نگاهی به فیلم 50 کیلو آلبالو ساخته مانی حقیقی

بخندان و برو

به بهانه اکران نوروزی فیلم «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا

حاج کاظم زیر سقف آسمان

ابراهیم حاتمی‌کیا در هجدهمین کارش به سراغ مضمونی نوستالژیک و درام اجتماعی رفته که کمی تا قسمتی اکشن نیز در آن جلوه‌گری دارد. حیدر قصه حاتمی‌کیا برای تماشاگر آشناست. کاراکتری که نه‌تنها با اطرافیان که با کل اجتماع در جدال است. همسر او نیز این‌گونه است.
کد خبر: ۸۸۹۰۰۳
حاج کاظم زیر سقف آسمان

به گزارش جام جم سیما، حیدر ذبیحی (پرویز پرستویی) و راضیه (مریلا زارعی) در مقام زن و شوهر انقلابی و حاضر در جنگ حالا نوعی گذار را طی می‌کنند.

البته حاتمی‌کیا نه از حیدر قصد داشته رونمایی حداقلی داشته باشد و نه از دیگر کاراکترها، اما روایت حاتمی‌کیا چنان پردازش شده که تماشاگر فقط شخصیت حیدر را پیگیری می‌کند، حتی حضور راضیه در کنار همسرش واقعا زیادی است.

اگر بادیگارد ابراهیم حاتمی‌کیا یک تفاوت با دیگر ساخته‌های او داشته باشد همانا رونمایی از آرمانگرایی جدید در فیلم اوست.

شک و یقین در بادیگارد و راستی‌آزمایی با کرامت انسانی در فیلم بخوبی قابل دریافت است. در بادیگارد آرمانگراها و مدینه فاضله‌جوها همگی کمی تا قسمتی دچار بحران فلسفی و روحی و عقیدتی شده‌اند.

آنها که زمانی سرباز‌های خط مقدم نظام بودند حالا ژنرال‌هایی پر از سوءظن جلوه‌گری می‌کنند و ممکن است نظام آنها را برنتابد. مگر این‌که راستی‌آزمایی شوند! اما این روند بی‌هزینه نیست.

جدای از پرورش شخصیت‌های زن در دیگر آثار ابراهیم حاتمی‌کیا مانند شخصیت فاطمه در آژانس شیشه‌ای و کاراکتر پررنگ لیلا در از کرخه تا راین تماشاگر بادیگارد تمام انگاره‌های زیرساختی پیشین حاتمی‌کیا را در بادیگارد اعم از شهادت، عزت نفس، ایثار و غرور و کرامت انسانی می‌تواند مشاهده کند.

در حالی که در بادیگارد حقیقتا نقش زن هیچ مجالی برای جلوه‌گری ندارد و شخصیت راضیه به عنوان همسر حیدر زیادی به نظر می‌رسد.

از دیگر سو یک تفاوت دیگر بیرون کشیدن کاراکترهای آژانس شیشه‌ای از فضای بسته به زیر سقف آسمان است. این خود یک پیشرفت فزاینده برای طرح دغدغه‌های حاتمی‌کیاست.

برای همین او سراغ موضوعات روز رفته: یکی بادیگاردهای شخصیت‌های دولتی و حکومتی و دیگر دانشمندان هسته‌ای و جالب اینجاست که اینجا با دو مشکل جذاب روبه‌رو هستیم که هر دو مربوط به این اشخاص هستند.

اوضاع به‌گونه‌ای است که نسبت به عقاید شخصی و سیاسی و مذهبی دانشمندان هسته‌ای و همچنین میزان وفاداری حال حاضر بادیگاردها سوءظن وجود دارد.

حقیقت این سوءظن یا مردود بودنش حرف اصلی داستان حاتمی‌کیا نیست، آنچه مهم است استحاله کمابیش درونی آنهاست که البته فقط موضوعی شخصی است.

چنانچه وقتی بازرس ماجرا به حیدر (پرویز پرستویی) سوءظن پیدا می‌کند، ابتدا به ساکن رزومه او برایش تردید‌برانگیز است که چگونه به شخصی اینچنین خاص می‌توان مشکوک شد؟

فیلم حاتمی‌کیا قصد ندارد کسی را محکوم کند. به زعم او جبر زمانه و تغییر خلق و خوی حاکم بر سیستم، ناگزیر باعث شده تا بین بادیگارد‌ها و مسئولان اختلاف‌هایی بروز کند. اگرچه بر زبان آورده نشده و با هم روبه‌رو نکنند.

اما درددل‌های آنها با خود و در دنیای خودشان بیانگر همه چیز است. دیالوگ بسیار جالبی در فیلم وجود دارد: «من از شخصیت سیاسی خوشم نمیاد. نمی‌خوام بادیگاردشون باشم. آدم نمی‌دونه تو کله‌شون چی می‌گذره!»

حاتمی‌کیا در آخرین ساخته‌اش هم خشونت محض و هم اکرام محض را نمایش داده است. تلفیق این داستانک‌های ظاهرا متناقض کار دشواری بوده که حاتمی‌کیا به سبب فیلمنامه تقریبا ششدانگش به این مهم رسیده است. بادیگارد فیلم خوبی است.

داستانش روان است و ضمن بی‌پروا بودن هتک حرمتی روا نمی‌دارد. دیالوگ‌ها عالی از کار درآمده‌اند و حاتمی‌کیا ششدانگ حواسش را به کارگردانی معطوف کرده است.

با این‌همه باید امیدوار بود بادیگارد او در اکران عمومی کمی تا قسمتی دچار سانسور نشود. در مجموع تماشاگر با سینمایی که به نوعی به فیلم دفاع مقدس تعلق داشته باشد علاقه‌مند است.

بادیگارد ربط خاصی به جنگ ندارد، اما تمام رگه‌های سمپاتیک مربوط به آن را اعم از سابقه کارگردان و بازیگر در فیلم دنبال می‌کند.

مهدی تهرانی

ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها