تا آمدم سبقت بگیرم تصادف کردم

این که یک روز در نقش مردی سه زنه بازی کنی و روز دیگر در نقش یعقوب پیامبر، خود حادثه است. اما محمود پاک نیت، به دور از بازیگری و در زندگی شخصی‌اش نیز حوادثی را پشت سر گذاشته است. نظیر دو حادثه‌ای که در جاده و هنگام رانندگی برای او اتفاق افتاده است.

می‌گوید: نوروز سال 81 برای شرکت در مراسم اولین سالگرد فوت برادرم با خانواده به شیراز می‌رفتیم. تصمیم گرفتیم در مسیر برگشت سری هم به اقواممان در کازرون بزنیم. در مسیر برگشت، نرسیده به دشت ارژن، جاده پیچ‌های شدیدی دارد و سربالایی هم هست. در چنین جاده‌ای ما حدود 20 کیلومتر در ساعت پشت یک تریلی حرکت می‌کردیم. در یک لحظه تصمیم گرفتم از تریلی سبقت بگیرم و جلوی تریلی قرار گرفتم. خوشحال بودم از این‌که به سلامت سبقت گرفته‌ام که ناگهان یک دستگاه پژو به سمت ما منحرف شد و به شدت با ماشین من برخورد کرد به طوری که نصف ماشین من جمع شد.

پاک‌نیت ناگهان فریاد می‌زند که آهای چی کار می‌کنی و همسرش که در صندلی عقب خواب بوده ناگهان بیدار می‌شود و در پیچ و تاب ماشین سرش به ستون ماشین برخورد می‌کند. پاک نیت که سر و صورت خونین همسرش را می‌بیند، آشفته می‌شود. راننده پژو فریاد می‌زند و از آنها می‌خواهد از ماشین بیرون بیایند چون ممکن است ماشین آتش بگیرد. پاک نیت می‌گوید: سراسیمه از ماشین بیرون آمدیم. من، پسر بزرگ و همسرم را با ماشین دیگری به بیمارستان فرستادم و با پسر کوچکم منتظر شدیم تا پلیس بیاید.

اتومبیل او حدود دو ماه در تعمیرگاه می‌ماند تا تعمیر شود و محمود پاک‌نیت برای حضور در فیلمبرداری سریال «خانه‌ای در تاریکی» به کاشان می‌رود.

اما این بازیگر زمانی تصمیم می‌گیرد ماشینش را تعویض کند که حادثه دوم در نزدیکی آستارا برای او اتفاق می‌افتد: داشتم رانندگی می‌کردم که دیدم ماشین پیچ و تاب می‌خورد و ترمز نمی‌گیرد و نمی‌توان فرمان را کنترل کرد. در نهایت ماشین به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کسی هم صدمه ندید، اما چون پولوس ماشین بریده بود، نمی‌شد آن را کنترل کرد.

پاک‌نیت اضافه می‌کند: وقتی ماشین به چنین وضع نامطمئنی رسید، تصمیم گرفتم آن را عوض کنم. این بازیگر با سابقه تئاتر و تلویزیون تاکید می‌کند، هر دو حادثه برای من سهمگین و هولناک بود، اما خدا را شاکرم که مراقب ما بود و تنها خسارت مادی دیدیم و از هر دو مهلکه به خواست خداوند جان سالم به در بردیم و از این بابت شاکریم.