روزهای داغ تلویزیون در راه است
پرونده «جام‌جم» برای سریال‌هایی که به‌زودی راهی آنتن سیما می‌‎شود

روزهای داغ تلویزیون در راه است

نقش روایتگری در تربیت کودکان

«قصه» گوهر فراموش‌شده عصر صفر و یک

ادبیات از دیرباز یکی از مهم‌ترین و متداول ‎ترین شاخه‎‌های هنر به‌شمار می‎ آمده‌ است؛ تا جایی که حتی با ظهور هنرهای جدید از رونق نیفتاده‎ و در بسیاری از موارد زیرساخت دیگر هنرهاست. قصه و قصه‌گویی، یکی از نمودهای بارز هنرهای ادبی است.
ادبیات از دیرباز یکی از مهم‌ترین و متداول ‎ترین شاخه‎‌های هنر به‌شمار می‎ آمده‌ است؛ تا جایی که حتی با ظهور هنرهای جدید از رونق نیفتاده‎ و در بسیاری از موارد زیرساخت دیگر هنرهاست. قصه و قصه‌گویی، یکی از نمودهای بارز هنرهای ادبی است.
کد خبر: ۱۴۱۳۷۳۰
نویسنده معصومه مرادی - نویسنده و استاد دانشگاه

قصه‎ منعکس‌کننده دیدگاه انسان درباره جهان و عوامل ناشناخته پیرامون او، درون او و نیز وسیله انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات و تاریخ و هویت یک نسل به نسل‌های دیگر است. با قصه نه‌تنها می‎ توان انسان را با میراث فرهنگی و آداب جامعه خود و جهان آشنا کرد و قدرت تفکرش را پرورش داد؛ بلکه می‎ توان زمینه خودسازی و جامعه ‎سازی را در او فراهم کرد.
قصه و قصه‎‌گویی عمری به درازی پیدایش زبان و گویایی انسان دارد. شرح جنگ‌ها و تکاپوهای پدران، تلاش ‎ها، دلهره ‎ها و واگویه ‎های مادران، قصه‌گویی‎ های دربار پادشاهان، نقالی افسانه‎ گویان و پرده ‎خوانان، اجرای تعزیه‌ها، روحوضی‌ها و دیگر هنرهای نمایشی نشان می‎ دهد که زندگی انسان هیچ‌گاه از قصه تهی نبوده است.

پژوهندگان بر این باورند که قصه از کلیدی ‏ترین ابزار آموزش غیر‌مستقیم در دوره‌های مختلف تاریخی بوده است. می‎دانیم که یکی از مهم‌‏ترین ابزارهای هدایت در قرآن‌کریم نیز قصه ‎گویی است و خداوند در سوره‌های متعدد قرآن از این شیوه برای بیان مقصود خود استفاده کرده است. پیامبران نیز در تربیت انسان‎ها علاوه بر تأکید بر رفتارهای صحیح انسانی- الهی در قالب الگوی رفتاری، از قصه برای جذب مردم، هدایت غیر‌مستقیم آنها و اثرگذاری بیشتر کلام‌شان استفاده کرده‌اند.
کودکان به‌دلیل ماهیت و فلسفه وجودی‌شان از اصلی‎ترین مخاطبان قصه ‎ها هستند. قابلیت همذات‌پنداری و عینی‎ سازی مفاهیم انتزاعی در این نوع ادبی، کودک را به‌طور ویژه‎ای به قصه جذب می‎‌‌کند. قصه در کنار ارضای حس کنجکاوی، قهرمان‌پروری، تخیل، تفکر و جذابیت‎‌های کلامی، به‌صورت غیر‌مستقیم با ارائه الگوهای مثبت و منفی، مبانی شناخت خوبی و بدی را در وجود کودک نهادینه و ناخودآگاه او را برای انتخاب‌های صحیح در مسیر پر‌پیچ و خم زندگی تربیت می‎کند.
قصه‎‎ ها به‌علت زیبایی و نقشی که در‌برانگیختن حس پرسشگری دارند و نیز آزادی عملی که به نویسنده، راوی و در مواردی شنونده می ‏دهند، می‎ توانند بسیاری از مفاهیم را به کودکان منتقل کنند. همچنین با توجه به جنبه غیر‌مستقیم آموزشی‌شان، نه تنها باعث جذب بهتر و سریع‎تر مفاهیم به ذهن و زبان کودک می‎شوند؛ بلکه فهم آن را عینی‌‎تر و ساده‏‌تر می‎‌سازند. به همین دلیل قصه‎گویی از مهم‌‎ترین و بنیادی‌‎ترین روش‌‎های غیر‌مستقیم برای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطبان به‌ویژه کودکان، به‌شمار می ‎آید.
به کمک قصه می‌‎توان مفاهیم ساده، علمی، طبیعی و معنای واژگان و اصطلاحات را گاهی حتی بدون نیاز به توضیح به کودک منتقل کرد. همچنین برای پیشرفت مهارت‎های ادبی، شنیداری، دینی، روان‌شناختی و تقویت رابطه و زیرساخت ‎های اجتماعی می‌‎توان از آن بهره‏ برد.
یادآوری این نکته بجاست که با ظهور تلویزیون، رایانه و فضای مجازی، بسیاری از ما استفاده از تخیل‌مان را متوقف کرده‎ ایم؛ در حالی‌که قصه و قصه ‎گویی به دنیای خیال‌مان بال و پر می‌‎دهد.
می‎‌‌دانیم که استفاده از فانتزی در خلق داستان‌ها برای گروه‌های سنی مختلف به‌ویژه کودکان بسیار جذاب است تا جایی که این ژانر ادبی، بخش عظیمی از آثار تولیدی در حوزه‎ های مختلفی چون سینما، انیمیشن و کتاب را به خود اختصاص داده است. کودک با کمک فانتزی می‌تواند مرزهای محدود را بشکند و به دنیایی فراتر از چارچوب بسته اتاق و خانواده‌اش پا بگذارد. این مهم به رشد خلاقیت و افزایش هوش فیزیونومی کودک کمک می‌کند و در آینده از او فردی همدل، جسور و تجربه‎ گر می‌‎سازد و جرأت و جسارت اختراع، اکتشاف و هنرمندی را در او بیشتر می‎کند. استفاده از تشخیص و حیوانات مورد علاقه کودکان به شیوه متل ‎ها، فابل ‏ها و داستان‎‌های آموزنده کهن و توجه به شخصیت‎ های مختلف داستان‏‌ها و حکایات گوناگون که ارتباطی برون‎متنی بین دنیای قصه و دیگر داستان‏‌ها ایجاد می‏‌کند، از دیگر شاخصه‌های قصه‌‎هاست.
در سه سده اخیر، کشورهای متعدد با توجه به ارزش انسان و ضرورت توجه به تربیت به‌ویژه در دوران کودکی و نوجوانی و نقش اساسی ادبیات در این گستره، کوشیده‌‎اند فعالیت‎ های خود را به‌صورت خاص در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از‌جمله تولید محتوا برای قصه‌گویی، این گوهر فراموش‌شده در دوره مدرن معطوف کنند.
با توجه به فزونی یافتن ترجمه آثار داستانی غرب و شرق و تلاش برای تغییر نامحسوس هویت ملی در کودکان و نوجوانان، شایسته است فعالان عرصه کودک با توجه به نیازهای فعلی فرزندان ایران و در راه ترویج و تبلیغ ارزش‌‎های والای انسانی و اسلامی در فضایی فانتزی و پرکشش با تأکید بر بایسته‌‎های ادبی برای جذب حداکثری کودکان و تقویت هویت ملی آنان در تولید ادبیات کودک به گزاره‎‌های زیر توجه کنند تا بتوانند نسل نو را با درایت و همراهی از این بزنگاه تاریخی به سلامت عبور دهند و از میراث فرهنگی معنوی ایران پاسداری کنند:
امکان همذات‌پنداری با قهرمانان داستان
امکان حرکت بین متون تاریخی، ادبی و قرآنی (‌آشنایی با فرا‌داستان‎ها)
آشنا ساختن کودک با قهرمانان و نمادهای بومی و منطقه‌ای
پرداختن به داستان‎‌‌های عامه مناطق و توجه به اقلیم‎ ها و گویش‎ های مختلف ایران بزرگ
تلاش برای افزایش گنجینه واژگانی کودک
توجه به همسانی دنیای داستان با ویژگی‎ های ذهنی، کلامی و روان‌شناسی مخاطب
استفاده از ساختار داستانی مستحکم و پی‎رنگ قوی در جهت تقویت بنیادهای فکری و فلسفی کودک در گروه‎های سنی بالاتر و حرکت از قصه به سمت داستان
تقویت تخیل و افزایش حس خود‌باوری در کودک و‌...
امید است با توجه ویژه به این مهم، زمینه ‎ساز رشدی فزاینده در تمدن ایران و اسلام باشیم.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها