به گزارش جام جم آنلاین به نقل از نی نی بان ، وسواس در کودکان به اشکال متفاوت و پیچیده ای بروز می کند که شناخت این نشانه ها توسط والدین می تواند به آنها کمک زیادی کند. در وسواس، برخی افکار، اعمال و گاهی تصاویری مزاحم در ذهن فرد ایجاد می شود که قادر به کنترل آنها نیست. فکر وسواسی فکری است که مدام در ذهن فرد تکرار و سبب اضطراب شخص می شود.
اعمال و فکر وسواسی به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که فرد برای کم کردن فکر وسواسی و اضطراب ناشی از آن انجام می دهد.
فکر وسواسی نگرانی زیاد درباره رخ دادن اتفاق بد و ناگوار، تکرار کردن کلمات یا عبارات، عدم اعتماد و خودناباوری، تمیز کردن بیش از حد، تکرار و چک کردن ها، شستن مرتب دست ها، کندن مو یا پوست، تعدادی از این افکار وسواسی هستند. پس برای درمان وسواس کودکان باید جدی بود. افکار و عادت های وسواسی می تواند برای بچه ها بسیار آزاردهنده باشد و باعث استرس و نگرانی آنها شود.
گاهی افراد از دلیل وسواس، عادت ها و افکار تحمیلی خیلی آگاه نیستند، اما اغلب می ترسند که اگر این عادت را ترک کنند اتفاق بدی رخ دهد یا کنترل ذهنشان را از دست بدهند. وسواس در کودکانی که استرس دارند یا زندگی شان با تغییرات بزرگ و ناگوار مثل استرس امتحان، اختلافات خانوادگی، انزوای اجتماعی یا مصیبت بزرگ همراه بوده است، بیشتر خود را نشان می دهد. معمولا این کودکان خیلی نگران و آشفته هستند و می ترسند دیگران فکر کنند آنها دیوانه اند.
روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری تاکنون نتوانسته اند علت و زمان دقیق شروع این اختلال یعنی وسواس در کودکان را شناسایی کنند، ولی همگی بر این نکته اذعان دارند که عوامل چندی اعم از: وراثت، روش های تربیتی والدین، ویژگی های خانوادگی، نابهنجاری کارکرد سیستم عصبی و آشفتگی های خلقی در بروز این اختلال وسواسی در کودکان دخالت دارند. اعضای خانواده و مدرسه باید به این نکته توجه کنند که بروز این گونه افکار و اعمال به هیچ عنوان تقصیر کودک نیست و کاملاً با افکار عادی کودک تفاوت دارد.
برای مثال کودکی که فکر باز بودن شیر گاز او را به ستوه آورده است، بارها و بارها با امتحان کردن شیر گاز سعی می کند اضطراب و تشویش خود را کاهش دهد، یا کودکی که نگران کثیف بودن دست هایش است، ممکن است چندین بار دست های خود را بشوید تا حدی که پوست دست هایش حساس و قرمز شوند، یا کودکی که از درست بودن مشق ها و امتحانش شدیداً مضطرب است، ممکن است بارها و بارها آن را پاک کند و دوباره بنویسد.
کودک وسواسی ممکن است در رفتار یا نحوه صحبت کردنشان تکرار وجود داشته باشد. برای مثال تکرار جملات، سوال پرسیدن زیاد و گاهی صرف کردن مدت زمان زیادی برای انجام تکالیف در رفتار هایشان دیده شود. بروز رفتارهای وسواسی در کودکان نسبت به بزرگسالان کمی پیچیده تر است، به همین دلیل شناخت این نشانه ها می تواند به والدین در تشخیص وسواس در کودکان کمک زیادی کند. برای مثال بعضی از بچه ها عادت دارند وقتی از خیابان رد می شوند با پا به اتومبیل های اطراف خود ضربه بزنند زیرا تصور می کنند اگر این کار را انجام ندهند به والدین آنها آسیب خواهد رسید.
در واقع فکر وسواسی آسیب به والدین خود را به صورت عمل وسواسی یعنی ضربه زدن به اتومبیل نشان می دهد. ممکن است کودک وسواسی تمایل به داشتن تعداد مشخصی مداد داشته باشد. برای مثال ابراز می کند که حتما باید ۴ مداد در جامدادی اش داشته باشد.
