چطور وارد رادیو شدید؟
با وجودی که از سال 1356 کارمند رسمی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بودم اما به کار در رادیو علاقهمند شدم. با راهنمایی یکی از دوستانم به روابط عمومی سازمان، جناب آقای نیلی مراجعه کردم. ایشان من را به واحد خبر معرفی و پس از موفقیت در تست صدا در آنجا مشغول کار شدم. 12 بهمن 1361 نخستین روزی بود که کارم را با برنامه تقویم تاریخ شروع کردم.
آنقدر علاقهتان به رادیوزیاد بوده که شما از هواپیمایی به رادیو بیایید و برنامه اجرا کنید؟
وقتی میخواستم کارم را شروع کنم گفتند تا سه ماه فقط بیایید و ساعت رادیو را بگویید. آن زمان منزلم در خیابان 17 شهریور بود، ماشین هم نداشتم. از فرودگاه مهر آباد به محض تعطیل شدن به جامجم میآمدم و میگفتم: ساعت 17 اینجا تهران است صدای جمهوری اسلامی ایران و بعد به خانه بر میگشتم. بلافاصله باید برای ساعت 20 ساعت را اعلام میکردم. باور کنید بابت این کار هیچ مبلغی دریافت نمیکردم.
یادم میآید اولین بار که میخواستم ساعت را بگویم، تهیه کننده برنامه آقای سنماری به من گفت: اعلام ساعت را روی کاغذ بنویس، پرسیدم چرا؟! گفت چون تو پیش من ساعت را راحت اعلام میکنی اما در استودیو به محض روشن شدن چراغ قرمز که تمام کشور،حتی صدای نفست را میشنوند ممکن است هول شوی و یادت برود که قرار است چه بگویی. اعلام ساعت را ننوشتم، گوینده خبر رادیو منتظر بود تا ساعت را اعلام کنم وقتی زنگ ساعت 17 زده شد احساس کردم دهانم بسته شد و هیچ صدایی از من خارج نمیشود همان جا بود که به یاد گفته تهیه کننده افتادم. 20 ثانیه گذشت تا اینکه انگار کسی از پشت سر به من گفت بگو و من با تاخیر و هیجان گفتم: ساعت 17 اینجا تهران است صدای جمهوری اسلامی ایران. از استودیو بیرون آمدم. آقای سنماری گفت فجری مگه نگفتم که بنویس. به نظر من آن سه ماه را میگذاشتند تا هیجان و اضطراب فرد از بین برود.
از تقویم تاریخ بگویید؟ کار چطور آغاز شد؟
اولین نویسنده من روزنامه نگاری افغانی بود که در دفتر روزنامه جمهوری اسلامی کار میکرد.مطالب را چهارشنبهها از دفتر روزنامه میگرفتم و چندین بار مرور میکردم تا روز ضبط بتوانم بدون تپق آن را بخوانم. اولین تهیه کننده من در برنامه تقویم تاریخ که انشاءالله خدا رحمتش کند آقای منصور والامقام بود، ایشان واقعاً سختگیر بود!
از موزیک برنامه بگویید که چطور انتخاب شد؟
در زمانی که مرحوم والا مقام، تهیه کننده بود از یک موزیک خارجی تند در ابتدای برنامه استفاده میکرد، اما آقای احمدی به عنوان تهیهکننده یک موسیقی مشهور را انتخاب کرد که این موزیک در سریال پدر خوانده و زیر درختان زیتون ساخته آقای کیارستمی هم استفاده شد.
از لحن و اجرای برنامه بگویید، آیا تفاوت پیدا کرده؟
با توجه به تنوعی که در مطالب وجود دارد و از لغات و واژههای لاتین و عربی به وفور استفاده میشود، به نوعی کار اجرا را دچار مشکل میکند چرا که دقت عمل بیشتری را میطلبد تا واژهها به طور صحیح تلفظ شود.به این معنا که صحت واژهها باید تائید و بهدرستی تلفظ شود، به همین دلیل قبل از اجرای برنامه باید تمرین لازم انجام شود تا مطالب بدرستی بیان شود. به دلیل موقعیت زمانی که ما در شرایط جنگ تحمیلی 8 ساله بودیم واختصاص بیشتر مطالب برنامه به موضوعات مرتبط با جنگ، اجرای کار نیاز به صدای بم تر با گام بلندتری داشت ولی در حال حاضر چنین نیست و گام صدا قدری پایین تر است.
خودتان راز ماندگاری این برنامه را در چه میدانید؟!
یک گوینده تمام تلاش خود را میکند که بتواند بهترین کار را انجام دهد همچنین از پس رسالت و مسئولیتی که برعهدهاش است، بر آید.من احساس میکنم توانستم این کار را بخوبی انجام بدهم زیرا این برنامه همچنان از آنتن رادیو ایران پخش میشود. کار اثرگذار بوده و توانسته جایگاهی در دل هموطنان داشته باشد.
از صدا و اجرای خودتان راضی هستید ؟
فکر نکنم که درست باشد بگویم صدایم خوب یا بد است. بعد از اجرای هر برنامه وقتی که از استودیو بیرون میآیم کاملا از کاری که انجام دادهام راضی هستم.
برنامههای دیگری با این موضوع ساخته شده؟
شنیدم شبکه رادیو جوان به دنبال ساخت برنامهای مشابه این برنامه است و با گوینده دیگری کار میکنند ولی من کسی را پرورش ندادهام و مسئولیت این امر با سازمان است که بتواند استعدادیابی کند و گوینده مورد نظر برنامه خاصی را تربیت کند.
بعضیها معتقدند یک گوینده باید زمستان و تابستان شال گردن ببندد تا مبادا صدایش خراب شود آیا شما هم همین طوری هستید؟!
من هیچ وقت در زمستان بدون بستن شال گردن از منزل بیرون نمیآیم، برای کارم هم دلیل دارم.یک گوینده حرفهای باید سعی کند کمتر دچار سرما خوردگی و عوارض ناشی از آن بشود تا همیشه از صدای خودش بتواند محافظت کند.
یعنی حسرت بستنی خوردن در دلتان مانده؟
خیر، بنده چون بسیار علاقهمند به خوردن شیرینی و هر چه که شیرین باشد، هستم لذا بستنی را خیلی دوست دارم، بخصوص بستنی سنتی را.به هیچ وجه حسرت خوردن بستنی برایم معنا نداشته و هر وقت هوس کردهام قطعا از آن بی بهره نبودم.
بدترین تپقی که زدید؟
چه عرض کنم. تپق در طول عمر گویندگی من مثل همه گویندگان بوده، شاید بسیار هم بوده اما اینکه بدترین تپق کی بوده و چه بوده را یادم نمیآید که بخواهم آن را از بقیه تپقهای برنامه تمییز بدهم.
بهترین گویندهای که میشناسید؟
بهترین گویندهای که من میشناسم و بسیار به او ارادت داشته و دوستش دارم و صدای ایشان برای من بسیار خاطره انگیز است جناب آقای اسماعیلمیرفخرایی هستند. انشاءالله هر جا که هستند سلامت باشند.صدا و اجرای ایشان را من همیشه دوست دارم البته گویندگان بسیاری هم هستند که قابل احترامند.
چند فرزند دارید؟ آیا دوست دارید که وارد این عرصه بشوند؟
بنده صاحب یک همسر ودوفرزند دختر هستم که فرزند ارشدم فارغالتحصیل رشته مدیریت بازرگانی که به مدت شش سال است، ازدواج کرده و دختر دومم دانشجوی رشته مهندسی عمران که در دانشگاه خواجه نصیر تهران مشغول تحصیل است. اما اینکه من دوست داشته باشم وارد عرصه گویندگی مثل پدرشان بشوند، اصراری ندارم و احساس میکنم خودشان هم علاقهای به این کار ندارند.
چقدر به فرزندانتان آزادی عمل میدهید؟
تربیت فرزندان از مسئولیتهای بسیار مهم و خطیری است که در خانواده از طرف پدر و مادر باید مد نظر قرار بگیرد و آزادی عمل بر اساس روشهای صحیح و اصولی که در شیرازه بنیان خانواده خللی ایجاد نشود، به عقیده من هیچ اشکالی ندارد چرا که حتی باعث رشد و بالندگی فرزندان خواهد شد، به شرطی که با نظارت کامل پدر و مادر روی فرزندان همراه باشد.
از جایگاه خودتان رضایت دارید؟
همین که به عنوان یک گوینده وقتی میبینم مردم شریف کشورم در برخورد با من لطف دارند و اظهار محبت میکنند که: «بله من زمانی که بچه بودم وبه مدرسه میرفتم صدای شما را میشنیدم» این بزرگترین افتخار برای من و بسیار لذتبخش است که توانستم با کارم اثرگذار باشم و جایگاه مناسب در دل هموطنانم داشته باشم.
شدیدترین دعوای عمرتان؟
خوشبختانه من تا به حال توی عمرم هیچ دعوایی نداشتهام.
و قشنگترین خاطره:
یکی از خاطرات به یاد ماندنی من در این برنامه به سال 1367 بر میگردد که اگر اشتباه نکنم در اسفند آن سال رهبر معظم انقلاب که در آن زمان ریاست جمهوری را بر عهده داشتند برای یک بازدید چند ساعته از رادیو به میدان پانزده خرداد تشریف آوردند و در بازدید از استودیوهای مختلف رادیو از جمله استودیوی ضبط برنامه تقویم تاریخ به مدت چند دقیقه در اتاق فرمان شنونده این برنامه بودند و مرا مورد عنایت و محبت خودشان قرار دادند که از خاطرات شیرین و به یاد ماندنی بنده در طول این سالها بوده است.
زهره زمانی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد