بازی رایانه ای دنیای لارا

لارا که می‌خواهد جنون نداشتن خود را ثابت کند، سفر به نقاط مختلف جهان را آغاز می‌کند تا با کشف حقایق نهفته در افسانه‌ها، به نوعی دست تثلیث را هم رو کند.

همچو پدر، وسواس لارا را نیز دربرگرفته و همان تیغی را بر گردنش می‌نهد که پیش از آن بر قامت پدر فرو آمده بود.

پدر لارا پس از رویارویی با تثلیث از سوی جامعه علمی مورد انتقاد قرار گرفته بود. لارا تثلیث را به سیبری و شهر باستانی کیتژ می‌برد.

جایی که به‌دست گرگوری دوم، شاهزاده کبیر ولادیمیر در قرن سیزدهم برپا شده است و به باور لارا، رازهایی درباره فناناپذیری در خود نهفته دارد.

در رقابتی نفسگیر با زمان، لارا باید حضور انسان‌های متخاصم، حیوانات وحشی و محیط را تاب بیاورد تا بتواند حقیقت پشت افسانه‌ها را کشف کرده و به همان چیزی که می‌خواهد تبدیل شود.

خبر بازگشت کریستال دینامیکس و از نو ساخته و پرداخته شدن این فرنچایز تاریخ‌ساز، فرخنده‌ترین خبری بود که می‌شد به هواداران وفادار این سری بازی داد.

آنها با عرضه قسمت قبلی، ثابت کردند برای احیای این فرنچایز مصمم هستند و با قسمت دوم آن، مهر تایید را بر پیشانی‌اش زده‌اند.

ایده یافتن چشمه آب حیات یا هر چیزی که زندگی جاودانی می‌بخشد جدید نیست، اما نحوه روایت خیزش مهاجم مقبره متفاوت است.

در این دنیا شخصیت‌ها رنگ و بوی انسانی و آسیب‌پذیر دارند (همان چیزی که داستان بازآفرینی قبلی را فوق‌العاده ملموس کرد) و عواطف آنها در حاشیه قرار ندارد. لارا مرگ پدر را نمی‌پذیرد و با قدم‌های راسخ دنبال شیء انسان‌ساخته‌ای است که شاید بتواند او را بازگرداند.

عناصر ماورایی و جادو در بازی نیز به گونه‌ای کار نشده‌اند که چرخ بازی را بچرخانند. آنها حکم نقش و نگارهایی را دارند که در تار و پود روایت بافته شده و به قصد آن می‌رقصند.

روایت و گیم‌پلی خیزش مهاجم مقبره با هم تضاد ندارند. بلکه مانند دو قرینه خوش قریحه بر هم تلاقی کرده و یکی از بهترین و به یاد ماندنی‌ترین بازی‌های اکشن ماجرایی سال‌های اخیر را رقم می‌زنند.

مانند دیگر قسمت‌های این فرنچایز، با فتح هر بخش از نقشه و کسب مهارت‌های تازه، به نقاط فراتر دست پیدا کرده و با برگشت به زمین‌های قدم‌خورده، می‌توانید مهارت‌ها و عتیقه‌های مهم‌تری را کشف کنید.

گشت و گذار در دنیای این بازی، از آن لذت‌های نادری است که هر عنوانی قادر به عرضه‌اش نیست. در بازی‌های نقش‌آفرینی عظیم، راه‌ها و بناهای مخفی به نسبت گستردگی نقشه پراکنده هستند و جدا از این‌که لطف خاص خود را دارند.

از بعضی لذایذ عاجزند که باید آنها را در اکشن ماجراهای خوش‌ساخت جست‌و‌جو کرد. دنیای در هم تنیده و به نسبت محدود خیزش مهاجم مقبره را باید قدم به قدم لمس کرد.

برای شخصی‌سازی هر چه بیشتر تجربه بازیکن، سه درخت مهارت برای بازی اندیشیده شده است. یکی به شکار، یکی به درگیری و دیگری به بقا اختصاص داده شده است.

تعداد مقبره‌های موجود در این قسمت نیز به قسمت قبلی می‌چربد و درست مثل قبل، هرکدام چالش‌ها و معماهای خاص و جذاب خود را برای ارائه دارد که جریان موازی اینها به همراه تلاش برای ارتقای مهارت‌های لارا، لطف و لذتی خاص به این بازی می‌بخشد.

نکته‌ای که در این قسمت وجود دارد یادآور سومین قسمت از سری کیش آدمکش است. در آن قسمت برای اولین‌بار بود که مکانیسم شکار در بازی تعبیه شده بود و در همان قسمت خیلی‌ها از ملال‌آور شدن این مکانیسم پس از مدتی شکایت کردند.

در خیزش مهاجم مقبره نیز موقعیت مشابهی پدید آمده است. لارا برای رفع نیاز خود باید دست به دامن شکار بشود که اوایل امر کشش خوبی دارد.

اما پس از چندی این کشش جای خود را به تکرار یک الگوی دکمه‌ای خاص می‌دهد که تمامیت خوش‌جلای بازی را خدشه‌دار می‌کند.

با این حال، گردآوری منابع نیز جزئی از روند کلی پیشرفت در بازی است؛ پیشرفتی که به لطف مهارت سازندگان، مرز میان گیم‌پلی و داستان را شکسته و یک تجربه بدون سکته ارائه می‌کند.

میان‌پرده‌های بازی عمدتا کوتاه و موجز است، با این حال قادرند لحن داستان را شکل داده و یک روایت روشن بسازند.

عمده داستان بازی از طریق نوآنس‌های تعبیه شده در بازی به بازیکن ارائه می‌شود. با دیدن دستانی که لارا بر آتش گرم می‌کند و لرزه‌ای که بر اثر باد بر تنش می‌افتد، می‌توان به غم و اندوه و تزلزل او در این نبرد دراز پی برد.

مبارزه در خیزش مهاجم مقبره عالی کار شده است. تنوع گزینه‌ها در هر زمان فوق‌العاده است. بعضی اوقات درگیری‌ها حس و حال یک معما را پیدا می‌کند.

در صحنه‌ای از بازی می‌بینیم هشت نگهبان زرهپوش روی آبگیری یخ‌زده ایستاده‌اند و این یعنی چالشی بزرگ.

این در حالی است که با بهره‌جویی از آب، حفره‌های ایجاد شده در یخ و تفنگ‌های موجود، می‌توان به‌سادگی از پس آن برآمد. چنین صحنه‌هایی است که نشان می‌دهد بازی‌های بلاک‌باستر ممتاز باید چطور عمل کنند.

مخفی‌کاری هم گزینه‌ای است که مانند قسمت قبل همچنان نقش اساسی ایفا می‌کند. با این حال مهارت‌های لارا به او اجازه می‌دهد به ساخت مهماتی مانند کوکتل مولوتف و گلوله‌های انفجاری ضد نفر دست بزند.

اواخر بازی شاهد اوج گرفتن درجه سختی هستیم. این در حالی است که اگر به قدر کافی نقشه را گشته و منابع ارزشمند خود را خرج تهیه ابزار تازه کرده باشید، با مهارت کافی می‌توانید از پس چالش‌های نیمه پایانی برآیید.

خوشبختانه کریستال دینامیکس به خوبی توانسته تعادل را در تک‌تک زمینه‌های بازی حفظ کرده و جلوی بر هم ریختن توازن را بگیرد.

در کل، این قسمت از سری جدید مهاجم مقبره، چنان فاخر از آب درآمده که فقط می‌توان منتظر ماند که قسمت بعدی چگونه خواهد بود؟ طبق نوشته‌هایی که در فضای وب به چشم می‌خورد.

ظاهرا نسخه پورت شده این بازی به X360 از کیفیت مقبولی برخوردار است. تاریخ انتشار این بازی برای رایانه‌های شخصی اوایل سال 2016 میلادی و برای PS4، اواخر سال 2016 است.

Rise of the Tomb Raider

پلتفرم PS4، PC

Xbox360 ، Xbox One

ناشر Square Enix

سازنده Crystal Dynamics

سبک اکشن/ ماجرایی

امتیاز 9