
حدود سه سال. بعد از قتل حامد بازداشت شدم و دیگر به خانه برنگشتم.
چرا دست به قتل زدی؟
قصدم این نبود نمیدانم یکدفعه چه شد و چرا حامد کشته شد. من میخواستم کاری کنم که ضربه چاقو به من برخورد نکند.
چرا با هم درگیر شدید؟
حامد خواهرم، مادرم و برادرم را کتک زده و آنها را بشدت زخمی کرده بود رفتم که از او بپرسم چرا این کار را کرده است که این اتفاق افتاد.
با مقتول نسبتی داشتی؟
بله او شوهر صیغهای خواهرم بود. از اول هم من با این ازدواج مخالف بودم. حامد مرد بدرفتاری بود. او چند بار ازدواج کرده بود و فرزند و همسر هم داشت نمیدانم چرا خواهرم قبول کرد صیغه او شود.
یعنی خواهرت میدانست او همسر دارد و با این حال با او ازدواج کرد؟
بله. خواهرم میدانست. من با ازدواجش مخالفت کردم گفتم این مرد بعد از مدتی تو را رها میکند. فکر میکنم خواهرم در این تصمیمگیری اشتباه کرد.
درگیری آنها به چه دلیل بود؟
سر پول پیش خانه با هم دعوا داشتند. او میخواست خانه خواهرم را پس بگیرد. آنها با هم درگیریهای شدیدی داشتند. خواهرم هم چون سرپناهی نداشت پول را نمیداد.
وقتی وارد خانه خواهرت شدی چه صحنهای را دیدی که باعث شد خودت هم درگیر ماجرا شوی؟
دیدم صورت خواهرم کاملا خونآلود است و اصلا نمیتواند حرف بزند. دخترانم هم ترسیده بودند و حالشان خوب نبود. عمهشان را بغل کرده بودند و گریه میکردند. چون من آنها را بیمادر بزرگ میکردم، بیشتر خواهرم به آنها رسیدگی میکرد. وقتی خواهرم را در آن شرایط دیدم، سراغ مادرم رفتم که از او بپرسم چه شده. متوجه شدم مادرم هم در همان شرایط است. حامد او را هم کتک زده بود. سراغ برادرم را گرفتم و متوجه شدم برادرم هم به خاطر این که چاقو به پایش برخورد کرده در بیمارستان است. سراغ حامد رفتم تا با او صحبت کنم که این قتل اتفاق افتاد.
گفتی برای صحبت کردن رفتی، چطور شد که حامد را زدی؟
اول با هم حرف زدیم. به حامد گفتم این چه وضعی است که درست کردهای؟ همه زن و شوهرها با هم دعوا میکنند، اما نباید زن را کتک بزنی این طوری که نمیشود خانه اداره کرد. ناراحت شد و گفت به تو ربطی ندارد خواهرت از من کلاهبرداری کرده و من او را آدم میکنم. گفتم این وضعش نمیشود طلاقش بده تمام شود. گفت این کار را هم نمیکنم. بحثمان بالا گرفت و من هم خیلی ناراحت شدم. با این حال خودم را کنترل کردم و چیزی نگفتم وقتی داشتم برمیگشتم حامد به من گفت تو و خانوادهات را آدم میکنم. این حرف خیلی به من برخورد.
چرا ایستادی و درگیر شدی؟
نه این طور نیست. من حرکت کردم و به سمت خانه مادرم رفتم سر خیابان که رسیدم دیدم هفت هشت نفری آنجا ایستادهاند. از فامیلهای حامد بودند. آنها به من حمله و بشدت زخمیام کردند. من هم برای این که بتوانم از خودم دفاع کنم و جانم را از دست ندهم چاقویی درآوردم و نوکش را بیرون گرفتم. نفهمیدم چاقو به کجای حامد خورد وقتی او زخمی روی زمین افتاده بود دیدمش و بعد هم که از ترس فرار کردم.
گفتی از خودت دفاع کردی پس چه دلیلی برای فرار وجود داشت؟
آن لحظه خیلی ترسیدم. یک لحظه چهره بچههایم جلوی چشمم آمد و نگران آنها شدم و با خودم گفتم اگر من دستگیر شوم آنها بیچاره میشوند.
قبل از این که بازداشت شوی چه شغلی داشتی؟
آرایشگر بودم. درآمد زیادی نداشتم، اما میتوانستم از پس هزینههای زندگیام بربیایم.
گفتی دو دختر نوجوان داری اکنون آنها چه میکنند؟
مادر پیری دارم که او از دخترانم نگهداری میکند. دختر بزرگم 13 ساله و دختر کوچکم ده ساله است. آنها در سن بدی قرار دارند و اگر من نباشم که از آنها مراقبت کنم، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آنهاست.
مقتول هم فرزند داشت؟
بله. او هم دختر داشت. قبول دارم اشتباه کردم، اما واقعا در آن لحظه چارهای نداشتم. اگر من نمیکشتم، کشته میشدم و حالا او جای من در دادگاه ایستاده بود.
گفتی خواهر، مادر و برادرت زخمی شده بودند آنها از حامد شکایت کردند؟
بله همان موقع هر سه نفر آنها برای شکایت رفتند و پروندهای هم تشکیل شد، اما با رضایت ما تمام شد.
چرا رضایت دادید؟
مادرم که برای رضایت من رفته بود به او گفته بودند اول شما بروید و رضایت بدهید بعد ما رضایت میدهیم. با این حرفها مادرم را گول زده بودند او هم بدون قید و شرط رضایت داده بود، ولی بعد از این که پرونده علیه آنها بسته شد زیر حرفشان زدند و گفتند رضایت نمیدهند و درخواست قصاص کردند.
برای جلب رضایت اولیایدم، خودت کاری کردهای؟
نه. هنوز نتوانستهام کاری بکنم. به هر حال من باید پولی داشته باشم که بتوانم به آنها پیشنهاد بدهم و بگویم رضایت میخواهم. من خیلی فقیر هستم و پولی برای این کار ندارم.
گفتی بچههایت را مادرت نگهداری میکند، او زن پیری است. هزینه زندگی بچهها را از کجا میآورد؟
پدرم که فوت کرد حقوق بازنشتگیاش به مادرم رسید پول زیادی نیست. مادرم سختی میکشد او نمیتواند خواستههای بچهها را برآورده کند و آنها هم خیلی سختی میکشند و نمیدانم باید چه کنم.
چرا از ستاد دیه کمک نمیگیری یا این که میتوانی از جایی وام بگیری.
ستاد دیه فقط برای کسانی که به خاطر قتل غیرعمد در زندان هستند دیه پرداخت میکند. چون من مرتکب قتل عمد شدم کمک آنها به من نمیرسد مادرم هم چند جایی رفته و درخواست وام کرده حتی به خیرین مراجعه کرده و به چند نفری هم گفته اگر پول بهرهای میدهند حاضر است بگیرد، اما میگویند چون قتل عمد بوده کمک نمیکنند. مردم حق دارند به یک مجرم کمک نکنند و من گلهای از آنها ندارم، اما دخترانم گناهی ندارند آنها که در این کار شریک نبودند، اما به اندازه من زجر میکشند. اگر من مجازات شوم میمیرم و همه چیز تمام میشود، اما این دخترانم هستند که زجر میکشند و زندگی آنقدر برای آنها سخت میشود که ممکن است به راههای خلاف کشیده شوند.
همسر مقتول گفته نمیخواهد تو اعدام شوی و اگر حاضر باشی دیه بپردازی رضایت میدهد.
بله درست است او درخواست قصاص کرد، اما بعد گفت اگر من حاضر به پرداخت دیه باشم رضایت میدهد، اما مساله فقط این زن نیست که واقعا خواهری را در حقم تمام کرد. مشکل من پدر و مادر مقتول هستند که حاضر نیستند رضایت بدهند. البته من هم هنوز نتوانستم پولی جور کنم که به این زن تنها بدهم و از او خواهش کردم اگر میتواند پول کمی بگیرد و رضایت بدهد. او قیم بچهاش است و به همین خاطر ولیدم شده است.
این زن هم دختری کوچک دارد. خواهرت زندگیاش را بهم زده و او را به سختی انداخته است. فکر نمیکنی او حق دارد درخواست دیه کند؟
بله قبول دارم به طور کامل حق با اوست، اما نکته اینجاست که من اصلا پول ندارم. اگر قبول کند بیرون بیایم و کار کنم و دیه بدهم حرفی ندارم تا زمانی که اقساط دیه تمام شود همه درآمدم را به او میدهم، اما حالا واقعا چیزی ندارم.
اکنون خواهرت چه میکند؟
او سر زندگی خودش است بچهای دارد که با او زندگی میکند. در این مدت هم چند بار برای جلب رضایت اولیایدم رفته، اما آنها قبول نکردند و گفتند هر طور شده میخواهند من را قصاص کنند. آنها حق دارند. من کار بدی کردم گاهی آنقدر در زندان اذیت میشوم که با خودم میگویم ای کاش ضربه چاقو را من خورده بودم. این طور راحتتر بود. به قول قدیمیها مرگ یک بار و شیون یک بار بود، اما حالا هر روز میمیرم. هیچ کس جز زندانی محکوم به مرگ نمیداند انتظار برای طناب دار یعنی چه.
شما چه فکر میکنید؟
به نظر شما احسان چگونه میتوانست قاتل نشود. نظرات خود را با پیامک برای ما به شماره 300011224 ارسال کنید. / ضمیمه تپش
مریم عفتی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام دکتر حسن رضاییمهر، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم از مهمترین نقش رئیس مکتب جعفری میگوید