آیا آنها وقت زیادی برای انجام کار عادی صرف می کنند: مثل شستن دست یا لباس پوشیدن؟ آیا آنها وقت زیادی برای انجام تکلیف مدرسه صرف می کنند؟ آیا آنها وقت زیادی برای شروع یک کار صرف می کنند؟ آیا آنها کار خود را چند بار چک و بررسی می کنند؟ آیا نگران مرتب کردن و گذاشتن اشیا سر جای خود هستند؟ آیا آنها رفتار خاصی را خیلی تکرار می کنند مثل لمس کردن کلید برق یا دسته در؟ آیا آنها بیش از حد به اعداد و کلمات توجه نشان می دهند؟ آیا به نظم و تقارن خیلی اهمیت می دهند؟
علائمی که باید نسبت به بروز آن ها حساس و هوشیار بود تا این اختلال وسواس در کودکان را زود تشخیص داد، عبارتند از:
– مجروح شدن و ترک خوردن پوست دست کودک بر اثر شستن مکرر دست ها.
– مصرف بیش از اندازه صابون، دستمال کاغذی، نوار توالت و…
– افت تحصیلی ناگهانی و پایین آمدن یکباره نمرات امتحانات مدرسه.
– طول کشیدن بیش از اندازه مشق نوشتن.
– سوراخ شدن و تکه تکه شدن پاک کن ضمن مشق نوشتن و امتحان دادن.
– تعریف کردن مکرر و یکنواخت درس های روزانه با استفاده از جملات مکرر.
– لباس عوض کردن بیش از اندازه.
– داشتن مراسمی طولانی برای خوابیدن.
– نگرانی برای سلامتی اعضای خانواده.
– اصرار بر دادن آزمایش های گوناگون پزشکی، برای اطلاع از سلامتی خود و اعضای خانواده.
وسواس به عزت نفس و خودباوری کودک آسیب وارد می کند و حتی به تدریج خانواده و اطرافیان، کودک را به عنوان یک فرد تنبل و مایه زحمت می شناسند. کودکی که مدت زیادی را با وسواس سپری میکند، دوران مهمی از رشد خود را از دست داده است. چون همان طور که می دانید کودکان در هر مرحله ای از رشد خود مهارت های متفاوتی را به دست می آورند و وسواس مانع کسب این مهارت ها در دوره های مختلف رشد کودک خواهد شد.
علاوه بر این، وسواس در کودک وسواسی باعث ایجاد ترس، استرس، خواب ناکافی، افسردگی، احساس خجالت و شرمندگی، بی قراری، مشکلات اجتماعی، میل به تنها بودن، کندی در انجام تکالیف و در نتیجه افت تحصیلی می شود. خیلی وقت ها کودکان وسواسی توسط همسالان خود مورد تمسخر قرار می گیرند و اگر والدین بخواهند رفتار آنها را کنترل کنند، این کودکان به پرخاشگری می پردازند.
درمان وسواس کودکان هم به صورت دارویی و هم به صورت رفتاری و شناختی انجام می شود. بهترین نوع درمان اختلال وسواس در کودکان استفاده از روش های رفتاردرمانی و در مواردی توام با دارو درمانی است. از آنجا که وسواس بیماری مزمنی است درمان آن معمولا زمان بر است و کودک وسواسی حتما در مقابل درمان مقاومت دارد. بنابراین لازم است والدین در این زمینه صبر و حوصله به خرج دهند. برای تشخیص و درمان وسواس کودکان، شدت و طول زمان رفتار و فکر وسواسی بسیار اهمیت دارد.
برای درمان وسواس کودکان درمانگر، کودک را تشویق می کند تا افکار وسواسی خود را به طور دقیق و جزء به جزء شرح دهد، تا او بتواند اجزای کلیدی این رفتارها را شناسایی کند. آن گاه از او می پرسد که انجام دادن کدام یک از رفتارهای وسواسی اش ضروری نیست و آیا می تواند بدون آن که نگران و مضطرب شود، از انجام آن بخش از رفتارهایش صرف نظر کند.
در این مرحله درمانگر، ضمن پذیرش حالات، افکار و رفتار کودک، سعی می کند به او بفهماند که هر فردی ممکن است در مواردی دچار خشکی رفتار و اشتغالات ذهنی وسواسی شود که به دلایل نامفهومی مدام آن ها را تکرار می کند. هدف او از این کار آن است که تا حدود زیادی افکار وسواسی کودک را متزلزل کند تا حدی که رفته رفته بتواند گام های موثری برای حذف اینگونه رفتارها بردارد.
بیماری وسواس به گونه ای است که حتی اگر درمان هم شود بعد از چند سال دوباره بروز می کند. با وجود این باید نسبت به درمان اقدام کرد چون همان طور که گفتیم این بیماری باعث آسیب رساندن به مراحل رشد کودک می شود. اگر بتوانیم نسبت به اصلاح این رفتار در کودک اقدام کنیم توانسته ایم تا حدودی باعث تقویت اعتماد به نفس او شویم. برای درمان وسواس کودکان باید جدی بود چون اگر وسواس در کودکی درمان نشود، وی در بزرگسالی به فردی تبدیل خواهد شد که نگرش اضطرابی و وسواسی خواهد داشت.
زمانی که کودکی دچار مشکل وسواس میشود، اطرافیان او باید به این نکته توجه داشته باشند که کودک وسواسی، گناه و تقصیری ندارد. وقتی آنان قصد درمان و بهبودی بیماری کودک را دارند، باید از هر جهت او را مورد حمایت خود قرار دهند. والدین باید سعی کنند آگاهی های خود را در زمینه نوع بیماری فرزندشان بالا ببرند و انتظارات و خواسته هایی در حد توان کودک از او داشته باشند.
این گونه بچه ها خیلی مواظب هستند که در هر کاری تایید پدر و مادرشان را به دست آورند، همیشه یک نیم نگاهی به والدینشان دارند. والدین برای جلوگیری از وسواس کودکان نباید سخت گیری کنند. مثلا وقتی بچه نقاشی می کند خیلی به او اصرار نکنیم که خط ها منظم باشد، صفحه ها را جا نیندازد، گوشه دفتر تا نخورد و…. همچنین جوری وانمود نکنیم که انگار بچه رفتار عجیب و غریبی دارد، یعنی رفتار وسواسی او را به رویش نیاوریم و مخصوصا از کلمه وسواس استفاده نکنیم. به جای غر زدن حواس بچه را به کار دیگری پرت کنیم تا آن رفتار وسواسی را انجام ندهد.
علاوه بر این به بچه بیاموزیم که اگر اشتباه بکند اشکالی ندارد. منظور از اشتباه کاری نیست که بار اخلاقی و عاطفی داشته باشد، بلکه کارهایی شبیه به همین رنگ آمیزی یا نامرتب بودن لباس ها و … در ضمن نباید کودک را مدام توبیخ کنید. دوست داشتن بدون شرط کودک نیز در دوران وسواس موثر است.
بنابراین هرگز نگویید اگر فلان کار را انجام بدهی ما تو را دوست نداریم. بگوید ما این کار را دوست نداریم، بچه را زیر سوال نبرید و در واقع کار اشتباه را زیر سوال ببرید. کودک باید حس کند پدر و مادر او را دوست دارند حالا ممکن است بعضی از رفتارهای او را دوست نداشته باشند، ولی اینها دلیل نمی شود خود او را دوست نداشته باشند.
از سوی دیگر اجازه بدهید کودک بازی هایی مانند گل بازی، خمیر بازی، ماسه بازی و شن بازی را انجام بدهد. فروید می گوید انرژی های روانی در بعضی از قسمت های بدن ثابت می شوند. وسواس یک جور ثابت شدن در مرحله مقعدی است. بچه در این سن به بازی های لمسی نیاز دارد یعنی بازی هایی که تماس مستقیم با دست دارند.
یکی دیگر از راهکارها قصه گویی برای این گونه کودکان است. داستان و قصه گویی کمک می کند از وسواس ها، نگرانی ها و دلهره ها فاصله بگیرند. بازی های دسته جمعی، شب ها بعد از شام و قبل از خواب هم به کودک وسواسی خیلی کمک می کند. یادتان باشد که والدین باید یاد بگیرند از هر گونه رفتار کودکشان وحشت نکنند. بجای اینکه دنبال این باشیم که چرا کودک این رفتار را دارد، دنبال این باشیم که چکار کنیم که کودک از آن رفتار نادرست فاصله بگیرد و اینکار هر چه غیر مستقیم تر باشد موثرتر است.
البته وسواس ژنتیکی و ارثی هم می تواند باشد، اما مهمتر از آن این است که بچه ها با مشاهده رفتار وسواسی الگوبرداری می کنند. معمولا کودکان از والد همجنس خودشان الگو می گیرند. مثلا اگر مادر یک دختر بچه وسواس داشته باشد، ما باید اول جلو وسواس مادر را بگیریم تا بچه وسواسی نشود.
آن ها باید بدانند که چنان چه همراه و مشفق کودک وسواسی باشند، روند درمان وسواس در کودکان روز به روز تسریع می شود و رفتارها و افکار آزاردهنده کودک نیز به تدریج از بین خواهند رفت. اطرافیان باید بتوانند کمترین بهبودی کودک را تشخیص دهند و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند.
در نظر داشته باشید هیچ کودک وسواسی بدون داشتن والدینی مضطرب، پریشان و مبتلا به اختلالات عصبی وجود ندارد. تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند. آنان باید تا حد امکان شرایط را برای کودک آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشکلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل کند.
خانه پرتنش و اضطراب هیچگاه نمی تواند به کودک کمک کند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله کند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد