقدر به دنبال بازیکنانی قوی برای آن هستیم مورفی از همه بهتر بود او وقتی آمد، مرکز خط میانی را بخوبی پوشش داد دیدن تازه واردها در ترکیب تیم همیشه شیرین است وقتی آنها نمی ترسند و می جنگند، اسباب امیدواری می شود. با این که این فقط یک بازی دوستانه بود، اما در هر مسابقه ای ، چنین دستاوردها و رویدادهایی باارزش است.درون دروازه ، نایجل مارتین لیدزی و35 ساله روی گلی که خورد، با رها کردن ضربه آزاد شلیک شده رقیب و دادن فرصت ضربه زدن مجدد به هاکان میلد هافبک سرسخت سوئد، مقصر بود؛ اما تردیدی در سفر او به کره جنوبی و ژاپن محل برگزاری دور نهایی مسابقات جام جهانی 2002 دیده نمی شود و این به سبب کار خوب وی و کار نه چندان بی اشتباه سایر دروازه بانان نامزد عضویت در تیم ملی است و البته دیوید سیمن فراتر از مارتین باز هم سنگربان شماره یک انگلستان در جام جهانی 2002 و در سی و نه سالگی خواهد بود مگر این که آسیبدیدگی، او را از پای درآورد.در خط حمله طی مسابقه با سوئد، اریکسون برای بار اول در دوره مربیگری خود در انگلستان ، از کوین فیلیپس ساندرلندی در ترکیب ثابت تیمش استفاده کرد و البته این مساله تا حد زیادی منوط و مرتبط با مصدوم شدن مایکل اوون بود او چند بار تا یک قدمی گلزنی پیش رفت و فقط چند سانتی متر کم آورد نمی توان در این باره فکر نکرد که درصورت حضور اوون در میدان ، این توپها گل نمی شد و بواقع هیچ کس سرعت عمل و قدرت انفجاری وی را ندارد.با این اوصاف ، اگر اریکسون مرد مورد نظرش را در سمت چپ خط میانی بیابد، هسکی و اوون زوج دلخواه وی در خط حمله خواهند بود؛ یعنی همان ترکیبی که مربیان لیورپول هم به آن اعتقاد دارند. اریکسون هم مثل سلف خود کوین کیگان ، اعتقاد زیادی به رابی فاولر دیگر مهاجم لیورپولی که اخیرا به لیدز کوچ کرده است ، دارد و بااین حساب او نیز جزو مسافران شرق آسیاست . بنابراین برای پر کردن چند جای باقیمانده در خط حمله و ایفای نقش ذخیره های درجه اول این خط، پرتجربه هایی مثل شرینگهام و کول باید با فیلیپس که قبلا نامشان را آوردیم، رقابت کنند.حرف نهایی را نمی زنماریکسون از اظهارنظر قاطع و صریح درباره فیلیپس ابا دارد و صرفا می گوید: اگر مدعی شوم که نظر و نتیجه گیری نهایی ام را در باره فیلیپس ارائه کرده ام ، دروغ گفته ام ، اما او در نیمه اول خوب عمل کرد و پرتحرک بود و برای حریف ایجاد خطر می کرد و اگر شرینگهام نیز همان طور بازی کند که در توانش هست و در تمام سالهای اخیر آن را دیده ایم ، شانس زیادی برای اعزام به کره و ژاپن و شرکت در جام جهانی خواهد داشت.با این حال دوست ندارم در حال حاضر حرفی قطعی بزنم و صدور حکم کنم ؛ چرا که هنوز کمتر از6 ماه تا شروع جام جهانی مانده است و دراین مدت هزار جور اتفاق می تواند روی دهد. مثلا چندنفر آسیب ببینند و یا چند تن دیگر مقداری پیشرفت کنند و در شرایط بازی در تیم ملی قرار بگیرند و بتوان آنها را نیز همراه برد.اگر افرادی را که اریکسون می گوید احتمال رشد و ارتقای آنان وجود دارد، جزو مردان فعلی حاضر در اردوی بزرگسالان ندانیم ، باید به سمت اردوی تیمهای ملی جوانان و امید کشور میل کنیم و آنها را زیرنظر بگیریم و بگوییم : نفراتی مثل دیوید دان ، وین بیریج ، جو کول و مایکل کریک ، چنین بازیگرانی هستند. کسانی که در یکی دو سال اخیر نیز نظرها را جلب کرده اند و ممکن است در ماههای بعدی طوری عمل کنند که اریکسون قرار دادن تنی چند از آنها را به جای مهره های بزرگسال نسبتا کند و خسته شده ، لازم بداند. بااین حال تا این لحظه در اردوی انگلستان ، مهره های تثبیت شده و آشناتری مثل اوون و بکهام، حرف اول را زده اند.بازیکنانی که کاندیدای تصاحب عنوان مرد سال فوتبال اروپا هم هستند و گلزنی ها و گلسازی های آنان در فصل جاری چشمها را خیره کرده است . هنوز خاطره گلی که بکهام 26 ساله در واپسین ثانیه های نبرد انگلستان با یونان ، در آخرین شب از رقابت های گروه نهم انتخابی جام جهانی در قاره اروپا روی یک ضربه آزاد و درخشان زد، از یادها نرفته است و همه جا درباره آن صحبت می شود و یا3 گلی که اوون با طراحی بکهام طی پیروزی تاریخی 1-5 انگلستان بر آلمان در شهریورماه زد این بازیکن جوان لیورپولی را دوباره در اوج قرار داده و به مدارجی غیرقابل دستیابی رسانده است.بااین حال ، نمی توان به حرفهای فعلی استناد کرد؛ زیرا تا قبل از شهریورماه ، تیم ملی انگلستان ، تیمی تمام شده و بدون شانس نشان می داد و پس از پیروزی بر آلمان و کسب جواز صعود به دور پایانی جام ، چنان آن را بزرگ کرده اند که با برآوردهای بکلی متفاوت قبل از آن تاریخ ، اصلا همخوانی ندارد. حال باید دید نسل اوون و بکهام با یارانی که نامشان همین برآوردهای اریکسون و طی نگاهمان به بازی اخیر با سوئد آمد، درنهایت به کجا خواهند رسید. اما می توان گفت نسلی که اکنون با نام اریکسون شناخته می شود، نسلی امیدوار و دستاوردهایش غیرقابل انکار است.هرچند که دشواری کار انگلستان در جام 2002 و مقابله تازه اش با آرژانتین رقیب دیرینش نیز مسائلی هستند که نباید آنها را فراموش کرد.