سوءظن در قتل‌های ناموسی همچنان قربانی می‌گیرد

خون، ننگ را می‌شوید؟

یکی از روزهای اول اسفند سال 86 کلانتری... مرد جوان که حالا خشمش فروکش کرده، مرد جوان که حالا آرام گرفته، مرد جوان که حالا تعصب کورش را از یاد برده است، در کلانتری با دست‌های خون‌آلود ایستاده است روبه‌روی افسر نگهبان.می‌گوید: «من خواهرم را کشتم. به خاطر حرف مردم! اما حالا فهمیدم که بی‌گناه بوده.» مرد گریه می‌کند، عرق سرد را از پیشانی‌اش پاک می‌کند و خون دست‌هایش پیشانی‌اش را سرخ می‌کند. پیرزنی که تازه رسیده جیغ می‌کشد. به پسر حمله می‌کند: «خواهرت رو کشتی؟ آخه واسه چی؟ اون دختر که گناهی نداشت.» سرباز وظیفه مرد را عقب می‌کشد، اما او از خودش دفاعی نمی‌کند. مثل این که دلش می‌خواهد پیرزن سیلی‌های محکم‌تری به او بزند. مثل این که دلش می‌خواهد با یکی از آن سیلی‌ها از خواب بپرد و بفهمد سلاخی خواهر 17 ساله‌اش به خاطر یک سوءظن ساده فقط یک کابوس بوده است. اما خوابی در کار نیست. پیرزن باز هم جیغ می‌کشد و می‌گرید: «خواهرت مثل فرشته پاک بود پسر! چرا کشتیش؟»
کد خبر: ۲۵۳۸۸۱

همواره در تمام دنیا، قتل‌هایی با توجیهات ناموسی و حیثیتی رخ می‌دهد که کشور ما نیز از این پدیده مستثنا نیست. واژه قتل‌های ناموسی به تصورات سنتی از ناموس و حیثیت برمی‌گردد که به تعریف آن در جوامع مدنی ارتباط ندارد. این در حالی است که در بسیاری از جوامع مرد‌سالار سنتی، آبروی اجتماعی مردان که مسوول پاسداری از حیثیت خانوادگی هستند، به برخوردها و روابط خویشاوندان مونث آنها مربوط می‌شود. بررسی این جنایات بیانگر این واقعیت تلخ است که چنین قتل‌هایی یا به منظور احیای شرف و آبروی خانوادگی یا پنهان کردم جرم‌هایی چون تجاوز و روابط جنسی با محارم یا با هدف حل مشکلات خانوادگی همچون مشاجره‌های ارثی و قبیله‌ای یا مشکلات مالی رخ می‌دهد.

در ایران نیز با وجود اقوام مختلف و تسلط فرهنگ قبیله‌ای در برخی مناطق، امکان وقوع قتل‌های ناموسی دور از انتظار نیست. اگرچه آمار دقیقی از میزان وقوع آن در دست نیست؛ چراکه بسیاری از این قتل‌ها گزارش نمی شوند؛ اما براساس گزارش‌های منتشر شده طی سال‌های 76 تا 80 بیش از 7000 مورد قتل در ایران به وقوع پیوسته که از این تعداد حدود 400 مورد آن مربوط به قتل‌های ناموسی می‌شود؛ البته این قتل‌ها در برخی استان‌ها و مناطق کشورمان که فرهنگ عشیره‌ای و برخی سنت‌های خاص قومی و قبیله‌ای دارند، متاسفانه بیشتر به چشم می‌خورد.

قربانیان بی‌گناه سوءظن‌ها

مردی که تصور می‌کرد همسر جوانش با مرد غریبه‌ای روابط پنهانی برقرار کرده، با همدستی 2 نفر از اعضای خانواده‌اش، او را به قتل رساند.

پدری که تصور می‌کرد دختر 17 ساله‌اش توسط دایی‌اش مورد تعرض قرار گرفته، سر او را برید؛ اما آزمایش پزشکی قانونی پس از مرگ، حکایت از بی‌گناه بودن دختر داشت.

برادری که تصور می‌کرد خواهرش با پسر جوانی مخفیانه رابطه برقرار کرده، برای جلوگیری از بی‌آبرو شدن با کمک پدر، خواهرش را به آتش کشید.

مردی که تصویر 2 دختر جوانش را در سی‌دی پارتی شبانه دیده بود، برای پاک کردن این لکه ننگ، هر دو دخترش را سر برید که سهم دختر بزرگش مرگ بود و دختر کوچکش را که بشدت زخمی شده بود، به بیمارستان رساندند و از مرگ حتمی نجاتش دادند.

پدری که با انگیزه ناموسی، دختر جوانش را با همدستی مردی در زاهدان سنگسار کرد.

براساس آمار سازمان ملل متحد، سالانه حدود 5000 زن و دختر جوان با عنوان ناموس و حیثیت به قتل می‌رسند، در حالی که آمار واقعی رقمی بالاتر از اینهاست، زیرا در بسیاری از موارد شکایتی عنوان نمی‌شود یا خانواده‌های قربانیان به دروغ این جنایات را به عنوان خودکشی، تصادف یا ناپدید شدن گزارش می‌دهند. این نوع جنایات که آنها را قتل‌های ناموسی می‌نامند در کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان، اردن، ترکیه، ایران و... ریشه‌های عمیق و قربانیان فراوان دارد. بررسی‌های بیشتر بیانگر این واقعیت تلخ است که این جنایات یا به منظور احیای شرف و آبروی خانوادگی یا پنهان کردن جرم‌هایی چون تجاوز و روابط جنسی با محارم اتفاق می‌افتد.در بسیاری از کشورهای جهان به دلیل نبود قوانین شفاف به طور جدی به این قتل‌ها و پرونده‌های آنها رسیدگی نمی‌شود و در بسیاری موارد، مجازات‌های خفیفی برای قاتلان در نظر گرفته می‌شود. قتل‌های ناموسی در بسیاری از نقاط به‌ظاهر برای برقراری شرافت خانوادگی صورت می‌گیرد و معمولا یکی از اعضای زیر 18 سال و مجرد خانواده ماموریت این قتل را به عهده می‌گیرد. دلیل چنین انتخابی هم این است که اگر پرونده به دادگاه کشیده شود، این افراد به خاطر سن کمشان از مجازات‌های سبک‌تری برخوردار شوند.

کشته شدن زن‌ها و دختران در این گونه قتل‌ها هیچ تاثری ایجاد نمی‌کند و حتی گاهی گفته می‌شود حق آنها بوده است. در ضمن این قتل‌ها بسیار فجیع بوده و برخلاف همه قتل‌ها، قاتل فراری نیست و براحتی خود را معرفی می‌کند و خانواده مقتولان نیز معمولا خواستار مجازات قاتل نیستند و حتی در مواردی قتل را وظیفه قاتل می‌دانند و برای کاهش مجازات او تقاضای عفو می‌کنند.

آمارهای منتشر شده نشان می‌دهد از هر دو زنی که در ایران به قتل می‌رسند، یک نفر قربانی قتل‌های ناموسی یا به عبارتی سوءظن افراد خانواده خود است. قتل‌های ناموسی که در حمایت از شرف، آبرو، غیرت و تعصبات اتفاق می‌افتد، در جامعه ما هرساله زنان زیادی را قربانی مردان می‌کند. واژه غیرت در ادبیات ما ناموس‌پرستی تعریف شده و ناموس نیز زن خانواده است که وابسته به یک مرد است؛ بنابراین ناموس خط قرمزهایی برای مردان به وجود می‌آورد که زنان نباید از آنها تخطی کنند، در غیر این صورت مجازات‌های سنگینی در انتظار آنهاست. حال این مجازات شامل حال مادر می‌شود، خواهر یا همسر هیچ فرقی ندارد. قتل‌های ناموسی را نیز می‌توان از حیث جنایت به 2 گونه مورد بررسی قرار دهیم با این توضیح که انگیزه ناموسی گاه موجب دگرکشی می‌شود و گاه به طور مستقیم به ناموس‌کشی منجر می‌شود.

در مورد دوم، مقتول در مظان اتهام اخلاقی قرار می‌گیرد و این اتهام موجب برانگیخته شدن احساسات وابستگان مذکر خونی او می‌شود. عکس‌العمل مردان نیز مستقیم به آستانه تحریک‌پذیری آنها که خود تابعی از هنجارهای فرهنگی  تاریخی هر فرد است، بستگی دارد که شدیدترین و جنایت‌بارترین عکس‌العمل، قتل است.

سوءظن همچنان قربانی می‌گیرد

تحلیل آمار قتل زنان در کشور مشخص می‌کند بیشتر این زنان را مردان درجه یک خانواده به قتل رسانده‌اند؛ در حالی که براساس اعتراف بسیاری از مردان قاتل، سوءظن یکی از عوامل اصلی این اقدام بوده است.

در آخرین مواردی که بتازگی رخ داده است، شاید بتوان به حادثه غم‌انگیز مردی اشاره کرد که درپی سوءظن به همسرش او و کودک 2 ساله‌اش را به قتل رساند. این مرد در بازپرسی‌های پلیسی پرده از جنایتی خانوادگی برداشت و گفت: «من به ارتباط همسرم با پسر خاله‌اش مظنون بودم و به همین دلیل اقدام به قتل کردم.» او همچنین اعتراف جالب اما تکان‌دهنده‌ای نیز می‌کند: «متوجه بودم که اشتباه می‌کنم، اما نمی‌دانم چرا از ارتکاب این جنایت منصرف نشدم.»

افزایش 11 درصدی قتل‌های خانوادگی

دکتر مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری و آسیب‌شناس مسائل اجتماعی در گفتگو با «جام‌جم» با اشاره به این واقعیت که قتل‌های ناموسی طی سال‌های اخیر در برخی مناطق کشور به معضل نگران‌کننده‌ای تبدیل شده است، می‌گوید: در میان قتل‌های به وقوع پیوسته در کشور، قتل‌های خانوادگی یعنی شوهر به دست زن یا زن به دست همسر و دیگر انواع آن در سال 87 نسبت به سال گذشته با آمار 11 درصدی افزایش مواجهه بوده و در این خصوص یکی از آزاردهنده‌ترین انواع قتل‌ها، قتل‌های ناموسی است. قتل یک دختر به دست اعضای خانواده همچون پدر، برادر یا اقوام و حتی همسر.

علل و عوامل چنین قتل‌هایی که در سال 87 با رشد 11 درصدی مواجه بوده است را نیز می‌توان در سوءظن و بدگمانی نسبت به رفتارهای یک زن که حتی می‌تواند دلایلی غیر از رابطه با مرد بیگانه یا مورد تجاوز قرار گرفتن داشته باشد، یافت.

بر اساس آمارهای ارائه شده، بیشتر قتل‌های ناموسی در کشور ریشه در سوءظن‌های روانی داشته است

وی با تاکید بر این که در حدود 60 درصد از قتل‌های ناموسی همواره پای احتمال حضور مرد بیگانه در میان است، می‌گوید: این موارد بیشتر درخصوص دخترانی صادق است که در محیط‌های فرهنگی بسته و در میان تعصبات قومی و جغرافیایی سختگیرانه‌ای زندگی می‌کنند که حتی سخن گفتن با یک مرد بیگانه، خیانتی بزرگ نزد خانواده به حساب می‌آید که جز با قتل زن که از دید خانواده مجرم اصلی است، چنین ننگی پاک نمی‌شود. این در حالی است که اگرچه برخی قاتلان در این‌گونه قتل‌ها پس از ارتکاب قتل به بی‌اساس بودن سوءظن خود پی برده و دچار عذاب وجدان می‌شوند، اما متاسفانه برخی به دلیل برخورداری از حمایت خانواده، حق را کاملا به خود داده با توجیه صیانت از خانواده هیچ‌گاه از عمل خود پشیمان نمی‌شوند.

البته این آسیب‌شناس اجتماعی در کنار این عوامل به نقش موارد دیگری همچون ازدواج‌های اجباری، ازدواج‌های سنتی ناف‌بری، خون‌بس و عقدهای در آسمان بسته شده که منجر به بروز ناهنجاری‌های رفتاری در میان زنان و دخترانی که قربانی این‌گونه ازدواج‌ها می‌شوند و سپس نیز با سرد شدن نسبت به زندگی زناشویی و روابط خود با همسر، زمینه خیانت به همسر را فراهم آورده و در نهایت منجر به آلوده شدن دست مرد به خون همسر می‌شوند، اشاره می‌کند.

ضرورت فرهنگ‌سازی

ابهری همچنین در کنار بحث قتل‌های ناموسی به خودکشی‌ها و خودسوزی‌های ناشی از مسائل ناموسی نیز به عنوان یکی از شاخه‌های قتل‌های ناموسی که در برخی مناطق کشور شیوع بالایی دارد، اشاره کرده و لزوم آموزش مهارت‌های زندگی را به خانواده‌هایی که در شرایط خاص و با خرده‌فرهنگ‌های ویژه سنتی و قبیله‌ای در برخی مناطق کشور زندگی می‌کنند مورد تاکید قرار می‌دهد. در ضمن وی معتقد است تا وقتی بسترسازی‌ها و اقدامات فرهنگی لازم برای ارتقای سطح آگاهی‌ها و فرهنگسازی در راستای حفظ حقوق و جایگاه زنان و ابتدایی‌ترین حق و حقوق آنها به عنوان یک انسان که همان حق حیات است، صورت نگیرد یا این که حتی در صورت مجرم بودن زن این قاضی و مراجع ذی‌صلاح هستند که تعیین‌کننده نوع و میزان مجازات هستند و نه برخی باورها و اعتقادات بی‌پایه و اساس سنتی که گاه مجازاتی ناعادلانه نسبت به جرم یک زن برایش تعیین می‌کنند، شاید همچنان باید هر روز نسبت به افزایش معضل قتل‌های ناموسی بیمناک بود.

زنگ خطرها به صدا در می‌آید

افزایش وقوع قتل‌های ناموسی طی سال‌های اخیر در برخی مناطق کشور، زنگ خطرها را برای بسیاری از فعالان حقوق زنان و حتی مسوولان کشور به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی به صدا درآورده است؛ به طوری که رئیس دادگستری استان خوزستان اواخر سال گذشته در همایش «خشونت و جنسیت در نهاد خانواده» از وقوع قتل‌های ناموسی در این استان ابراز نگرانی کرده و از این پدیده به عنوان یک مشکل جدی نام برده است.

دولت‌آبادی با بیان این که ریشه‌های قتل‌های ناموسی در خوزستان نهادینه شده، معتقد است: عرف محلی، وقوع این قتل‌ها را مجاز می‌شمارد و عاملان این قتل‌ها به هیچ وجه فراری نیستند.

به گفته وی، قتل‌های ناموسی در این استان به صورت بسیار فجیع رخ می‌دهد و خانواده مقتولان نیز به طور معمول خواستار مجازات قاتل یا قاتلان نمی‌شوند.

دولت‌آبادی در عین حال اظهار می‌کند که در برخی مواقع خانواده مقتول اقدام قاتل را وظیفه وی دانسته و برای کاهش مجازاتش تقاضای عفو می‌کنند.

این مقام قضایی همچنین با بیان این که قتل‌ها معمولا به دستور برخی بزرگان این افراد صورت می‌گیرد، از تحت تعقیب قرار نگرفتن امرکنندگان به این قتل‌ها در این استان اظهار تاسف و نگرانی کرده است.وی معتقد است: تا وقتی عده‌ای فکر می‌کنند می‌توانند افراد دیگری را بکشند و مجازات نشوند، حتی قضات هم نمی‌توانند اشد مجازات را برای آنها صادر کنند، چرا که هیچ شکایتی از آنها وجود ندارد.به نظر می‌رسد آنچه طی سال‌های اخیر به معضل قتل‌های ناموسی در برخی مناطق کشورمان دامن زده است، وجود برخی استثناء‌ها و تبصره‌ها در قوانین مجازات برای چنین جرم‌هایی است که برخورد نکردن با عاملان چنین جنایاتی را رقم می‌ز‌ند، به طوری که مرتکبان این قتل‌ها با آگاهی از همین استثناءها و تبصره‌های خاص، از این امر به عنوان راهی برای فرار از مجازات بهره می‌جویند.

قانونی که استثنا ندارد

معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان تهران در گفتگو با «جام‌جم» و در پاسخ به این پرسش که آیا قوانین حقوقی کشورمان این اجازه را به خانواده و بخصوص پدر داده که در صورت سوءظن به دختر یا همسر خود نسبت به ارتکاب روابط نامشروع، چه این سوءظن واقعیت داشته باشد و چه نداشته باشد، شخصا نسبت به مجازات و قصاص اقدام کند، تاکید می‌کند: اگرچه براساس برخی مواد قانونی پدر و جد پدری در صورت قتل فرزند از مجازات مبرا می‌شوند و حتی ممکن است در برخی قتل‌هایی که به بهانه مسائل ناموسی و حفظ آبرو صورت می‌گیرد، شاکی خصوصی وجود نداشته باشد، اما برای جرایم اینچنینی که جنبه جرایم عمومی شامل قتل پیدا می‌کند، دادستان به عنوان مدعی‌العموم مجازات تعزیری برای فردی که مرتکب چنین جنایتی شده در نظر می‌گیرند که معمولا بین 10 تا 15 سال حبس است. در واقع نکته اصلی اینجاست که با در نظر گرفتن برخی مسائل شرعی، اگرچه پدر قصاص نمی‌شود، اما مجازات تعزیری قطعا در مورد او اجرا خواهد شد.

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که برخی قتل‌های ناموسی گاه توسط برادر یا با مشارکت دیگر اقوام نزدیک همچون پسرعموها صورت می‌گیرد و پس از ارتکاب این جنایت نیز با نبود طرح شکایت از سوی خانواده مقتول یا رضایت آنها، عاملان قتل بدون مجازات خاصی آزاد می‌شوند.

اما قاضی مظفری با رد این مساله و با تاکید بر این‌که بجز پدر که قانون به جای قصاص، مجازات تعزیری را برای وی در نظر گرفته، هر یک از عاملان قتل از جمله برادر یا دیگر اعضای خانواده در صورت ارتکاب جرم بدون کوچک‌ترین اغماض به قصاص و اعدام باید محکوم شوند؛ چرا که در قانون اشاره‌ای به برادر یا دیگر بستگان نشده و تنها پدر و جد پدری آن هم در موارد خاص از قصاص مبرا می‌شوند، اما مجازات تعزیری برای آنها اعمال می‌شود.

اگرچه حل معضلات اینچنینی که گاه ریشه در برخی عقاید و رسوم نادرست دارد، ‌شاید تنها با نوشتن گزارش‌هایی از این دست قابل ریشه‌کنی نباشد، اما می‌توان امیدوار بود که با ارتقای سطح آگاهی و فرهنگ جامعه و بویژه خانواده‌هایی که به نوعی به دلیل قرار گرفتن در شرایط جغرافیایی و فرهنگی خاص، این نوع معضلات را در محدوده زندگی خود از نزدیک حس می‌کند، اطلاع‌رسانی‌های پی‌درپی، بهره‌مندی از نظرات کارشناسان و صاحب‌نظران از یک سو و تشدید مجازات و برخوردهای جدی و پیگیرانه با مرتکبان چنین جنایات ناشایستی از سوی مسوولان و مراجع ذی‌صلاح از سوی دیگر، بتدریج ریشه قتل‌های ناموسی در جامعه خشکانده شود؛ قتل‌هایی که در بیشتر موارد ریشه در سوءظن دارد و بس.

پوران محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها