دکتر محسن جوادی، استاد فلسفه اخلاق و رئیس دانشگاه تربیت مدرس قم در گفت‌و‌گو با جام‌جم مطرح کرد

مخالفت قرآن کریم با نسبی‌گرایی اخلاقی

نظر به روند رو به رشد مباحث آکادمیک در حوزه اخلاق و توجه فزاینده به اهمیت جنبه‌های اخلاقی زندگی انسان‌ها در جوامع، در نتیجه چالش‌های پدید آمده در عصر حاضر، بررسی دیدگاه‌های مختلف مقدمه‌ای لازم برای حل معضلات جوامع انسانی است.
کد خبر: ۸۲۴۹۷۱
مخالفت قرآن کریم با نسبی‌گرایی اخلاقی

در این رابطه بی‌شک مهم‌ترین منابع در استخراج اصول و مبانی و قواعد اخلاقی متون مقدس و الهی هستند و از آنجا که پیامبر خاتم(ص) خود را تکمیل‌کننده مکارم اخلاقی معرفی کرده است، کتابی را که از طریق وی به بشر عرضه شده باید مهم‌ترین متن در این زمینه محسوب کرد. در این رابطه گفت‌وگویی با موضوع سبک زندگی اخلاق قرآنی با دکتر محسن جوادی، استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه قم و رئیس فعلی دانشگاه تربیت مدرس قم داشته‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید.

دکتر جوادی، متخصص در حوزه‌های فلسفه اسلامی، کلام اسلامی و فلسفه اخلاق است و تاکنون آثار متعددی در این حوزه‌ها در قالب 35 مقاله پژوهشی و هفت کتاب به رشته تحریر درآورده است. «مساله باید و هست»، «درآمدی بر خداشناسی فلسفی»، «نظریه ایمان»، «فلسفه اخلاق»، «معارف اسلامی 2» (به عنوان متن درسی دانشگاه‌ها)، «آشنایی با متون اخلاق اسلامی» و «جستارهایی در اخلاق کاربردی» از آثاری است که تاکنون از وی منتشر شده است. او همچنین سال 89 به عنوان استاد نمونه کشوری برگزیده شده و سوابقی همچون معاونت پژوهشی دانشگاه قم، مدیریت گروه فلسفه اخلاق این دانشگاه و سردبیری فصلنامه‌های «پژوهش‌های فلسفی» و «پژوهش‌های اخلاقی» را نیز در کارنامه خود دارد.

ما در گذشته شاهد این بوده‌ایم که اغلب کتاب‌های اخلاق اسلامی در قالب سنت ارسطویی تألیف و تصنیف شده است یا فقط به بیان سنن نبی و ائمه پرداخته‌اند. تحلیل شما در این باره چیست؟

ابتدا باید گفت قرآن کتاب هدایت است و چراغی برای دیدن راه رستگاری است. گرچه واژه «خُلُق» که مفرد اخلاق است فقط در دو آیه به کار رفته است؛ ولی بی‌تردید بسیاری از آیات قرآن کریم با مسائل اخلاقی ارتباط دارد؛ زیرا از طرفی پیامبر اسلام(ص) فرموده است: «إنّما بُعِثْتُ لأُتمِّم مکارمَ الأخلاق» و از سوی دیگر، قرآن نیز سند بعثت است؛ بنابراین باید ضمن معرفی مکارم اخلاقی چگونگی آراستگی به آنها را هم بیان کند. در واقع قرآن نسخه رستگاری است و البته طبیعی است که بیش از هر چیز دیگری مشتمل بر توصیه‌ها و راهنمایی‌های معطوف به سعادت است.

می‌توان گفت بیشتر مباحث اخلاقی در قرآن از نوع بیان اصول اخلاقی یا همان هدایت آدمی به رستگاری است. به دلیل وضوح و روشنی این آموزه‌ها در قرآن کریم، اختلاف اندکی میان عالمان مسلمان در بیان آموزه‌های اخلاقی قرآن وجود دارد، اما وقتی نوبت به مسائل تحلیلی و فرااخلاقی مانند نگرش قرآن به چگونگی وجود ارزش‌های اخلاقی یا چگونگی شناخت آنها پیش می‌آید اختلاف بیشتری در میان عالمان مسلمان دیده می‌شود؛ زیرا هر کدام روش خاصی را برای تبیین نگرش قرآن در این خصوص می‌پذیرند.

جوادی:

اخلاق قرآنی به خاطر این که سیر و سلوک در راه سعادت و خوشبختی سرمدی و ابدی را منشاء شکوفایی بشر می‌داند به اخلاق‌های فضیلت‌گرایانه شباهت دارد

سنت ارسطویی در اخلاق از شهرت و پذیرش زیادی در میان مومنان به ادیان توحیدی ـ چه مسیحی و چه مسلمان ـ برخوردار است. چارچوب فلسفی غایت‌گرایانه و سعادت‌باورانه آن بعلاوه تأکید بر اهمیت فضایل در نیل به سعادت و مهم‌تر از آن نقشی که به نظر کردن به خداوند در تعریف سعادت می‌دهد، همگی نکات مورد قبول ادیان و در واقع از بنیادهای اصلی دعوت انبیا به شمار می‌آید. حتی کسانی مانند غزالی که دل پرخونی از ارسطو دارند نسبت به مباحث اخلاقی وی نظر مثبت دارند. بنابراین طبیعی بود که فلاسفه مسلمان وقتی می‌خواستند آموزه‌های اخلاقی اسلام را در قالب یک نظام فلسفی طرح کنند، اخلاق ارسطویی را به این منظور انتخاب کنند.

آیا در برابر این نگرش، کسانی هم بودند که تمایلی به استفاده از ساختار فلسفی در توضیح آموزه‌های اخلاقی قرآن نداشته باشند و بیشتر بکوشند آن آموزه‌ها را از طریق روایات و احادیث اسلامی توضیح دهند؟

بله. همچنان که شما هم در پرسش نخست اشاره کردید، اینها هم یک جریان در سنت اخلاق اسلامی بوده‌اند. علاوه بر اینها البته نباید از وجود یک جریان اصیل در میان مسلمانان که بدون بهره‌گیری از سنت ارسطویی درصدد تبیین عقلانی اخلاق از طریق حسن و قبح ذاتی و عقلی بود، غفلت کرد. چارچوب عقلانی این رویکرد تفاوت زیادی با رویکرد ارسطویی دارد و می‌توان آن را نوعی بیان الهیاتی ویژه از عقلانیت آموزه‌های اخلاق اسلام دانست.

اصولا اخلاق مطرح شده در قرآن چه نوع اخلاقی است و در میان نظریه‌های رایج اخلاق، قرآن را ذیل کدام نظریه می‌توان قرار داد؟

شاید پاسخ به این مساله که اخلاق مبتنی بر قرآن کریم، چه نظریه اخلاقی می‌تواند باشد، آسان نباشد، چراکه نمی‌توان بسادگی اخلاق قرآنی را ذیل یکی از نظریه‌های اخلاقی که امروز رایج هستند، گنجاند.

ارزش‌های اخلاقی در قرآن کریم از واقعیتی فراتر از میل و خواست انسان برخوردار است و ریشه در متن هستی و تکوین الهی دارد بسیاری از تقریرهای نسبی‌گرایی اخلاقی که بر مبنای پذیرش دیدگاه‌های شخص‌گرایانه یا قراردادگرایانه است، خود به خود منتفی می‌شود

شاید بتوان گفت از جهتی غایت‌گرایی معیار اخلاقی قرآن است؛ اما از آنجا که قرآن خوشبختی و سعادت را در قلمرو زندگی اخروی بشر هم ملحوظ می‌کند، انسان را به فرمانبرداری عاقلانه از وحی و ندای آسمانی دعوت می‌کند تا در پرتو نور وحی، مسیر سعادت ابدی را پیدا کند و اخلاق قرآنی از این حیث به اخلاق‌های وظیفه‌گرایانه شباهت دارد.

و نیز اخلاق قرآنی به خاطر این که سیر و سلوک در راه سعادت و خوشبختی سرمدی و ابدی را منشاء شکوفایی بشر می‌داند، به اخلاق‌های فضیلت‌گرایانه شباهت دارد. در نتیجه معیار اخلاقی قرآن، در عین شمول خصوصیات مثبت نظریه‌های اخلاقی، معیار و میزانی خاص و منحصربه‌فرد است.

شاید بجز نظام اخلاق وظیفه‌گرایانه در بقیه نظریه‌های اخلاقی نوعی از نسبی‌گرایی وجود داشته باشد و یک کار در شرایطی اخلاقی و در شرایط دیگر غیراخلاقی تلقی شود. بر این اساس اخلاق در قرآن نسبی است یا مطلق؟

بدون توضیح تقریرهای مختلف نسبی‌گرایی اخلاقی و فقط به منظور بیان اجمالی دیدگاه مستفاد از قرآن کریم باید عرض کنم با توجه به این که ارزش‌های اخلاقی در قرآن کریم از واقعیتی فراتر از میل و خواست انسان برخوردار است و ریشه در متن هستی و تکوین الهی دارد، بسیاری از تقریرهای نسبی‌گرایی اخلاقی که بر مبنای پذیرش دیدگاه‌های شخص‌گرایانه یا قراردادگرایانه است، خود به خود منتفی می‌شود.

از طرف دیگر، با توجه به معنای آیات وحی می‌بینیم ارزش‌های اخلاقی به هیچ وجه به تبع جامعه، فرد یا جنسیت یا نژاد افراد تغییر نمی‌کند. ذات بشر (اعم از هر جنس و نژاد و چه معاصر نبی اکرم یا غیرمعاصر با ایشان) مورد خطاب اخلاقی قرآن است. قرآن از انسان می‌خواهد ارزش‌های جاودانه و سرمدی اخلاقی را پاس دارد. خداوند در آیات متعدد قرآن به شکل مطلق می‌فرماید: ایمان و عمل صالح سبب رستگاری است و مختص به فرد، ملت یا دوره خاصی نیست؛ «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامی دارند.» (رعد‌/ 29)

افزون بر این، در بعضی آیات تصریح شده این موضوع برای زن و مرد مساوی است: «هر که بدی کند جز به مانند آن کیفر نمی‌یابد و هر که کار شایسته کند چه مرد باشد یا زن در حالی که ایمان داشته باشد، داخل بهشت می‌شوند و در آنجا بی حساب روزی می‌یابند. » (غافر‌‌/‌‌ 40)

گواه جاودانگی و ثبات ارزش‌های اخلاقی، خط فاصل ابدی است که خداوند بین دو گروه صالحان و گنهکاران در چگونگی زندگی و مرگ ایشان ترسیم می‌کند: «آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شده‏اند، پنداشته‌اند آنان را مانند کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند [به طوری که] زندگی آنها و مرگشان یکسان باشد؟» (جاثیه‌/ ‌‌21)

در واقع از دیدگاه قرآن کریم این اصول اخلاقی ثابت است که می‌تواند مایه پیشرفت و تعالی افراد و جوامع باشد و آنان را اصلاح کند وگرنه چنانچه اصول اخلاقی بنا به سلیقه فرد یا افراد دستخوش تغییر و تحول باشد به جای نقش آفرینی، خود دنباله‌رو هر وضع و شرایط خواهد شد.

اشاره کردید معیار اخلاقی قرآن ضمن جمع ویژگی‌های مثبت نظریات اخلاقی، معیاری منحصربه‌فرد و خاص است. به طور مشخص در قرآن ملاک عمل اخلاقی چیست؟

انسان از دیدگاه قرآن تنها با نزدیک شدن به خداوند آرامش می‌یابد و همه کوشش او تنها با توجه به این هدف معنا می‌یابد: «ای انسان حقا که تو به سوی پروردگار خود بسختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد.» (انشقاق‌‌/‌‌ 6) بنابراین، مصدر و منشأ ارزش‌های اخلاقی در دیدگاه قرآن قرب الهی است که با تعبیرهای گوناگونی مانند فلاح، فوز، نجات و هدایت به آن اشاره می‌شود.

ملکات نفسانی و افعال بشر به شرطی به سمت خیر و نیکی خواهد بود که با قرب الهی رابطه‌ای مستقیم داشته، انسان را به پروردگار نزدیک‌تر کند و این ملکات و افعال در صورتی بد خواهد بود که با مقام قرب الهی یا سعادت ابدی بشر رابطه‌ای معکوس داشته باشد. بعضی علمای معاصر، این رابطه تکوینی و واقعی را اساس و مبنای تحلیل جمله‌های اخلاقی می‌دانند.

اما یک نکته مهم دیگر این که بتوانیم تحلیل صحیحی از مفهوم قرب الهی و اقتضائات این مفهوم در نگاه قرآنی ارائه کنیم. به طور خلاصه شاید بتوان گفت قرب الهی همان ایمان و عمل صالح است. در آیات قرآن به طور معمول عمل صالح کنار ایمان و شناخت خداوند ذکر شده است و این نشان می‌دهد برای رسیدن به «قرب الهی» باید با دو بال ایمان و عمل صالح پرواز کرد: «و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند آنان اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند.» (بقره‌‌/‌‌2، 82)

سیدمهدی موسوی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها