گفت‌وگو با مژده لواسانی، مجری برنامه «در پناه عشق»

هم‌نفس با مخاطبان رمضانی هستم

مژده لواسانی: اجرا شبیه وکالت است

کد خبر: ۵۷۶۴۵۵
مژده لواسانی: اجرا شبیه وکالت است

 

مژده لواسانی با آن‌که 24 سال دارد، اما بیش از 20 سال اجرا را در کارنامه‌اش به ثبت رسانده است. لواسانی از خردسالی با برنامه رادیویی «سلام کوچولو» اجرا را آغاز کرده است. «بچه‌های انقلاب» و «بوی گلِ آفتاب» از دیگر اجراهای رادیویی این مجری است. به خانه برمی‌گردیم، روز از نو و عصر خانواده نیز برنامه‌های تلویزیونی است که او اجرایشان را عهده‌دار شده است. لواسانی در رشته حقوق درس‌خوانده و معتقد است حرفه اجرا و وکالت وجوه اشتراک زیادی با هم دارند. با مژده لواسانی درباره اجراهای رادیویی و تلویزیونی‌اش گفت‌وگو کرده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد.

اولین فعالیت هنری شما حضور در برنامه سلام کوچولو در سه چهار سالگی بود. آن زمان شما کودک خردسالی بودید و در کنار عذرا وکیلی پشت میکروفن صحبت می‌کردید. فکر می‌کردید روزی مجری‌گری شغل و حرفه اصلی‌تان بشود؟‌

هر فردی در دوران کودکی‌اش به فعالیت‌های مختلف علاقه‌مند می‌شود و در برخی زمینه‌ها استعداد بیشتری از خود نشان می‌دهد. برخی بچه‌ها در فعالیت‌های هنری بیشتر از هم‌سن و سال هایشان کوشا هستند. راستش در دوران کودکی من هم جزو بچه‌های خوش سر و زبان بودم و علاقه داشتم در فعالیت‌های هنری شرکت کنم. همین مساله باعث شد به برنامه سلام کوچولو راه پیدا کنم. رادیو در آن سال‌ها کاملا حرفه‌ای من را پرورش داد. شاید ابتدا این تصور را نداشتم که اجرا را ادامه بدهم، اما رادیو این علاقه را در من تقویت کرد. معتقدم رادیو حکم تئاتر را برای یک هنرمند دارد. در واقع رادیو کارگاه پرورش استعدادهای جوانان است. البته در گذشته این مساله​پررنگ‌تربود.

به نظر شما چرا در گذشته به جنبه آموزشی رادیو بیشتر توجه می‌شد؟

من منکر وجه آموزشی رادیو در وضع کنونی نیستم، ولی شرایط نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است. خوشبختانه من این شانس را داشتم که در رادیو کنار بزرگان چیزهای زیادی یاد بگیرم. تمام استادان برای من و دیگر دوستانم وقت می‌گذاشتند. حضور در کنار این استادان راهگشای مسیر ما در رادیو شد. الان همان استادان در قید حیات هستند و فعالیت هنری دارند. اما دغدغه‌های زندگی،‌ شتاب زمانه و مسائل مالی به آنها اجازه نمی‌دهد همچون گذشته برای این مساله وقت بگذارند.

رشته تخصصی شما در دانشگاه حقوق بوده است. چطور شد مسیر اجرا و کار در رادیو را انتخاب کردید که اصلا ارتباطی با تحصیل‌تان ندارد؟

پدر من وکیل است و من به خاطر شرایط خانواده به رشته حقوق علاقه‌مند شدم،​ولیاینمسالهباعثنشدازعلاقه‌امبهاجراکاستهشود. بهقولمعروفصداوسیمامنراازبچگینمک‌گیرکردوروز‌به‌روزبرعلاقهمنافزودهشد. طیاینسال‌هادرس‌هایزیادیازاجرادررادیووتلویزیونگرفتم. تجربه‌ایکه شاید در رشته دیگر نمی‌توانستم کسب کنم.

همچنین من به فضای ادبی، فرهنگی و هنری از کودکی علاقه‌مند بودم و کار در رسانه را دوست داشتم. با شما موافق نیستم که وکالت و اجرا در رادیو و تلویزیون دو حرفه مجزا از هم هستند.

افرادی که در این دو رشته مشغول هستند هر دو باید روی مخاطبشان تاثیر گذار باشند. یعنی باید دانش و اطلاعاتشان به اندازه‌ای باشد تا بتوانند محیط اطراف خود را تحت تاثیر قرار دهند. وکیل در دادگاه باید این کار را انجام ‌دهد و مجری با مردم مواجه است. اجرا برای من مثل ارائه یک مقاله دانشگاهی است. خوشبختانه مردم در طول این سال‌ها نسبت به من لطف داشته‌ و با برنامه‌های من ارتباط برقرار کرده‌اند. در مجموع معتقدم بین اجرا و وکالت حلقه مشترکی وجود دارد که این دو را به هم وصل می‌کند.

