آینه‌ای مقابل اجتماع

قهوه‌خانه‌ها در بسیاری از نمایشنامه‌های ایرانی، رویدادگاه اصلی یا یکی از مکان‌های وقوع حوادث داستان بوده‌اند. فضای خاص، آمد و شد آدم‌ها، ارتباط با فرهنگ کوچه و بازار و... از ویژگی‌های قهوه‌خانه‌هاست که آنها را به مکانی جذاب برای نمایشنامه‌نویسان تبدیل کرده است.
کد خبر: ۲۹۸۷۸۹

این روزها در تالا‌ر چهار سوی تئاتر شهر ، نمایش سوگ سیاوش با کارگردانی سیاوش تهمورث روی صحنه است که داستانش در یک قهوه خانه می‌گذرد . در میان نویسندگان ایرانی، اسماعیل خلج بیش از دیگران قهوه‌خانه را مکان وقوع ماجرای نمایشنامه‌های خود قرار داده است.

در نمایشنامه‌هایی چون پاتوغ، پاانداز، حالت چطوره مش‌رحیم و... از این نویسنده، محیط قهوه‌خانه، آن‌ هم به شکل متروک، مجوزی است برای سر باز کردن عقده‌ها،‌ سوءظن‌ها، رمز‌ها و اعترافات.

خلج با انتخاب قهوه‌خانه اگرچه از یک سو مجبور شده ‌واژگان مبتنی بر فضای مورد نظرش را استفاده ‌کند، اما از طرف دیگر با انتخاب این فضا دستش باز شده تا به هر مساله روز جامعه پرداخته و آن را تعریف کند.

در قهوه‌خانه گفتن هر حرف، بسته به جو حاکم بر آن، مجاز است. قهوه‌خانه‌های مورد نظر خلج بیشتر شبیه دخمه‌اند ؛ دخمه‌هایی برای گفتگو و تبادل اطلاعات بین آدم‌های مختلف. آنها همچنین متروکند و بوی نم، رطوبت، سیاهی و کهنگی از سر و روی آنها می‌بارد.

خلج حتی وقتی می‌خواهد حرفی ورای فرهنگ و گفتار رایج در قهوه‌خانه بزند، شخصیتی جدید را به آن وارد می‌کند و بهانه‌ای ترتیب می‌دهد که همگان به سمت او رخ چرخانده و وارد دیالوگ‌ با او شوند. او از این طریق سوءتفاهم‌ها، برداشت‌ها و تعبیرهایی که آدم‌ها درباره یکدیگر دارند را مطرح می‌کند.

درست است که در دیالوگ‌های رد و بدل شده در این نمایشنامه‌ها، به جملات دندان‌گیری از لحاظ معنایی یا فلسفی (به شکل مفخم) دست پیدا نمی‌کنیم، اما اصل ارتباط اندیشه خلج با مخاطبان خود، بر پایه شناخت وضعیت‌های ابتدایی زندگی و مشکلات مربوط به آن است. به نظر می‌رسد خلج در ترسیم فرهنگ قهوه‌خانه و استفاده ‌از نوع مخصوص آن (قهوه‌خانه متروک)، بیشتر نگاه اجتماعی دارد تا فردی.

رویکرد او در نگارش و انتخاب چنین فضا و ماجرایی، بیشتر نمایش فرهنگ غم است و در خلال آن راوی آدم‌هایی می‌شود که مرده در روزمر‌گی خود هستند.از آنجا که قهوه‌خانه‌ها محیطی مردانه هستند و زنان در آن حضور پیدا نمی‌کنند، خلج با حرف زدن شخصیت‌ها درباره زن، به نوعی عدم حضور او را جبران می‌کند.

این شکل ارائه به خلج اجازه می‌دهد فضای اثرش را از شکل خشن و مردانه به تعادلی برساند که در آن ظرافت نیز رنگ و بوی خاص خود را ایفا می‌کند.

مرجان توجهی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها