دکتر حسین باهر‌، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، است. او با یکی از رسانه‌ها گفت‌وگویی کرده که در آن ضمن بیان برخی نکات منفی و مثبت ایرانیان گفته: IQ و هوش ایرانیان بالاست، اما EQ و خرد پایین‌تری دارند. او همچنین در اظهار نظری عجیب و تعمیم یک نکته منفی به اکثریت ایرانیان خاطرنشان کرده: در حالی که انسان دارای دو نیمکره مغزی است، اغلب ایرانی‌ها تنها از یک نیمکره آن استفاده می‌کنند. گفت‌وگو با وی را که به منظور اطلاع‌رسانی به مخاطبان بازنشر کرده‌ایم در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۷۱۳۶۶۴

جام جم سرا:

به طور کلی در یک بیان علمی، تعریف شما از رفتار چیست؟
انسان‌ها و تمام موجودات دیگر دارای یک ساختار هستند که به عبارتی پیکره وجودی آنها را تشکیل می‌دهد. این ساختار انشعاباتی دارد که موجب می‌شود ابرازهای ارادی و غیرارادی بروز پیدا کند که به آن رفتار می‌گویند. هر انسانی یک ساختار دارد که حکم نهاد را داشته و یک رفتار دارد که از مسائل ژنتیکی، وضعیت جنین در دوران بارداری، محیط اجتماعی و اکتسابات آن نشات می‌گیرد. بنابراین، رفتار ما مجموعه‌ای است از پندارها، گفتارها و کردارها و عموم اعمال و رفتاری که از انسان سر می‌زند.

از نکات منفی ایرانی‌ها می‌توان به قدرت‌طلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت خود بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانی‌ها افرادی مردم‌دار و مهمان‌نواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش می‌کنند


از منظر شما در ارائه یک تعریف کلی از جامعه ایرانی به چه مواردی باید اشاره کرد؟
تعریف چنین چیزی به ویژه برای جامعه ایرانی کار سختی است چراکه، در کشورهای دیگر افراد بیشتر همگن هستند اما، در ایران به دلیل ناهمگن بودن افراد بسیار سخت است که بخواهیم یک تیپ به عنوان شخصیت ایرانی معرفی کنیم. در هر حال برداشت من به عنوان یک رفتار شناس از ایرانی‌ها یک رفتار چندگانه است که دارای نقاط قوت و ضعفی نسبت به قالب رفتاری دیگر کشورهاست.

در فهرستی که چندی پیش از خلق و خوی ایرانی جمع‌آوری کردم، یافتم که ایرانی‌ها 40 نکته منفی در مقابل 40 نکته مثبت دارند. از نکات منفی اخلاقی آنها می‌توان به قدرت‌طلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانی‌ها افرادی مردم‌دار و مهمان‌نواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش می‌کنند. این نکات مثبت به ویژه در مورد خانم‌های ایرانی بسیار صدق می‌کند چراکه، من معتقدم خانم‌ها بسیار به دنبال پیشرفت هستند و این باعث شده در حال حاضر و در جامعه امروزی ما زن شخصیت فاخری پیدا کند که می‌توان گفت در مقایسه با سایر کشورها این موضوع از نقاط مثبت ما به شمار می‌آید.

در صحبت‌هایتان به این موضوع اشاره کردید که جامعه ایرانی یک جامعه ناهمگن است، در رابطه با دلیل این ادعا چه توضیحی می‌دهید ؟
به نظر من در درجه اول پراکندگی اقلیمی کشورمان دلیل این موضوع است که هر استان کشورمان در گوشه‌ای قرار داشته که فرهنگ خاص خودش را دارد. علاوه بر این، یک دلیل خارجی هم برای این موضوع وجود دارد که بر اساس آن چون اقوام عرب، مغول، ترک و تاتار در دوره‌های تاریخی مختلف وارد ایران شده‌اند و در ایران آثاری را چه از نظر فرهنگی و چه از نظر ژنتیکی بر جا گذاشتند که البته این ترکیب‌ها باعث شده IQ و هوش ایرانیان بالا برود اما متاسفانه نسبت به سطح جهانی EQ و خرد پایین‌تری دارند.

دلیل پایین‌بودن EQ چیست و برای ارتقای آن چه راهکاری را پیشنهاد می‌کنید؟
این موضوع بیشتر یک امر ذاتی است به این معنی که، آب و هوا و شرایط اقلیمی در ایرانی‌ها یک فراخناکی به وجود آورده است. کشورهای اروپای شرقی به دلایل شرایط اقلیمی که دارند فقط چهار ماه از سال را می‌توانند کار کنند برای تمام سال اما، در کشور ما اینگونه نیست. من معتقدم نه تنها ما خشکسالی نداریم بلکه به جای آن باید بگوییم در کشورمان کم کاری داریم. شاید مهمترین دلیل آن این باشد که همه ما ایرانی‌ها اعم از مسئولان و شهروندان عادی، به چاه‌های نفت کشورمان امیدواریم. اما در کشورهای اروپایی حتی از بیابان‌هایشان هم استفاده بهینه می‌کنند. به همین دلیل شاید خیلی احساس نیاز نمی‌کنیم که کمی از EQ و خردمان بهره بگیریم.

یکی از اصلی‌ترین معضلات جامعه کنونی ما موضوع قانون‌گریزی است. آیا شما اصلا چنین موضوعی را قبول دارید و در صورت قبول آن فکر می‌کنید از کجا نشات می‌گیرد؟
شاید اگر به کنه موضوع و ریز کار و زیر کار بپردازیم بازهم به همان اختلاف IQ و EQ برسیم که هوش بالایی داریم ولی از خرد کمتر بهره می‌گیریم به این معنی که، به محض اینکه فردی با مشکلی مواجه می‌شود راحت‌ترین راه ممکن را برای مقابله با آن انتخاب می‌کنند یعنی، هوش دارند فکر می‌کنند و آسان‌ترین راه را انتخاب می‌کنند اما، از خرد کمتر بهره می‌‌گیرند که راجع به آینده فکر کنند و تبعات اقدام و تصمیم خود را بررسی کنند. از این روست که می‌گویند ایرانی‌ها احساسی هستند و به لحظه فکر می‌کنند.

جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان می‌بیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی می‌شود که در نتیجه آن یا فرافکنی می‌کند و آسیب اجتماعی پدید می‌آید یا درون فکنی می‌کند و افسرده می‌شود

انسان دارای دو نیمکره مغزی است که اغلب ایرانی‌ها تنها از یک نیمکره آن استفاده می‌کنند اما، انسان زمانی می‌تواند درست تصمیم بگیرد و درست عمل کند که از هر دو نیمکره مغز خود استفاده کند. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم قانون گریزی که در میان ایرانیان به صورت یک اپیدمی درآمده است ناشی از همین احساسی رفتار کردنمان است و اینکه خیلی راحت در جو محیط قرار می‌گیریم و با این بهانه و توجیه که دیگران هم همین کار را می‌کنند ما هم همین کار را انجام می‌دهیم. بنابراین باید گفت در جامعه ما مومن واقعی کم است اینکه کسی بداند کاری ناپسند است و نه از روی جبر و زور بلکه از روی انسانیت از انجام کار ناپسند ممانعت کند کم است.

موضوع دیگر که در مناسبات اجتماعی کشورمان به چشم می‌خورد این است که اغلب ایرانی‌ها، مهارت و توانایی نه گفتن را ندارند. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به نظر می‌رسد این موضوع دو دلیل داشته باشد. یکی برمی‌گردد به تعارفی بودن ایرانی‌ها که نمی‌توانند روی کسی را زمین بیندازند و دوم اینکه جماعت ایرانی کسر شأن می‌داند که در جوی که هست کاری را به دلیل نادرستی انجام ندهد و این برمی گردد به همان جوزدگی که به آن اشاره کردم. به ویژه این موضوع در میان آقایان بیشتر رواج دارد که خود را علامه دهر می‌دانند.

با توجه به آمار و اخباری که به گوش می‌رسد، کشور ما در زمینه آسیب‌های اجتماعی با افزایش آمار رو به روست که این موضوع باعث نگرانی بسیاری از افراد و مسئولان شده است. در مقام یک کارشناس دلیل افزایش آسیب‌های اجتماعی در کشورمان را چه می‌دانید؟
به عنوان یک جرم‌شناس و آسیب‌شناس باید بگویم مشکلات و آسیب‌های اجتماعی در حال افزایش است. یکی از مهم‌ترین دلایل آن هم این است که در سال‌های اخیر ایرانی‌ها دچار انقباض درونی و انبساط بیرونی شده‌اند. جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان می‌بیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی می‌شود که در نتیجه آن یا فرافکنی می‌کند و آسیب اجتماعی پدید می‌آید یا درون فکنی می‌کند و افسرده می‌شود.

در سطح خرد و در خانواده‌ها چه کار کنیم که فرزندان‌مان راه درست را بیاموزند و از آسیب‌های اجتماعی در امان بمانند؟
والدین باید شرایط اجتماعی و تاریخی را درک کنند و نسبت به آن کرامت جوان خودشان را حفظ کنند. در سال‌های اخیر جوانان ما در جامعه با بلاتکلیفی مواجه شده‌اند بنابراین، باید به کرامت آنها احترام بگذاریم و حداقل در خانه شرایط مساعدی را برایشان فراهم کنیم. حال اگر به نظرات آنها احترام می‌گذارند جای شکر دارد.

پدر و مادر فکر نکنند تا ابد قیم فرزندانشان هستند بلکه باید درجه‌ای از رشد به فرزندانشان بدهند که خودشان خوب و بد را از هم تمییز بدهند. برای این کار هم باید در رابطه با مسائل جوانان راحت تر با آنها صحبت کنند تا چشم و گوششان باز شود. من اعتقاد دارم در دوران ما عشق بین زن و مرد را باید قلم گرفت چراکه، عشق فقط در عشق خدا به بنده تجلی پیدا می‌کند. حال اگر جوانان عاشقانه ازدواج می‌کنند عاقلانه ادامه دهند.

موضوع دیگری که در سطح جامعه دیده می‌شود و به نوعی یک آسیب اجتماعی محسوب می‌شود، شیوع خلق و خوی خشن و نزاع بین افراد جامعه و خانواده‌هاست که با توجه به قدمت و فرهنگ غنی کشورمان کمی بعید به نظر می‌رسد. از منظر شما چه دلیل اجتماعی برای این موضوع می‌توان در نظر گرفت؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اولا اینکه یک مرتبه جمعیت کشور زیاد شده است. به عنوان مثال، در صف نانوایی اگر دو نفر باشند که دعوا نمی‌شود، اگر دو نفر باشند و نان هم تمام شود دعوا می‌شود بنابراین، وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد ناهنجاری پیش می‌آید.

دلیل دیگر اینکه طبق دلایلی که ذکر کردم وقتی افسردگی پیش بیاید در ادامه تبدیل به افشردگی شده و نتیجه آن می‌شود همان چیزی که در جامعه می‌بینیم. از این رو، هر فردی باید تا جایی که می‌تواند برای خودش شرایط انبساطی ایجاد و سعی کند انعطاف‌پذیرتر بوده و سعه صدر بیشتری داشته باشد و در مناسبات اجتماعی مدام کرامت انسانی را برای خودش بازگو و به خدا توکل و توسل بیشتری کند.

این گونه است که هر فردی می‌تواند رفته رفته خلق و خوی خودش را تربیت کند وگرنه، به یک باره نمی توان از یک آدم، آدم دیگری به وجود آورد. ضمن اینکه به هر حال، هوای آلوده، سر و صدا و ناهنجاری‌های زیست‌محیطی در جامعه افزایش یافته و این موضوعات هم باعث کم‌طاقت شدن افراد شده است.

به نظر شما، هر فردی خودش به تنهایی برای کاهش این ناهنجاری‌ها و آسیب‌ها می‌تواند چه نقشی داشته باشد؟
دقیقا اشاره کردید به این آیه قرآن که می‌فرماید: «خدا هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه هرکس خودش را تغییر دهد.» اینکه هر کس در جامعه به عنوان یک مسئول، یک کارمند، یک شهروند و حتی یک فرزند و پدر و مادر و... بخواهد و سعی کند نقشی را که به او محول شده است، با درستکاری و به بهترین نحو انجام دهد. دوم اینکه همه ما باید با طبیعت آشتی کنیم و به آن توجه بیشتری نشان دهیم.

به نظر من دلیل اصلی افزایش آمار طلاق، مستقل شدن خانم‌هاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمی‌بینند

آسیب اجتماعی دیگری که در جامعه ما وجود دارد و نمی‌توان از آن ساده گذشت بحث افزایش آمار طلاق است. دلیل وجود چنین معضلی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وضعیت طلاق در جامعه امروزی ما نمادی از وضع بحرانی بنیان خانواده در جامعه است و هشدار می‌دهد پیش از آنکه تبعات نابودی خانواده‌ها دامن‌گیرمان شود باید به فکر چاره بیفتیم. خانواده‌های ایرانی هنوز در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند و به همین علت وقتی می‌خواهند مظاهر جامعه مدرن را در بافت نسبتاً سنتی‌شان جا بدهند، دچار مشکل می‌شوند؛ معمولا این مسئله به افزایش طلاق منجر می‌شود.

متأسفانه برخی زوج‌ها دیگر یکدیگر را تحمل نمی کنند و طلاق آنقدر آسان شده است که به محض اراده کردن، می‌توانند از هم جدا شوند. به نظر من دلیل اصلی این موضوع مستقل شدن خانم‌هاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمی‌بینند. هم‌اکنون، دختران بیشتر از پسران وارد دانشگاه می‌شوند، پس دختران بیشتری مدرک دانشگاهی می‌گیرند، دختران بیشتری صاحب شغل‌های کلیدی می‌شوند، دختران بیشتری درآمد بالا دارند و ... این وضعیت، سطح انتظارات زنان را از همسرشان هم بالا برده است اما، مردان در همان سد اول که کنکور بوده یا سدهای بعدی متوقف شده اند و از زنان عقب مانده اند پس نمی‌توانند خواسته‌های آنها را تأمین کنند.

در چنین شرایطی یا زنان به علت انتظارات بالایشان ازدواج نمی کنند یا این که ازدواج می‌کنند اما احساس رضایت ندارند و به همین علت زندگیشان بسامان نمی‌شود. می‌دانید چرا به افزایش آمار طلاق می‌گوییم بحران؟ افزایش آمار طلاق یعنی افزایش زنان و مردان مجردی که طعم زناشویی و زندگی مشترک را پیشتر چشیده و به ناگهان از آن محروم شده‌اند. افزایش آمار طلاق یعنی زن‌های بی‌سرپرست جوان و رها شده که از حمایت‌های اجتماعی برخوردار نیستند. افزایش آمار طلاق یعنی مدت‌ها تجربه احساس اندوه یا شکست‌خوردگی در یکی از اعضای یک جامعه که کارایی آنها را به شکل قابل‌توجهی کاهش می‌دهد. افزایش آمار طلاق یعنی کودکانی که میان پدر و مادری جدا از هم، دست به دست می‌شوند یا هیچ کدام از والدین نمی‌خواهندشان.

عواملی مثل فقر، نارضایتی‌های جنسی، اعتیاد و خشونت‌های خانگی زوج‌ها را کم‌تحمل و خسته می‌کند و زندگی خانوادگی با این احساس‌های منفی سخت می‌شود. در چنین شرایطی دیگر زوج‌ها نمی توانند به آسانی از کنار مشکلات و چالش‌های زندگی بگذرند یا آنها را با کمک هم حل کنند بلکه، در مواجهه با مسائلی مانند دخالت‌های خانواده‌های یکدیگر در زندگی مشترک‌شان یا با بهانه‌هایی مانند عملی‌نشدن شروط ضمن عقد، از هم جدا می‌شوند.

صرفنظر از تبعات افزایش آمار طلاق در جامعه، شمار زیادی از جوانان به علل گوناگون ازدواج نمی‌کنند که به نظر می‌رسد این موضوع هم نوعی بحران است. در رابطه با این موضوع چه نظری دارید؟
ما هم‌اکنون در شرایطی هستیم که گروهی از جوانان ما به علت رفاه‌زدگی، تنوع طلبی نامشروع و بی‌علاقگی به قبول مسئولیت، ازدواج نمی‌کنند و گروهی دیگر امکانات لازم برای ازدواج را ندارند و گروهی هم‌چنان زیاده‌خواه شده‌اند که حاضر نیستند زندگی را با شریک‌شان از صفر آغاز کنند و همه نوع امکاناتی را در آغاز زندگی مشترک طلب می‌کنند در حالی که، ما در جامعه سنتی گذشته این‌گونه رفتار نمی‌کردیم . زن و شوهر هر چه داشتند با هم به دست می‌آوردند.

چیزی که چند وقتی است در جامعه مرسوم شده راه‌اندازی کلینیک‌های مهارت آموزی در حوزه مهارت‌های اجتماعی است. مانند کنترل خشم و... وجود و عملکرد چنین کلینیک‌هایی را چگونه ارزیابی کرده و تا چه حد آنها را تایید می‌کنید؟
در شرایطی که از دانشگاه‌ها و دستگاه‌های اجرایی فعلا کار مطلوبی در این حوزه‌ها دیده نمی‌شود، وجود چنین مراکزی قابل توجیه می‌شود اما، اینکه عملکرد آنها تا چه حد علمی و درست باشد و چه قدر آن مربی و مشاور دلسوز باشد مساله مهمی است. بنابراین، اصل کار درست است چراکه، نیاز جامعه است اما اینکه تا چه حد در این کلینیک‌ها به نیازهای جامعه به درستی پاسخ داده می‌شود، بحثی است که جای بررسی دارد. (آرمان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها