مادرم مغز متفکر کارهایم است

شما از آن دست بازیگران هستید که از کودکی کارتان را شروع کردید و بر خلاف دیگر بچه‌ها که معمولا فعالیتشان در کودکی متوقف می‌شود، اما شما ادامه دادید و حالا که در نوجوانی به سر می‌برید، باز هم مشغول کار هستید. فکر می‌کردید بتوانید تا این اندازه در بازیگری جلو بروید؟
اول باید بگویم که خدا کمک کرده تا این جا هم ادامه بدهم و بعد از آن کمک‌های مادرم خیلی تاثیرگذار بود. مادرم خیلی توجه می‌کند که انتخاب‌های خوبی داشته باشم و حالا به خاطر اوست که من کارنامه رنگارنگی دارم و با کارگردانان و بازیگران بزرگ کار کرده‌ام. می‌توانم در یک جمله بگویم که مادرم مغز متفکر کارهایم هست و برنامه‌ریزی او باعث شده که همچنان در بازیگری بمانم و به فعالیتم ادامه بدهم.
یعنی مادرتان فیلمنامه را می‌خواند و او می‌گوید که در چه کاری بازی کنید؟
بله. همیشه اول او فیلمنامه را می‌خواند و خلاصه آن را برای من می‌گوید و بعد از این‌که خودم هم فیلمنامه را خواندم با هم صحبت می‌کنیم و اگر به نتیجه مشترک برسیم، حتما پیشنهادی که به من شد را می‌پذیرم.
آیا تا به حال پیش آمده که فیلمنامه‌ای را بخوانید و بعد آن را دوست نداشته باشید؟
بله، خیلی زیاد پیش آمده و کار را نپذیرفتم.
نقش باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که آن را قبول کنید؟
دوست دارم شخصیتی که بازی می‌کنم به خودم نزدیک باشد. ضمن این‌که کارگردان و بازیگران و فیلمنامه هم برایم خیلی اهمیت دارد. دوست دارم در کاری بازی کنم که مردم آن را دوست داشته باشند.
از چندی پیش سریال حکایت‌های کمال را روی آنتن شبکه دو دارید که فضای آن در دهه 40 می‌گذرد و طبیعی است که دور از ذهن شما بود. چطور این نقش را پذیرفتید؟
مسلما خیلی سخت بود. اما قبل از شروع کار با کارگردان، تهیه‌کننده و مشاوران سریال صحبت کردم، حتی چند فیلم قدیمی دیدم که قصه در دهه 40 می‌گذشت. کتاب‌های قدیمی را خواندم تا خودم را به نقش کمال نزدیک کنم. در واقع وقتی به دفتر آقای صلح‌میرزایی رفتیم توضیحاتی درباره سریال به من دادند. یادم هست همان اول گفتند که سریال حکایت‌های کمال ۱۵۰ قسمت است و کمال هم نقش اصلی این سریال است. بعد از توضیحات کارگردان نقش را خیلی دوست داشتم. چون هم بازیگوش بود و هم خرابکار و خیلی زیاد شبیه به خودم بود.
یعنی در عالم واقعیت هم شما شیطون و خرابکار هستید؟
بله، خیلی زیاد هم شیطونی می‌کنم و هم خرابکاری (با خنده).
حضور دو بازیگر پیشکسوت محمود پاک‌نیت و شهره لرستانی چقدر به شما کمک کرد تا به این نقش و فضای کار نزدیک شوید؟
خیلی کمک کردند. البته من در گذشته افتخار همکاری با آقای پاک‌نیت را در کار پریا و با خانم لرستانی در فیلم شکلاتی را داشتم. هر دو بازیگران بسیار حرفه‌ای و کمک حال بازیگران دیگر هستند.
در مجموع فضای دهه 40 را دوست داشتید که سریال حکایت‌های کمال در آن سال‌ها می‌گذشت؟
بله. زمان قدیم را دوست دارم و خوشحالم این تجربه را کسب کردم که بدانم در گذشته وضعیت مردم، لباس پوشیدن شان، رفتارشان، محل زندگی و کارشان و ... چگونه بوده. آقای صلح‌میرزایی هم در این باره خیلی با من صحبت می‌کرد تا نسبت به فضای قصه بیگانه نباشم.
حتی نسبت به بازی‌هایی که بچه‌ها در آن دوره انجام می‌دادند، شناختی نداشتم اما به واسطه بازی در سریال حکایت‌های کمال آشنا شدم. البته قبل از بازی در سریال حکایت‌های کمال نگرانی‌هایی داشتم، اما بعد از صحبت و مشورت‌هایی که گرفتم، به نگرانی‌هایم قالب شدم.
شما در سریال حکایت‌های کمال با حیوانات هم سر و کار داشتید. مشکلی با این موضوع نداشتید؟
اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. من با حیوانات رابطه خوبی ندارم و حتی از بعضی حیوانات هم می‌ترسم. روزهای ابتدایی تصویربرداری قرار شد سکانسی را بازی کنم که باید در آن خروس لاری دستم می‌گرفتم. اولین واکنشی که داشتم این بود که خروس لاری در بغلم است و دارم گریه می‌کنم.
حتی یک سکانسی داشتیم که خروس لاری‌ها در حال دعوا با هم بودند و من باید یکی از آنها را از آن میان بیرون می‌کشیدم. دیگر روزهای آخر ضبط برایم عادی شده بود و مشکلی با حیوانات نداشتم. چون در این سریال خروس لاری، موش، قورباغه، مار و ... را دست می‌گرفتم. بنابراین با کمک اعضای گروه به ترس‌هایم غلبه کردم و دیگر نمی‌ترسم.
در آینده می‌خواهید بازیگری را ادامه بدهید؟
بله، دوست دارم بزرگ شدم در دانشگاه رشته کارگردانی و بازیگری بخوانم.
یعنی می‌خواهید کارگردانی کنید به جای بازیگری؟
نه، دوست دارم در هر دو رشته فعال باشم.
خانواده‌تان هم موافق با این مساله هست؟
آنها دوست دارند من کاری را ادامه بدهم که دوست داشته باشم.
برایتان سخت نیست همزمان با درس و مدرسه، بازی هم می‌کنید؟
به هر حال هر کس می‌خواهد به اهدافش در زندگی برسد، باید سختی آن هم به جانش بخرد. من هم سختی‌های این کار را پذیرفتم. اما به درس و مشقم لطمه نزده است. من روزهایی که سر کار هستم، معلم خصوصی شب‌ها می‌آید و به من درس می‌دهد و بعد برای امتحان می‌روم. خدا را شکر تا به امروز با کمک مادرم و خانواده‌ام مشکلی نداشتم و سختی‌ها را پشت سر گذاشته‌ام.
در حال حاضر پیشنهاد بازی دارید؟
بله، در مرحله پیش‌تولید یک تله‌فیلم که هنوز نامش مشخص نشده به کارگردانی کمال مقدم هستم. همچنین در فیلم دنیا کوچیکه بازی کردم که هنوز اکران نشده است. در این فیلم کنار پژمان بازغی بازی کردم. همچنین در یک فیلم سینمایی دیگر به نام جهیزیه بابام به کارگردانی کمال مقدم بازی کردم که هنوز این فیلم هم اکران نشده است. این فیلم را در فاصله تمام شدن ضبط سریال حکایت‌های کمال تا پخش آن بازی کرده‌ام.
پس حسابی سرتان شلوغ هست و درآمدتان عالی؟
بله. خدا را شکر (با خنده). البته مسائل دستمزد را مادرم پیگیری می‌کند و او در جریان هست.

فاطمه عودباشی

رسانه