به گزارش جام جم آنلاین؛ عباس ملکی 71 ساله و زاده زرند ساوه، یکی از پیشکسوتان حرفه عکاسی، فعالیت خود را از کارگری در یک لابراتوار در سال 1340 آغاز کرد. اولبار به توصیه یکی از دوستان خود در سال 1344 به عکاسی در روزنامه کیهان پرداخت و در سال 1368 نیز بازنشسته شد.
وی که تنها راوی تصویرگر قیام خونین 17 شهریور علیه رژیم شاه در سال 57 بشمار میآید، سخنان شنیدنی و قابلتأملی از آن روز و سرکوب معترضان دارد. او به مناسبت چهلمین سالروز این رخداد در گفتوگو با جام جم آنلاین به مشاهدات خود در این روز پرداخت که در این مصاحبه میخوانیم.
رژیم برای جلوگیری از قیام 17 شهریور متصل به قانون منع رفتوآمد از طریق حکومتنظامی شده بود، چطور در جریان قرار گرفتید که منجر به مأموریت شما برای ثبت لحظههای این روز شد؟
خبر ساعت 8 شب مورخ 16 شهریور 57 رادیو و تلویزیون اعلام کرد: فردا 17 شهریور قانون حکومتنظامی در تمام نقاط تهران به اجرا درخواهد آمد.
معمولاً اعمال محدودیت آمدوشد از سوی نظامیان بهانه ویژهای را میطلبد تصمیم رژیم نتیجه چه موضوعی بود؟
-یک روز قبل از واقعه 17 شهریور مردم با تجمعی که در میدان آزادی داشتند قرار گذاشتند تا فردای آن روز یعنی جمعه در میدان شهدا ژاله سابق علیه رژیم شاهنشاهی تجمع کنند.
دلیل انتخاب میدان ژاله برای تجمع چه بود؟
-اعلام کردند چون این منطقه از 4 طرف قابلدسترسی است و معترضان راحتر از سایر نقاط میتوانند به محل برسند به همین خاطر این میدان را انتخاب کردند.
به نظر شما نخستین جرقههای قیام کجا و توسط چه کسانی زده شد؟
- شهید مفتح که بعدها از همراهان اصلی امام در بازگشت به ایران بود، دوشنبه 13 شهریور سال 57 برای اقامه نماز عید همراه با جمع کثیری از نمازگزاران به سمت زمینهای قیطریه حرکت کردند.
در این مراسم شهید باهنر به سخنرانی پرداختند. مردم حین بازگشت از میعادگاه برگزاری نماز بهنوعی برای راهاندازی تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم با سردادن شعار برای اقدامات اعتراضی گسترده خود علیه شاه مهیا شدند. ازاینرو شهید مفتح را میتوان یکی از پایهگذاران اصلی قیام قلمداد کرد.
بعدازاین راهپیمایی مورخ 16 شهریور هم در خیابان پیچ شمیران نماز ظهر و عصر به امامت آیتالله طالقانی انجام شد و ازآنجا مردم به دو گروه تقسیم شدند عدهای سمت میدان راهآهن و گروهی هم بهطرف میدان آزادی روانه شدند. ما هم طبق وظیفه خبرنگاری در تمام این راهپیماییها حضور داشتیم و من به سمت میدان آزادی رفتم.
ایشان هم مردم را برای قیام روز جمعه فراخواندند؟
-آقای طالقانی سخنرانی در این نماز نداشتند اما بعد از اقامه نماز در جلوی صف با مردم راهپیمایی انجام دادند و مردم هم شعارهای اللهاکبر و ضد حکومتی سر میدادند. ولی خوب خود فلسفه نماز جماعت در محله شلوغ و معروفی چون پیچ شمیران با حضور آقای طالقانی در تکمیل اقدامات انقلابی مردم و پیوند آنها با روحانیت مبارز بهنوعی یک اجتماع بزرگتر را تدارک میدهد. از طرفی مردم هم چندان علاقهای به سخنرانی نداشتند و بلافاصله بعد از اقامه نماز به امامت ایشان راهپیمایی کردند و برای قیام فردا آماده شدند.
برسیم بهروز واقعه، بحث حکومتنظامی در این روز مطرح بود. شما درمجموع با این مسئله آشنایی داشتید؟
بله کاملاً، قبل از برقراری حکومتنظامی در تهران اصفهان و قم و چند شهر دیگر حکومتنظامی اجراشده بود من بیشتر در اصفهان بودم و مهمترین کارهای خبری من در آنجا صورت گرفت؛ بنابراین ترفندهای رفتوآمد در چنین شرایطی را یاد گرفته بودم.
بعد چطور به میدان ژاله رفتید؟
-صبح جمعه که به دفتر روزنامه رفتم دبیر سرویس عکس به من گفت به سطح شهر بروم از استقرار نیروهای نظامی در نقاط حساس و شاهراهها عکس تهیه کنم. بعد از اتمام کار به روزنامه برگشتم و عکسها را تحویل دادم که یکباره به من گفتند هر چه زودتر در میدان ژاله حاضر شوم چند تا از بچههای عکاس را فرستادیم و در آنجا هستند.
چه ساعتی بود؟
-تقریباً ساعت 8:30 یا 9 بود تا میدان بهارستان با ماشین روزنامه رفتم ازآنجا به بعد راه بسته بود.
در طول مسیر حاشیهنگاری هم کردید؟ مردم چهکار میکردند؟
بله از مردم و رفتوآمدهای انقلابیها تصویر تهیه کردم. یکی فریاد میزد برای مراکز درمانی و بیمارستانها و کمک به مجروحین روزهای قبل به خون نیاز داریم. دفتر یک روحانی در بهارستان بود که بیشتر مسیحیها میرفتند و آنجا مسلمان میشدند به مردم اطلاعرسانی میکرد حکومتنظامی و اگر تجمع کنید تیراندازی میکنند.
بعد از رسیدن به میدان ژاله اولین تصویری که دیدید چه بود؟
-در ناحیه غرب میدان ژاله یک نفربر مستقر بود با خودم گفتم مگر اینجا میدان جنگ است که نفربر آوردهاند. جلوتر که رفتم با گروهی از نظامیان مواجه شدم که روی زمین نشسته بودند و یک سرگرد آنها را فرماندهی میکرد.
اشاره کردید به یک سرگرد بهعنوان فرمانده میدان. بعدها از سرنوشت آن باخبر شدید؟ نامش چه بود؟
-اتفاقاً من در جلسه محاکمه این افسر شرکت داشتم که اعدام شد. ولی الآن در مورد اسم او حضور ذهن ندارم. فقط درجهاش را به خاطر دارم.
از کجاها عکس گرفتید؟ شعاع حرکتی مردم در چه مسیرهایی قرار داشت؟
-از میدان ژاله به سمت میدان خراسان و میدان فوزیه (امام حسین) از شمال تا جنوب میدان پر از جمعیت بود. در قسمت غربی هم خانمها تجمع کرده بودند. اما هنوز در خیابان نیرو هوایی(پیروزی) جمعیت جمع نشده بود.
برآورد شما از میزان جمعیت چقدر بود؟
-تصور کنید در سه میدان ژاله – خراسان و فوزیه سابق گوش تا گوش مردم ایستاده بودند. فکر میکنم در حدود 250 تا 300هزار نفر.
قاعدتاً باید تصویربرداری در چنین شرایطی دشوار باشد؟قدری از نحوی کار در آن روز بگویید؟
خوب بله حتی آنقدر دود و آتش هم بود که شعاع دید را بسیار محدود میکرد. به همین خاطر رفتم بالای یک درختی جنب پمپبنزین میدان ژاله و شروع کردم بهعکس برداری تا از عمق جمعیت عکس بگیرم.
هیچ مأموری مزاحمت ایجاد نکرد؟
-یک پاسبانی آمد و گفت بالای درخت چهکار میکنی جوان بیا پایین اگر تیر هوایی شلیک کنند مثل کفتر به زمین خواهی افتاد. اما سرگرد میدان هنوز نظرش به من جلب نشده بود. اصلاً من منتظر نماندم که کسی به من اجازه عکاسی بدهد یا ندهد فوراً کارم را آغاز کردم.
آیا شخصی هم فیلمبرداری میکرد؟
-من کسی راندیدم. البته یکتکه فیلم کوتاهی هست که اطلاع ندارم چه کسی آن را تهیهکرده که نشان میدهد مردم در حال فرار و موضعگیری هستند تا گلوله نخوردند.
از تماسهای آن سرگرد با مراکز فرماندهی برای مهار مردم چیزی هم شنیدید آیا از جمعیت به وحشت نیفتاده بود؟ درخواست کمک نکردند؟
-چیزی که خودم شنیدم آخرین مکالمه او با بیسیم تا قبل از شروع تیراندازی به روی مردم بود. او در بیسم به مرکز فرماندهی اطلاع میداد ما 60نفر نیرو داریم مردم 200 تا 300هزار نفر هستند. این جمعیت اگر اراده کند همین وسط میدان ما را پرس میکنند. برای ما نیروی کمکی بفرستید.
واقعاً 60نفر بودند؟
-من پیام پشت بیسیم سرگرد را نقل میکنم حالا شاید بیشتر هم بودند.
بعد از ارسال این پیام چه شد؟
-به فاصله کمتر از یک ربع 2فروند بالگرد درصحنه حاضر شدند و در اداره برق منطقه نشستند. بهمحض فرود این بالگردها تیراندازی آغاز شد. من هم مثل یک کبوتر و یا کریم که روی هوا نمیدادند به کدام سمت میرود با انبوه جمعیت حرکت میکردم.
آیا از بالگرد کسی هم خارج شد؟مثلاً کماندو و نیروی ویژه
-من چیزی ندیدم با آن محل فاصلهام زیاد بود.
زمان دیگری و تیراندازی چقدر بود؟
-بیشتر از 2 الی 3 دقیقه بیشتر طول نکشید. بعد همانطور که در تصاویر منتشره حتماً مشاهده کردهاید مردم با آغاز تیراندازی رویهم افتادهاند. چون یک مسیر برای فرار بیشتر وجود نداشت از میدان ژاله به سمت میدان فوزیه- خراسان و خیابان نیروی هوایی را مأموران بسته بودند.
تا آن زمان هیچ مأموری از عکاسی شما جلوگیری نکرد؟
-واقعاً آن روز خیلی شلوغ و پرحادثه بود و کسی متوجه حضور من نبود من هم دائماً دنبال سوژه بودم و عکسبرداری میکردم. ولی زمانی که صحنه مبارزات خلوتتر شد. تازه آن زمان بود که ان سرگرد معروف فهمید من از وقایع مشغول عکسبرداری هستم.
واکنش چه بود؟
-به یکی از سربازان دستور داد دوربین من را ضبط کنند. من هم هراسان پا به فرار گذاشتم. بعد این سرگرد دستور آتش به سمت من داد.
ادامه دارد.
محمدرضا شجاعیان/جام جم آنلاین
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه