روزنامه خندان

خدا کنه بارون بیاد

روزنامه خندان

چشمانی کاملا بسته

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۵۳۶۵۷
چشمانی کاملا بسته

سیاست روز : چشمانی کاملا بسته

دلمان برای برادر "جوانفکر" تنگ شده بود. اصلا چه معنی دارد یک نفر هم از "اسب" بیفتد و هم از "اصل" و وقتی دستش از قدرت کوتاه شد، دیگر مصاحبه نکند و حرف‌های عشقولانه نزند؟
بنده یعنی - ننجون - ضمن اعلام مراتب انزجار خود از امپریالیسم جهانی و شرق و غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار، حمایت خود را از خبرنگارانی که با دوستان اسبق! ما مصاحبه می‌کنند، اعلام می‌دارم.

فرضیه شما این است که آقای احمدی‌نژاد مسئولیت کمبودها و مشکلات دولت‌شان را متوجه دولت قبل از خود می‌کردند که این فرضیه، کاملا خلاف واقع است.
ننجون: اتفاقا ما خودمان بودیم و دیدیم که کاری به کار دولت قبل نداشتند و فقط "سوء‌مدیریت هوخشتره"، "حمله نادر‌شاه به ایران" و "ارشک دوم از سلسله اشکانیان" را عامل مشکلات مملکت می‌دانستند.

سوابق خدمات آقای مشایی همواره حاکی از گرایشات فرهنگی ایشان است و پس از خاتمه کار دولت قبل بیشتر به مطالعات فرهنگی مشغول هستند.
ننجون: ما را بگو که فکر می‌کردیم ایشان در هندوستان است و با برو بچه‌ها، جدول کلمات متقاطع حل می‌کند.

ما آرزو می‌کردیم که دولت یازدهم منشاء خدمت به کشور و امید و دلگرمی به مردم می‌شد و سرانجام مثل دولت قبل با یک کارنامه درخشان کار را به دیگری می‌سپرد.
ننجون: از قدیم و ندیم گفته‌اند آرزو بر "جوانفکران" عیب نیست.

از ناکارآمدی دولت کنونی واقعا متاسف و ناراحت هستیم.
ولی قرار ما این بود فقط "دلواپس" باشید.

ای‌کاش دولت آقای روحانی هر روز به مدت یک ساعت از شبکه‌های سراسری صدا و سیما به دولت قبل ناسزا می‌گفت.
ننجون: مثلا کاش می‌گفت آب را همانجا بریزید که لولو با خودش برده!

بنده از تصمیمات حامیان دکتر احمدی‌نژاد بی‌اطلاع هستم اما ایشان هیچ برنامه‌ای برای انتخابات مجلس نداشته‌اند.
ننجون: نکند شما هم با رفقای هندوستانی جدول کلمات متقاطع حل می‌کنید که از عالم غیب خبر دارید؟!

شخصا بر این باورم که آقای روحانی و دولت یازدهم با چشمانی کاملا بسته و بدون توجه به ضرورت بستر‌سازی‌های لازم، وارد مذاکره با ۱+۵ و سپس آمریکا شدند.
ننجون: حالا آن چشم‌های کاملا بسته خیلی اشکال ندارد اما خداوکیلی آدم عاقل بدون "بسترسازی" از این کارهای ناجور می‌کند؟!

شرق : آموزش مشارکت اجتماعی در ١٠قدم

قدم اول- ابتدا می‌رویم موبایل‌فروشی و یک‌موبایل با دوربین خوف می‌خریم.
قدم دوم- سپس می‌رویم در اینترنت و یک‌شناسه در فیس‌بوک یا اینستاگرام باز می‌کنیم.
قدم سوم- با دقت زیاد مسایل اجتماعی را بررسی می‌کنیم و با معضلات جامعه آشنا می‌شویم.
قدم چهارم- لباس قشنگه‌مان را می‌پوشیم.
قدم پنجم- با حضور در بطن جامعه، از نزدیک با معضلات و مشکلات جامعه، مثل کودکان‌کار، خیابان‌خواب‌ها، معتادان و... برخورد می‌کنیم.
قدم ششم- بغض می‌کنیم.
قدم هفتم- برای حل ریشه‌ای مشکلات جامعه، از توی جیبمان موبایلمان را درمی‌آوریم و به‌صورت زیرساختی با کودکان‌کار و... عکس سلفی می‌اندازیم.
قدم هشتم- در لحظه عکس قشنگمان را در اینترنت آپلود می‌کنیم.
قدم نهم- چون برای حل مشکلات جامعه خیلی تحت فشار بوده‌ایم، به خودمان دوهفته مرخصی می‌دهیم.
قدم دهم- متاسفانه چون کودکان‌کار موبایل هوشمند و اینترنت ندارند، هرگز نمی‌توانند عکس سلفی‌شان را در اینترنت ببینند که عیبی هم ندارد و امیدواریم خیرین با اهدای اینترنت هوشمند نامحدود به کودکان‌کار و خیابان‌خواب‌ها، آنان را در این امر قشنگ سهیم کنند.
جمع‌بندی آمبولانس
در پایان ما هم به‌نوبه خودمان؛ تنکیو هانی. لایک. با اجازه شِیر می‌کنم. میس‌یو. دیس‌لایک.

کیهان : پشت‌بام (گفت و شنود)

گفت: روزنامه جدیدالانتشار مدعیان اصلاحات در تیتر اول دیروز خود با حروف درشت نوشته بود «نامه هشدارآمیز ایران به عربستان».
گفتم: حتما هشدار تند و پشیمان‌کننده‌ای بوده است؟!
گفت: نه بابا! در متن آمده است که ایران از عربستان خواستار تفاهم درباره قیمت نفت شده است!
گفتم: اسم این که «درخواست و تقاضاست» و نه هشدار!
گفت: بعدا معلوم شد که ماجرا از اصل دروغ بوده و دولت نوشتن نامه به عربستان را تکذیب کرده است.
گفتم: پس مدعیان اصلاحات از انتشار این دروغ چه منظوری داشته‌اند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! خواسته‌اند به گروه‌های مدعی اصلاحات یاد بدهند که می‌توانند به ظاهر یک موضع سخت و شکننده بگیرند تا انقلابیون را راضی کنند و در متن، با کرنش به درخواست و تقاضا بپردازند تا دوستداران آمریکا هم خشنود باشند!
گفتم: یارو در یک شهر دوردست با شخصی دعوا کرده و فحش خورده بود، وقتی به شهر خودشان آمد پشت‌بام خانه را سوراخ کرد و روی بام کنار سوراخ ایستاد و رو به آن شهر دوردست فریاد زد فلان و فلان هم خودتی! و... همسرش گفت؛ بیا پائین الان خون راه می‌اندازی!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها