ماجراهای میثم و دوستانش در کوفه

میثم عمویی داشته به اسم یونس که در جنگ جمل شهید شده و از عمو یونس یک شمشیر و یک کیسه پر از دستنوشتههای او به یادگار دارد که عمویش قبل از شهادت سفارش کرده که این نوشتهها را فقط خودش بخواند و این شمشیر را بعدها خودش استفاده کند اما آن نوشتهها با خطی است که در آن سالها کمتر کسی مهارت خواندن و نوشتن آن را بلد بوده. میثم با این دو آرزوی بزرگ، وارد کوفه میشود. کوفه یک شهر نظامی است و پر از بچههایی که اهل مبارزه و کشتی هستند. جدا از این بچهها، عباس یازده ساله و ابراهیم بن مالک حدودا هفده ساله هم در این شهر زندگی میکنند. داستان میثم و شهر ترسهای ممنوعه جریان ماههای اول زندگی میثم در کوفه است. شهری که در آن خیلی از ترسها ممنوع است و میثم باید یا با آن ترسها کنار بیاید یا برآنها پیروز شود. میثم در کوفه دوستهای جدیدی پیدا میکند. دوستهای جدیدی که از گروهها و ادیان مختلف هستند و در جریان این دوستیها، میثم چیزهای زیادی را میآموزد. ما با میثم و دوستانش به محلههای مختلف کوفه آن زمان سرک میکشیم و شاهد اتفاقات تلخ و شیرین و خندهدار زیادی هستیم؛ اتفاقاتی که پس از مدتی او را با جنگ صفین آشنا میکند. کتاب میثم و شهر ترسهای ممنوعه، یک سفر طولانی نیز با خودش دارد. یک سفر از کوفه تا نزدیکیهای دمشق آن موقع. ما در این سفر، همراه شخصیتهای داستان از خیلی از جاذبههای تاریخی، باستانی و مذهبی دیدار میکنیم و با فرهنگ، رسم و رسوم، نوع خوراک، پوشاک و جغرافیای سرزمینهای دوره خلافت امام علی(ع) آشنا میشویم. جاذبه دیگر این کتاب، آشنایی بچهها با تحولی است که آن سالها برخط کوفی رخ داد. خطی که بعدها سرمنشأ سه خط فارسی، عربی و عثمانی شد. این کتاب پر از پندهای آموزنده برای کودک و نوجوان است که در زندگی امروزی بسیار برای آنها مفید وسازنده است و تلاش شده این پند و اندرزها در بافت داستان انتقال پیدا کند و برای اینکه بدانند این پندها از چه کسی یا کسانی بوده باید خود کتاب را مطالعه کنند. داستان پر از حوادث تاریخی است که همه آنها براساس منابع معتبر اقتباس شدهاند. حوادثی که از غدیر خم آغاز میشوند وتا پایان جنگ صفین ادامه پیدا میکند. ناگفته نماند تمام این نکتههایی که گفته شد، بخشی از داستان میثم و شهر ترسهای ممنوعه را به شما معرفی میکند. اگر میخواهید بفهمید که میثم چه حوادثی را پشت سرگذاشته، با او و داستانش همراه شوید.