یعنی آنقدر جذب اجرا شده‌اید که نمی‌خواهید به حرفه وکالت وارد شوید؟

هم‌اکنون من دانشجوی سال آخر رشته حقوق هستم و علاقه دارم در این حرفه کار کنم، اما این مساله باعث نمی‌شود اجرا را کنار بگذارم. چون اولویت کار من است و از کودکی در این حرفه مشغول بوده‌ام.

شما وقتی در قاب تلویزیون ظاهر شدید فقط 20 سال داشتید. آن زمان ترس و واهمه از روبه‌رو شدن با مخاطب بی‌شمار تلویزیونی نداشتید؟

من همیشه در زندگی‌ام تلاش کرده‌ام به اهدافی که مد نظر دارم، برسم. خدا را شاکرم که در این راه به من کمک کرده و توانستم در بیست سالگی اجرای برنامه‌های خانواده تلویزیون را به عهده بگیرم. گرچه در روزهای اول نگران این مساله بودم که آیا مردم مرا می‌پذیرند یا نه. خوشبختانه توانستم ارتباط خوب و صمیمانه‌ای با مخاطبان برقرار کنم. مهم‌ترین انگیزه من مردم بودند. آنها با بازخوردهای دلگرم‌کننده به من امید می‌دادند و همین مساله روی اجرای من تاثیرگذار بود و توانستم در هر برنامه رادیویی و تلویزیونی با هر ساختار و محتوایی که دارد خودم را هماهنگ کنم. در طول این سال‌ها برنامه‌های گوناگونی در زمینه‌های معارف و خانواده اجرا کرده‌ام. وجه اشتراک تمام برنامه‌ها این بود که سعی کردم خود مژده لواسانی باشم. گرچه موضوع برنامه تغییر می‌کرد و همین مساله در حالت‌های اجرا تاثیرگذار بود، اما در تمام برنامه‌ها خودم بودم و سعی نکردم آن چیزی را که نیستم نشان دهم. قالب رادیو و تلویزیون برایم فرقی ندارد و علاقه‌مندم کارم را درست انجام دهم. مجری که خوش‌قلب و مهربان باشد تاثیر بیشتری بر مخاطبش می‌گذارد. البته به این شرط که این وی‍ژگی در او نهادینه شده باشد. لنز دوربین صرفا نمی‌تواند ارتباط ما را با مخاطب برقرار کند. از سوی دیگر صداقت آدم‌ها از طریق چشم‌هایشان به بیننده منتقل می‌شد و چشم‌ها هیچ‌وقت دروغ نمی‌گویند.

شما در برنامه‌تان راجع به مسائل تخصصی زندگی مشترک صحبت می‌کنید. با این که خودتان چنین تجربه‌ای ندارید و دغدغه‌های ازدواج و موضوعات قبل و بعد از آن را حس نکرده‌اید. این مساله کار شما را سخت نمی‌کند؟

من به عنوان یک دختر جوان از نسل سوم وارد برنامه‌هایی چون «به خانه برمی گردیم»، «خانواده عزیز» و «عصر خانواده» شدم. بنابراین به مخاطب نشان دادم من هم یکی مثل خود شما از نسل جوانان هستم و نمی‌خواهم مثل بزرگ‌ترها صحبت کنم. در مباحث ازدواج نیز دغدغه‌های نسل خودم را در چارچوب خانواده در برنامه مطرح می‌کنم. در این شرایط حتی مادربزرگانی که بیننده برنامه هستند من را به عنوان دختر کوچک خودشان قبول می‌کنند. من هم در برنامه‌های اجتماعی درباره مباحث ازدواج و خانواده صحبت می‌کنم. قرار نیست آن چیزی را که نیستم به مخاطب نشان بدهم. همین مساله ارتباط من و مخاطبان را گرم‌تر کرده است.

به هر حال شما نمی‌توانید با کارشناس برنامه درباره ریزه‌کاری‌های طلاق و جر و بحث‌های زن و شوهری صحبت کنید. آیا قبل از اجرا تحقیق خاصی می‌کنید؟

گرچه من تجربه زندگی مشترک ندارم، اما رشته حقوق خوانده‌ام که بخشی از واحدهای درسی‌اش به این مساله می‌پردازد. با توجه به رشته تحصیلی و مطالعات گسترده‌ای که از قبل انجام می‌دهم سعی می‌کنم با اطلاعات کافی جلوی کارشناس حاضر شوم تا بتوانم به اندازه نیاز درباره حقوق خانواده صحبت کنم. از سوی دیگر شغل من به گونه‌ای است که مرتب سعی می‌کنم در مورد مباحث مختلف اجتماعی با اطرافیانم صحبت کنم تا با معیارهای آنها آشنا شوم و مباحث کاربردی را در برنامه با کارشناس مطرح کنم. یک مجری ضرورت دارد در حرفه خود اطلاعات و دانش لازم را داشته باشد و اگر در این زمینه کوتاهی کند خودش بیشتر از بقیه لطمه می‌بیند. خوشبختانه زمانی که من اجرای برنامه اجتماعی «روز از نو» را به عهده داشتم قبل از هر گفت‌وگو با کارشناس تحقیق گسترده‌ای انجام می‌دادم. حامد جوادزاده، مشاور برنامه نیز کمک‌های لازم را می‌کرد و تمام مواردی را که احتیاج داشتم در اختیارم می‌گذاشت. تحقیق و پژوهش برای مجری حرف اول را می‌زند. مخاطب ما خیلی هوشمند است و اگر مجری اطلاعات کافی در اختیار نداشته باشد طبیعی است مخاطب خیلی سریع متوجه مساله شود و شبکه تلویزیون را تغییر دهد. بنابراین دانش و اطلاعات برای مجری از اهمیت بسزایی برخوردار است. برنامه روز از نو تجربه خوبی برای من بود و خدا را شاکرم که توانستم به موفقیت برسم.

آیا از برنامه‌های خارجی در حوزه اجتماعی الگوبرداری می‌کنید؟

طبیعی است اجراهای خارجی را دنبال کنم، اما هر کشوری فرهنگ خودش را دارد. من نمی‌توانم با الگو‌برداری از یک مجری خارجی برنامه را اجرا کنم. چرا که در این صورت مخاطب به من اعتماد نمی‌کند. در کلیات نمی‌توان الگو گرفت. ادبیات و فرهنگ هر کشور متناسب با افراد جامعه است. ما باید سعی کنیم استانداردهای لازم را در اجرا داشته باشیم، اما نمی‌توانیم مثل آنها اجرا کنیم. مجریان خارجی براحتی به مسائل حاشیه‌ای و زندگی شخصی مهمان برنامه وارد می‌شوند؛ در حالی که فرهنگ جامعه این اجازه را نمی‌دهد یا مهمان برنامه علاقه‌ای ندارد درباره حاشیه‌های زندگی‌اش صحبت شود.

یکی از آسیب‌های برنامه‌های اجتماعی طرح سوالات تکراری است. در حالی که در برنامه‌های خارجی سوالات تنوع بیشتری دارد. این مساله را چطور توجیه می‌کنید؟

با این مساله موافق هستم، اما قبول کنید خیلی مواقع مهمانان برنامه قبل از پخش برنامه تاکید می‌کنند درباره برخی مباحث سوالی طرح نشود یا سیاست‌های سازمان به گونه‌ای است که نباید برخی سوالات را طرح کنیم. متاسفانه همه مشکلات به گردن مجری گذشته می‌شود؛ چرا که او ویترین برنامه است، اما قبول کنیم تهیه‌کننده نیز نقش بسزایی در این ارتباط دارد. او هم باید دست مجری را باز بگذارد. بگذارید برایتان مثالی بزنم. خانم الن در شبکه‌های غربی خودش همزمان تهیه و اجرای برنامه را به عهده دارد. طبیعی است برنامه او موفق می‌شود. در ایران هم نمونه‌های اینچنینی زیاد داریم. برنامه «پارک ملت» و «مردم ایران سلام» توسط آقای شهیدی فرد تهیه و اجرا می‌شد و به همین خاطر موفقیت زیادی میان مردم کسب کرد یا آقای علیخانی زمانی که تهیه‌کنندگی و اجرا را همزمان داشت میزان محبوبیت برنامه‌اش افزوده شد و درخشش بیشتری داشت، چون برنامه برای خودش بود. وقتی مجری، خودش هم تهیه‌کننده باشد دستش برای طرح سوالات متنوع‌تر بازتر است.

البته من خودم زمانی که اجرای برنامه‌ای را به عهده دارم سعی می‌کنم در اتاق فکر آن کار حضور داشته باشم، اما نظراتم را تا حدودی می‌توانم اعمال کنم؛ بنابراین شما در این رابطه نباید فقط مجری را مقصر بدانید.

شما در نوجوانی تجربه بازیگری در سریال‌های «پلاک 14» مهران مدیری و «خبرنگار» به کارگردانی محمد حسن‌زاده را داشته‌اید. چرا در طول این سال‌ها بازیگری را ادامه ندادید؟

احساس کردم در اجرا موفق‌تر از بازیگری هستم. به همین دلیل حرفه اجرا را با علاقه دنبال کردم. در ضمن پوشش چادر را برای خودم انتخاب کرده‌ام و در بازیگری گاهی باید از پوشش دیگری استفاده کرد. به همین دلیل نمی‌توانستم بازیگری را ادامه دهم، اما هنوز هم در تئاترهای مذهبی به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر حضور دارم. چرا که در این تئاتر‌ها می‌توانم چادر داشته باشم.

فاطمه عودباشی ‌/‌ گروه رادیو و تلویزیون

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها