از دردسرهای انتخاب مهمان و استفاده از خودروی شخصی هم که بگذریم، انتخاب لباس، میوه و شیرینی، گوشت، مرغ، ماهی و نوع چیدمان خانه را نمیشود نادیده گرفت. اگر شما هم زندگی چنین فردی را دیده باشید، حتما میدانید چقدر سخت است که زندگی شخصیتان را با نوع نگاه و نظر مردم تطبیق دهید و بر این اساس دائم تغییر کنید.
تجملگرایی یا ترس از رفتن آبرو
شاید فکر کنید کسی که دائم به فکر حرف مردم است و رفتارش را مطابق با نظرات آنها تغییر میدهد، حتما باید آدم افادهای، کمی تا قسمتی پولدار و به فکر تجملات زندگی باشد، اما این طرز فکر اشتباه است؛ چراکه آقای نعمتی با اینکه از نظر اقتصادی وضع متوسطی دارد و اصلا اهل پزدادن و اینجور کارها و حرفها نیست، باز هم دائم به حرف مردم فکر میکند و حتی خرید مایحتاجش را بر آن اساس تغییر میدهد.
او میگوید: اگر برای پذیرایی از مهمانم چند نوع میوه نخرم، آبرویم میرود البته میوهها هم باید طوری باشد که خودش داد بزند آنها را از بازار میوه و ترهبار نخریدهام وگرنه آبرویی که این همه سال برای به دست آوردنش زحمت کشیدهام، یکشبه به باد فنا میرود.
به اعتقاد این آقای هفتاد و هشت ساله، با این کارها حداقل میتوان صورت را با سیلی سرخ نگه داشت، اما آیا واقعا لازم است صورتمان را با سیلی سرخ کنیم و سالها با چنین دردسری روزگار بگذرانیم؟
شاید خیلی از ما این سوال را از خودمان بپرسیم؛ اما آنچه اهمیت دارد پاسخ و عمل درست است.
این عادت، همیشه هم بد نیست
آیا میشود مثل شخص دیگری رفتار کنید و این نحوه برخوردتان مثبت تلقی شود؟ خیلیها فکر میکنند تقلیدکردن از دیگران و هماهنگشدن با عقاید آنها همیشه موضوعی منفی است، در حالی که دکتر پروین ناظمی، روانشناس و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «جامجم» نظر دیگری را مطرح میکند و میگوید: غریزه پیروی از دیگران، یکی از مسائلی است که میان افراد مختلف یک جامعه همیشه وجود داشته و دارد. افراد با توجه به این نوع غریزه برای همرنگی با جماعت و طردنشدن از سوی جامعهای که در آن در حال رشد و زندگی هستند، خودشان را به دست محیط میسپارند و عقاید رنگارنگ و گاه متضاد را تا حدی میپذیرند.
وی تاکید میکند: نکته بسیار مهم این است که بتوانیم به درستی تشخیص دهیم هماهنگی با افراد جامعه در چه شرایطی و تا چه حدی مثبت است و چه هنگام این رفتار منفی میشود. به این معنا که پذیرفتن عقاید دیگران و عملکردن براساس آن، گاهی به نفع انسان است و گاهی هم میتواند مخرب و مضر باشد.
البته شاید تصور مثبتبودن پذیرفتن نظرات دیگران کمی دشوار باشد، اما آن طور که دکتر ناظمی میگوید ما در زندگی گاهی نیاز داریم از دیگران الگوبرداری کنیم؛ البته الگوهای صحیح، منطقی، سالم و مثبت که اگر بتوانیم در زندگی آنها را پیدا کنیم به رشد، موفقیت و پیشرفتمان کمک میکند.
حالا که موضوع روشنتر شد، بهتر متوجه میشویم و میبینیم که بسیاری از ما نیز در انتخاب رشته تحصیلی یا شغل مورد علاقهمان نظر دیگران را پرسیدهایم و الگویی برای خودمان انتخاب کردهایم. به عنوان مثال بارها از زبان دانشآموزی شنیدهایم که میگوید خیلی دوست دارم مثل این معلمم باشم؛ هم در رشته تخصصیاش مهارت دارد و هم اخلاق و رفتارش خوب است. پس من هم تمام تلاشم را میکنم که در همین رشته درس بخوانم و ادامه تحصیل دهم. این دانشآموز با چنین ایدهای میتواند تا جایی پیش برود که واقعا همان رشته معلمش را انتخاب کند و ادامه دهد و در نهایت هم شغل تدریس را انتخاب کند.
به گفته این روانشناس، الگوبرداری از دیگران و اهمیت دادن به نظرات و قضاوت آنها اگر به شکلی باشد که فوایدش نصیب فرد میشود و آرامش او را مختل نکند، مفید است و میتواند موجب پیشرفت شود؛ اما در صورتی که قضیه همرنگی با جماعت یا پیروی از دیگران موجب شود فرد بر زندگی خودش تسلط نداشته و احساس آرامشش هم از دست برود، نهتنها فایدهای ندارد بلکه مضراتش نیز او را درگیر خواهد کرد.
این حس از کجا میآید؟
بعضیها میترسند دوستانشان را از دست بدهند، گروهی هم نگران قضاوت دیگران در مورد خود و خانوادهشان هستند. چشم و همچشمی هم که داستان خودش را دارد و خیلیها را درست و حسابی درگیر کرده است، عدهای هم هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند تا دیگران تائیدشان کنند، اما اگر بخواهیم سرنخ این احساسات را پیدا کنیم، موضوع خیلی پیچیده میشود، چون این شرایط به دلایل متفاوتی ایجاد خواهد شد.
ولی یک نکته کلی وجود دارد و آن این که همه انسانها از تنهایی و طردشدن میترسند؛ ولی اینکه چنین ترسی تا چه حد میتواند روی رفتارشان تاثیربگذارد، موضوع مهمتری است که دکتر ناظمی به آن اشاره و خاطرنشان میکند: اینکه افراد تصمیم میگیرند یک عمر برای خودشان زندگی کنند یا برای رضایت دیگران، به قدرت رهبری و تسلطشان بر زندگی و همچنین میزان صاحبنظر بودن آنها ارتباط پیدا میکند. بنابراین نباید فراموش کنیم، ویژگی شخصیتی انسانها تعیینکننده چگونه زندگی کردن آنهاست.
به گفته این روانشناس همه این موارد موضوعاتی است که در ذهن افراد و براساس نحوه رشد و پرورششان در خانواده اتفاق میافتد. به این معنا که وقتی فرزند خانوادهای یاد میگیرد فقط در پی تائیدگرفتن از والدینش باشد و برای خوببودن و تائیدشدن، در حقیقت با کارهایش به آنها التماس میکند که او را دوست داشته باشند، بعدها و در جامعه هم نمیتواند خودِ واقعیاش را نشان دهد. یادمان باشد همه بچهها شیطنت میکنند و اگر قرار باشد ما آنها را با قید و شرط دوست داشته باشیم و این مطلب را به آنها هم تاکید کنیم، به طور حتم بچهها تائیدطلب و مهرطلب میشوند و از قضاوت دیگران میترسند، چون هیچوقت نیاموختهاند مستقل زندگی کنند و همیشه به نوعی به نظرات دیگران وابسته بودهاند.
البته در دوران نوجوانی موضوع فرق میکند. هنگامی که هویت فرد در حال شکل گرفتن است، ارزیابی دیگران در مورد او برایش بسیار مهم است و نحوه نگرش دیگران در ایجاد تصویری که نوجوان از خودش در ذهن دارد، اهمیت خاصی خواهد داشت.
دکتر ناظمی میگوید: شاید در دوران کودکی چگونگی برخورد با افکار مختلف در جامعه چندان مهم نباشد، اما نبود آموزش این مهارت در دوران نوجوانی میتواند مشکلآفرین شود بنابراین یکی از مهمترین مهارتهایی که نوجوانان باید آن را از خانوادهشان بیاموزند، قدرت ابراز وجود است. یعنی نوجوان باید بداند حتی اگر نظراتش مخالف جمعی خاص باشد یا آنها باید او را متقاعد کنند یا اینکه نوجوان باید قادر باشد به شیوه صحیحی مخالفتش را بیان و نتیجه مورد نظرش را کسب کند.
سخت است، اما میشود
خانم مفرّح همیشه میگوید: سنی از من گذشته؛ چطور میتوانم خودم را تغییر دهم؟ او که حدود 70 سال دارد، فکر میکند این تغییر غیرممکن است. دکتر ناظمی ضمن بیان اینکه انسانها همیشه در مقابل تغییر مقاومت میکنند، یادآور میشود: این مقاومت بویژه در افرادی دیده میشود که زندگیشان شکل گرفته و سالهاست به یک شیوه خاص رفتار کردهاند. بنابراین نمیتوانیم از این افراد خیلی انتظار تغییر داشته باشیم، اما در هر حال باید بدانیم تغییرات مثبت جزء مهمی از زندگی است که باید از یک زمان شروع شود و شاید حالا وقتش باشد.
به گفته این روانشناس، افراد میتوانند با توجه به هنجارها و ضمن رعایت قوانین اجتماعی براساس خواستهها و سلایقشان زندگی کنند. بنابراین تاجایی که دیگران از رفتار ما آسیب نبینند و مشکلی برایشان ایجاد نشود، میتوانیم و خوب است به میل خودمان زندگی را پیش ببریم.
اما زندگی خیلیها تحتتاثیر نظر دیگران است؛ بنابراین طبیعی است آنها نگران نحوه نگرش افراد نسبت به زندگی شخصیشان باشند و بخواهند دیگران رفتارشان را تائید کنند.
او به این افراد توصیه میکند: کسب اعتماد به نفس یکی از مهمترین نکاتی است که باید آن را در نظر داشته باشید. فردی که خودش را قبول دارد و از وضع زندگیاش راضی است، بیشک درگیر مسائل ظاهری نمیشود و با شخصیت مستقلش این مشکلات را گاه براحتی و گاهی با تلاشی بیشتر کنار میگذارد.
کسانی که اعتماد به نفس کافی ندارند و دیگران را بهتر از خودشان میدانند، همیشه نگران نحوه تفکر مردم هستند. این گروه ممکن است با خود چنین بیندیشند که شیوه پذیرایی، نوع چیدمان خانه و مدل اتومبیل دیگران بهتر از آنهاست و در نتیجه فکر میکنند اگر مثل آنها از مهمانان خود پذیرایی نکنند حتما مورد قضاوت منفی آشنایان قرار خواهند گرفت.
به همین دلیل ترس از قضاوتها و تائیدنشدن از طرف دیگران یکی از مهمترین عواملی است که موجب چنین رفتاری میشود؛ اما مطمئن باشید اگر گام اول را درست بردارید، بقیه موارد ساده خواهد بود.
از زندگیتان لذت بردهاید؟
تا به حال از خودتان پرسیدهاید آیا از زندگی لذت برده و میبرید، یا نه؟ جواب این سوال میتواند به من و شما کمک بزرگی کند. یعنی اگر همیشه با خودتان فکر میکنید در طول زندگی هیچ لذتی نبردهاید و آرامش را احساس نکردهاید، دائم در تلاطم بودهاید و نگران تائیدشدن یا نشدن از طرف دیگران، آن وقت است که به توصیه دکتر ناظمی باید سبک زندگیتان را تغییر دهید. اما چنانچه پس از بررسی سالهای عمرتان متوجه شدید واقعا لذت و آرامش را حس کردهاید و از زندگیتان راضی بودهاید، میتوانید به همین شیوه ادامه دهید.
>> جام جم/ نیلوفر اسعدیبیگی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد