وقتی بهروز همراه فریبا روبهروی قاضی عموزادی، رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده مینشیند، ماجرای زندگیاش را اینگونه تعریف میکند: آقای قاضی زندگی من و فریبا هیچ مشکلی نداشت. ما همکار بودیم و وقتی با هم بیشتر آشنا شدیم تصمیم به ازدواج گرفتیم. من از همان روز اول عاشق فریبا شدم و وقتی رفتارهایش را دیدم احساس کردم میتوانم در کنار او خوشبخت شوم. من و فریبا خیلی زود پای سفره عقد نشستیم و بدون اینکه مانعی سرراهمان باشد زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. زندگیای که برای آن کلی برنامهریزی کرده بودیم و قولهای بزرگی برای خوشبخت زندگی کردن به هم داده بودیم. صداقت یکی از همین قولها بود. من و فریبا از همان روز اول به هم قول دادیم که هیچ وقت چیزی را از هم پنهان نکنیم و تحت هر شرایطی با هم صادق باشیم.
وی ادامه میدهد: چهار سال از زندگی ما گذشت تا اینکه متوجه شدم همسرم موضوعی را از من پنهان کرده است. من یک دوست صمیمی و خانوادگی دارم که بیشتر اوقات را با همین دوستم و همسرش میگذرانیم. چند روز پیش شنیدم همسرم به خاطر یک مشکل مالی که برایمان پیش آمده بود، از همین دوستم پول قرض گرفته است. این موضوع را از زبان دوستم شنیدم و داشتم از خجالت آب میشدم. اصلا باور نمیکردم فریبا دروغ به این بزرگی به من گفته باشد و از دوست صمیمیام پول قرض بگیرد. من تحت هیچ شرایطی از هیچ کس پول قرض نمیگیرم، اما همسرم پنهانی از دوستم پول قرض گرفت.
در این لحظه فریبا که تمام مدت میخواست صحبت کند اما شوهرش به او اجازه نمیداد، رشتهکلام را در دست میگیرد و میگوید: باور کنید تنها به خاطر شوهرم دست به چنین کاری زدم. در ضمن من به دوست شوهرم حرفی از پول نزدم و یک روز که داشتم با همسرش درددل میکردم به او گفتم به پول احتیاج داریم. او هم به شوهرش گفته بود و دوست بهروز هم با اصرار این پول را به من قرض داد. میدانستم اگر موضوع را به شوهرم بگویم از دستم عصبانی میشود برای همین چیزی به او نگفتم. اما حالا جنجال به راه انداخته و میخواهد جدا شود. من قبول دارم اشتباه کردهام اما زندگیام را دوست دارم و نمیخواهم از او جدا شوم. همسرم اگر کمی گذشت داشت کار ما به اینجا نمیکشید. من شرمنده او هستم و خیلی اصرار کردم تا از تصمیمش منصرف شود.
وقتی صحبتهای این زوج به پایان میرسد قاضی حکم طلاق را صادر نمیکند و از این زوج میخواهد از تصمیمشان منصرف شوند. در نهایت قاضی وقتی اصرار مرد بر طلاق را میبیند آنها به یک مشاوره خانواده میفرستد تا شاید مشکلشان حل شود.
نگاه کارشناس
غرور یکدیگر را جریحهدار نکنید
دکتر حسن عشایری/ روانشناس: زنان و مردان هنگامی که با بیتوجهی همسرشان در زندگی مشترک روبهرو میشوند یا احساس میکنند در این زندگی نادیده گرفته شدهاند، دچار حس نامطلوبی میشوند. زن و مرد در چنین شرایطی احساس میکنند از طرف مقابل پذیرفته نشدهاند و غرورشان جریحهدار شده است. مرد یا زنی که همسرش موضوعی را از او پنهان میکند، ناامید و دلسرد میشود و آرامآرام حساب خودش را از این زندگی جدا میکند. از طرف دیگر شریکی که شخصیت طلبکار دارد و هیچ گاه خواستههایش پایانی ندارد، دیر یا زود همسرشان را از دست میدهد. این دسته از زنان یا مردان بابت برآورده شدن خواستههایشان قدردانی نمیکنند و همه چیز را به صورت وظیفه میبینند. مرد در چنین شرایطی خود را مانند دستگاهی میبیند که مسئول رفع نیازهای زن است و به خودی خود ارزشی ندارد و همین دلیل او را از زن دور میکند.
وقتی یک مرد احساس کند غرور مردانهاش در زندگی مشترک با همسرش جریحهدار شده و همسرش او را نادیده گرفته است، یکباره تصمیم به جدایی میگیرد و زندگی اش را از همسرش جدا میکند. بنابراین بیتوجهی و جریحهدار کردن غرور طرف مقابل، تبعات بدی دارد که میتواند یک زندگی مشترک را به ورطه نابودی بکشاند.
سیما فراهانی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد