در ابتدای جلسه امروز هیئت دولت؛

اعضای کابینه یازدهم سوگند یاد کردند

پزشکیان و مسأله خلأ هسته سخت!

احراز صلاحیت چهره‌ای همچون مسعود پزشکیان و گام نهادن او به گود رقابت ریاست جمهوری آن‌قدر برای برخی جریان‌ها غیر‌منتظره بود که اکنون و پس از پیروزی، می‌توان آثار آن اعجاز و اعجاب را در سازوکار بی‌سازوکار و غیر نهادینه بستن کابینه چهاردهم به وضوح به تماشا نشست.‌
کد خبر: ۱۴۶۶۳۲۹
نویسنده حسام رضایی / روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل سیاسی

 
با این‌که ستاد انتخاباتی پزشکیان کوشید با تشکیل نهادی تحت عنوان «شورای راهبردی انتقال دولت چهاردهم» شیوه انتخاب وزیران را قاعده‌مند و به دور از هر گونه شائبه و شایعه گرداند، لیکن آنچه در عمل رخ داد، فشار و سهم‌خواهی طیف‌های مختلف دخیل در پیروزی پزشکیان و ایجاد نوعی بی‌نظمی آشکار بود؛ چه آن‌که بهزاد نبوی اخیرا از همگان خواست تا دست از گوشت قربانی دولت آینده بردارند.در باب علت‌یابی مسأله مذکور می‌توان «خلا هسته سخت اطرافیان و یاران سیاسی» را طرح کرد؛ بدین معنا که چون پزشکیان هیچ‌گاه یک تیم سازمان یافته از نیروهای سیاسی وفادار به خود نداشته، اکنون همه نیروهایی که خود را در پیروزی او ذی‌حق و ذی‌نفع می‌پندارند، در‌صدد سهم‌بری از کیک قدرت هستند و همین موضوع ساخت کابینه آینده را با هزینه و هزیمت مواجه کرده است؛ این درحالیست که روسای جمهور قبلی تا حد زیادی از تیم متمرکز اولیه که دولت‌شان روی آنها بنا نهاده شد، برخوردار بودند.اکبر هاشمی رفسنجانی پیش از آن‌که در مرداد سال ۶۸ به مقام ریاست جمهوری برسد، رئیس مجلس دوره سوم بود و موفق شده بود در خلال تنظیم و تدوین لایحه برنامه اول توسعه، مدیران دولت احتمالی خود را از دل پارلمان و دولت مستقر وقت، سامان و سازمان بخشد. محمد خاتمی پیش از پیروزی در دوم خرداد سال۷۶سابقه حضور در نهادهای فرهنگی متعددی نظیر موسسه کیهان یا کتابخانه ملی را داشت و از چهره‌های اصلی جناح چپ اسلامی به حساب می‌آمد. بخشی از جناح چپ اسلامی یا چپ سنتی پس از ظهور دولت سازندگی، وارد نهادهای فکری و روشنفکری نظیر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری یا حلقاتی همچون کیان و عصر ما شدند و تدریجا بلوک چپ مدرن را ساختند. همین دو بلوک یعنی چپ سنتی (مثل مجمع روحانیون مبارز) و چپ مدرن (مثل سازمان مجاهدین انقلاب) جبهه اصلی حامیان خاتمی را در انتخابات هفتم ریاست جمهوری تشکیل دادند که البته باید به این جمع، محافظه‌کاران به قافله‌ مدرنیته پیوسته یعنی نیروهای نزدیک به هاشمی رفسنجانی را هم اضافه کرد که بخشی از سازوبرگ تبلیغاتی حزب کارگزاران سازندگی را در خدمت خاتمی قرار دادند.همین سه بلوک یعنی چپ سنتی، چپ مدرن و راست مدرن استخوان‌بندی مدیریتی و سیاستی دولت خاتمی را تشکیل دادند و البته چپ‌های مدرن در ادامه با ایجاد حزب مشارکت، به قدرت اصلی در دولت اصلاحات مبدل شدند و سایرین را کنار زدند.محمود احمدی‌نژاد هم که سال ۸۴پیروز ماراتن انتخاباتی در رقابت با هاشمی رفسنجانی شد، صاحب تیمی بود که حداقل دو دهه با آنها آشنایی داشت و کار کرده بود.‌حسن روحانی که سال ۹۲پیروز انتخابات شد، به عنوان پدرمعنوی حزب اعتدال وتوسعه شناخته می‌شدودردولتش نیز چهره‌های اصلی این حزب یعنی محمود واعظی، محمدباقر نوبخت، علی جنتی و مرتضی بانک به دائر مدار امورات دولت‌های یازدهم و دوازدهم مبدل شدند.‌مسعود پزشکیان بدون داشتن یک تیم منسجم، به پیروزی در انتخابات دست یافت‌. باید به انتظار نشست و دید که فقدان هسته سخت اولیه، در ادامه پزشکیان و دولت او را دچار چه وضعی خواهد کرد. به نظرمی‌رسد سهمیه‌خواهی ازسوی طرف‌های ذی‌نفع در دوره چهار ساله دولت پزشکیان، استمرار پیدا کند و لازم است رئیس جمهور محترم منتخب، آنچنان که وعده داده، با جدیت و بدون ملاحظه در برابر این وضعیت بایستد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها