دفن خوشبختی زیر آوار برف

در این سریال که ابتدای آن در دهه ۶۰ و سال‌های جنگ می‌گذرد، می‌بینیم در حالی که «نسرین» و خواهرش در حال آماده‌شدن برای مراسم ازدواج هستند، حملات هوایی افزایش می‌یابد. از طرفی افرادی قصد دارند تا با دسیسه‌های خود از این موقعیت استفاده کرده و این خانواده را نابود کنند. دهه ۶۰ در این سریال به عنوان بستر زمانی اثرگذار در طول قصه انتخاب شده است، زمانی که ایران درگیر جنگ بود و این بحران بر زندگی بسیاری از خانواده‌ها اثر می‌گذاشت، همچنین عبور از سال‌های اولیه انقلاب و تغییرات اجتماعی و سیاسی ناشی از آن هم از دیگر ویژگی‌های این دهه است که آن را مهم و مورد علاقه بسیاری از نویسندگان برای روایت قصه‌های‌شان می‌کند.
جذابیت‌های نوستالژیک نوع پوشش، شکل و شمایل خیابان‌ها، وسایل نقلیه و... هم از دیگر مواردی است که در این سال‌ها نظر فیلمسازان را بیشتر به این دوران جلب کرده است. در سریال برف بی‌صدا می‌بارد هم تاثیرات وقایع این دهه بر زندگی خانواده شکیبا و نزدیکانش کاملا مشهود است. قصه از این دهه آغاز می‌شود و فلاش‌بک‌هایی هم به زمان قبل از انقلاب دارد، اما قرار بود روایتی هم از دهه‌های بعد داشته باشد که هنوز خبری از تولید فصل‌ تازه آن مطرح نشده است.
از دیگر نقاط مورد توجه در این سریال که پیشتر از شبکه سه سیما راهی آنتن شده بود، محور قراردادن خانواده و اهمیت پاسداشت از آن است. همان طور که اشاره شد این سریال قصه خانواده حاج عطا شکیبا را روایت می‌کند که پنج فرزند دارد و از میان آنها دو دختر بزرگش سیمین و نسرین بیشترین اختلاف نظر را با همدیگر دارند، بعد از مرگ پدر و مادر خانواده هر کدام از این دو قصد دارند با نگاه خود حافظ میراث پدر و نگهدار خواهران و برادر کوچک‌تر خود باشند اما در این مسیر با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند. همین تضاد دیدگاه و سوءتفاهم‌هایی که در پی‌ آن در خانواده به وجود می‌آید، سبب می‌‎شود در بزنگاه‌هایی که باید پشت هم باشند، همدیگر را تنها بگذارند و بیشتر به کانون گرم خانواده ضربه بزنند. تفاوت شخصیت‌های این دو خواهر بیش از همه در نحوه اداره زندگی و انتخاب‌های‌شان مشهود است؛ یکی بازی می‌خورد و دیگری قصد دارد او را آگاه کند اما هر چه بیشتر تلاش می‌کند کمتر موفق می‌شود و دره‌ای که میان خود و خواهرش ایجاد شده را عمیق‌تر می‌کند. در نهایت رازهای زیادی برملا می‎شود و قصه تا حدی به گره‌گشایی می‌رسد اما مدام توفانی از پی توفان از راه می‌رسد و نمی‌گذارد کام خانواده شکیبا شیرین شود و رنگ آرامش را ببینند.
برف بی‌صدا می‌بارد به کارگردانی پوریا آذربایجانی، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و با قلم زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا، زهرا پارسافر و طیبه شجری از محصولات سیمافیلم است و می‌توان ادعا کرد در شخصیت‌پردازی، گره‌افکنی و قصه‌گویی با بهره‌بردن از عناصری چون بستر زمان خاص قصه، جذابیت‌های درام‌های خانوادگی و... جزو آثار موفق عوامل آن است.