اما آلاحمد، بخصوص در دوره دوم نویسندگی و بعد از «مدیر مدرسه» سبک خاص خودش را یافت؛ سبکی که به تعبیر خودش تلگرافی بود.
در این سبک جملات کوتاه و مقطع است و برخی جملات فعل ندارد و به قیاس جمله قبلی باید برای آن فعل گذاشت. جملات، فشرده و به تعبیر خودش شتابزده و با عصبانیت نوشته شده است. وقتی که جلال قلم به دست میگیرد، انگار این قلم، قلمی پولادین است.
این سبک در «مدیر مدرسه» خیلی روشن است، اما در آثار بعدی او غلیظتر میشود و کلمات و جملات با ضرب و زور بیشتری نوشته میشود.
در برخی آثار او بخصوص در مقالاتش، گاهی یک کلمه کار یک جمله را میکند. این سبک او تا حد زیادی متأثر از لویی فردینان سلین و آلبر کامو، نویسندگان فرانسوی است البته باید گفت آلاحمد آثارش را با عبارتهای قدیمی فارسی درآمیخته است.
مثلا بعضی عبارتهای آثارش شبیه داستانهای گلستان سعدی و برخی دیگر شبیه آثار خواجه عبدالله انصاری است.
بنابراین او از آثار کلاسیک فارسی هم کمک میگیرد. با همین سبک بود او که وارد جرگه نویسندگان شاخص فارسی شد.
او با «مدیر مدرسه» این سبک را تثبیت کرد و در «خسی در میقات» و بخصوص «سفر آمریکا» سبکش بسیار درخشان میشود.
گرچه برخی جملات جلال پیچیده است، اما برخی دیگر از جملاتش خیلی خودمانی است.
من فکر میکنم جمالزاده، هدایت، دهخدا و جلال نویسندگانی هستند که وقتی آدم آثارشان را میخواند احساس میکند در خانه خودش قرار دارد. احساس میکند در خانه زبانی خودش بهسر میبرد.
چون این سبک جلال سبک تازهای بود، عدهای سعی کردند از آن تقلید کنند. مثلا افرادی مانند شمس آلاحمد برادر جلال یا غلامحسین ساعدی سعی کردند مانند جلال، مقطع، فشرده و تلگرافی بنویسند اما تا آنجا که من مطالعه کردم هیچیک نتوانستند به پای او برسند.
این مربوط به این بود که جلال موقع نوشتن گرم و ملتهب میشد و از کوره بهدر میرفت. همین خصلتش نهایتا به سکته مغزی او منجر شد.
عبدالعلی دستغیب - نویسنده و منتقد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: