تقریب مذاهب اسلامی به معنای تلاش برای تحکیم روابط میان پیروان مذاهب اسلامی ازراه درک اختلافهای میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات است نه اصل اختلافها و برای دستیابی به چنین اهداف سرنوشتسازی، چه ابزاری کارآمدتر از تولیدات فرهنگی بهخصوص سینما و ادبیات؟ با اینکه وحدت بین ایرانیان شیعه و سنی در طول تاریخ و حوادثی که با همدلی و اتحاد با یکدیگر پشت سر گذاشتهاند، در تعدادی از آثار سینمایی و ادبی کشور نمود داشته، اما این آثار تاکنون نتوانستهاند حق مطلب را در مورد اهمیت وحدت مسلمانان و نتایج قدرتآفرین این اتحاد ادا کنند و محوریت بیشتر فیلمها و کتابهای فارسی، بیش از تاکید بر اتحاد امت اسلام، تصویرسازی از یکپارچگی ملی و میهنی بوده و موضوع وحدت مذاهب اسلامی همیشه در حاشیه تولیدات فرهنگی مطرح شده است.
سینمای وحدتآفرین، سینمای استراتژیک است
درشرایطی که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا اینک ازمحصولات سینمایی خود دررزمگاه جنگ نرم رسانهای،برای تفرقهافکنی مذهبی و ترویج ارزشهای لیبرالی علیه ارزشهای اسلامی با هدف تهاجم فرهنگی و اسلامهراسی استفاده میکند، لازم است سینمای استراتژیک کشور با روایت حقیقت وحدت بین شیعه و سنی، اتحاد تاریخی مذاهب اسلام را بیش از پیش تحکیم بخشد و بار دیگر با بهتصویرکشیدن پیروزیهای جبهه اسلام به واسطه وحدت مذاهب که در طول تاریخ، از گذشته تاکنون ادامه داشته، فرصت هر نوع تفرقهافکنی و تحریف را از جریانهای سلطه فرهنگی بگیرد. تا زمانی که سینمای استراتژیک ما درباره اسلام و شخصیتهای برجسته دینی و مذهبی و انتشار این آثار در جهان، کار کارستانی نکند، دست برتر با جبهه باطل خواهد بود و سینمای ضداسلام و ضد ایران غربیها، شمایلی وحشتآفرین و دور از واقعیت از دین و پیامبر مهربانیها به تصویر میکشد. این درحالیاست که سینمای جهان اسلام تاکنون نه دین خود به پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاکش را بهطور کامل ادا کرده است و نه سینما و سایر عرصههای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان یکی از قطبهای اصلی تشیع و موفق در ایجاد وحدت مذاهب به لحاظ کمی قدمهای مهمی در بهتصویرکشیدن اتحاد امت اسلام برداشته که قابل دفاع و عرضه جهانی باشد و بتوان روی این تولیدات فرهنگی بهعنوان لوازم وحدت بین مسلمانان حساب باز کرد.
سینمای دفاع مقدس؛ از وحدت ملی تا وحدت اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سیل حوادث تاریخی که ایرانیان با هر دین و مذهبی با آن مواجه شدند، هشت سال دفاعمقدس یکی از باشکوهترین دوران است که نهتنها موجب معرفی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادتطلبی بهعنوان یک سبک زندگی شد، بلکه در سینمای ایران اسلامی نیز ژانر بدیع و بیمثالی به اسم سینمای دفاعمقدس را پدید آورد. این سینما که رشادتها و دلیری زنان و مردان غیور ایرانی در مواجهه با دشمنان ایران و اسلام را به تصویر میکشد، در مواردی سعی کرده وحدت مذاهب اسلامی را هم نمایش دهد؛ وحدتی که به برکت آن جمهوری اسلامی ایران در مقابل تجاوز عراق به پیروزی رسید؛ اما حتی در این فیلمها نیز موضوع اصلی دفاع از مرزهای کشور در یک جنگ تمامعیار است و بیش از وحدت مذاهب اسلامی، مخاطبان با قصههایی از اتحاد ملی ایرانیان مواجه هستند. البته که نمایش این بعد از اتحاد ملی یعنی اتحاد بین اقوام ایرانی هم جایگاه مهمی در سینمای استراتژیک دارد، ولی لازم است در شرایطی که دشمنان اسلام، ضربه به وحدت تاریخی شیعه و سنی را هدف قرار دادهاند و از هیچ فرصتی برای تفرقهافکنی مذهبی بین مسلمانان دریغ نمیکنند، عدم تولید فیلم سینمایی با موضوع وحدت مذاهب اسلامی در ایران، نقطهضعف بزرگی برای ماست که راه را برای هر نوع نفوذ فرهنگی و اختلافآفرینی مستکبران بین مسلمانان باز میکند.
حاتمیکیا؛ یک استثناء
نمیتوان از سینمای دفاعمقدس گفت و از ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان شاخصترین فیلمساز این ژانر چیزی نگفت. حاتمیکیا نگاه سینمایی متفاوتی به تاریخ جنگ تحمیلی داشته و دارد و هربار با ساخت یک فیلم سینمایی، کمک بزرگی به سینمای استراتژیک کشور کرده، ولی حتی در آثار حاتمیکیا نیز فیلمی با موضوع وحدت مذاهب اسلامی چه در دوران دفاعمقدس و چه پس از آن و تاثیر این وحدت در پیروزی جبهه حق علیه باطل خالی است. گرچه این سینماگر سرشناس در آثاری مانند «چ» یا «به وقت شام» تا حدودی پیوند و پیوستگی مسلمان از هر نوع مذهبی را مورد اشاره قرار داده، اما سینمای استراتژیک قطعا از فیلمسازی در جایگاه حاتمیکیا توقع بیشتری دارد.
فرزند خاک؛ یک نمونه
نمونه دیگری از فیلمهای دفاعمقدس که مخاطب علاقهمند به تماشای اتحاد بین مسلمانان شیعه و سنی ایران در جنگ تحمیلی را تا لب چشمه میبرد و تشنه برمیگرداند، فیلم سینمایی «فرزند خاک» است. زمانی که محمدعلی باشهآهنگر فیلم سینمایی فرزند خاک را ساخت به نکته مهمی توجه داشت که شاید کمتر در فیلمهای دفاعمقدس به آن پرداخته شده بود؛ اینکه هموطنان اهل سنت ایرانی در این فیلم نقش محوری را برعهده داشتند و تماشای جانفشانی و فداکاری آنها برای حفظ مرزهای ایران اسلامی فارغ از هر مذهبی که دارند، فیلم فرزند خاک را تبدیل به اثری استراتژیک کرد، اما بازهم حق مطلب نسبت به وحدت مذاهب اسلامی در این فیلم بهطور کامل ادا نشد و با اینکه فیلم توانست از سیدها و حاجیهای کلیشهای سینمای دفاعمقدس عبور کند، اما باز زور روایتهای فرعی قصه فیلم بر مسأله وحدت مذهبی مسلمانان که میتوانست پررنگتر از این در فیلم پرداخت شود، چربید.
تقریب مذاهب، رویکرد فرعی فیلمهاست
اما ما در مواردی هم آثاری داریم که وحدت اهل سنت و شیعیان ایرانی را بهخوبی در قالب سینما روایت کردهاند. بهعنوان مثال فیلم سینمایی «دولهتو» به کارگردانی زندهیاد رحیم رحیمیپور یکی از همین فیلمهاست که سال۱۳۶۳ساخته شد وروایتگر بمباران زندان دولهتو در نزدیکی سردشت در آذربایجانغربی و جنایت گروهک کومله است. این فیلم مشخصا از وحدت مسلمانان و حفظ اتحاد مذاهب اسلامی بهعنوان رمز پیروزی، روایتی سینمایی بوده که در نوع خودتاثیرگذاری قابلتوجهی داشته است. البته در طول تاریخ سینمای ایران پس ازپیروزی انقلاب اسلامی تعداد زیادی ازسینماگران متعهد، درک درستی ازتوجه به اتحاد مذاهب اسلامی در فیلمهای سینمای داشتهاند و درچند دهه اخیر آثاری مانند«غریب»ساخته محمدحسین لطیفی یا «دوئل» احمدرضا درویش هم با چنین رویکردی ساخته شدهاند، اما واقعیت این است که تقریب مذاهب رویکرد فرعی این فیلمهاست و اصل قصه به وحدت اسلامی نپرداخته است.
سینما در هر فرصتی از وحدت اسلامی بگوید
درخصوص طرح اصل وحدت اسلامی در سینمای استراتژیک دو نکته قابلتوجه دیگر وجود دارد؛ نکته نخست اینکه اتحاد و اخوت میان ملتها و آحاد مسلمانان در سراسر جهان، از اهداف و آرمانهای اصیل اسلام است که ریشه در قرآن، سنت و آرای اندیشمندان مذاهب اسلامی دارد؛ بنابراین گفتن از این اصل نه محدود به بازههایزمانی خاصی مانند دوران جنگ تحمیلی و بحران است و نه هیچگاه از اهمیت آن کاسته میشود. در واقع سینما در هر فرصتی میتواند از وحدت بگوید و این قابلیت و ظرفیت را دارد که حتی در بیان امروزیترین قصههای خود هم تاکیدی بر نقش وحدت اسلامی و سبک زندگی ایرانی_اسلامی برآمده از این اتحاد داشته باشد و درساحت سینمای استراتژیک، راهبری فرهنگی کشور را به عنوان عامل وحدتبخش از طریق تولید چنین آثاری دنبال کند.
تفرقه مذهبی با اشتباه فیلمسازی
نکته دومی که بهنظرمیرسد در این سالها نسبت به تبعات فرهنگی آن بیتوجهی شده، اشتباه محاسباتی برخی سینماگران در تصویرسازیهای نادرست از برخی مناطق کشور است که ناخواسته به وحدت مذاهب اسلامی خدشه وارد میکند. به عنوان مثال زمانی که نرگس آبیار با هدف روایت از حادثهای واقعی درسیستانوبلوچستان که بیشتر هموطنان مسلمان ما در این منطقه اهل سنت هستند، «شبی که ماه کامل شد» را میسازد، گرچه تلاش کرده حقایق رخ داده در بازهزمانی خاصی را به تصویر بکشد، اما این فیلم در لایههای زیرین خود تصویر خشن از اهل سنت عرضه میکند که خروجی آن به نفع امت اسلام نیست. قطعا فیلمسازان متعهد باچنین هدفی فیلم نمیسازند واین تبعات منفی در درازمدت از چنین فیلمهایی حادث میشودودرفیلمهای دیگری مانند «یادگار جنوب» که هم اکنون روی پرده است هم دیده میشود، مخاطب این نوع فیلمها که بلوچهای سنی و باغیرت را که قرنهاست پاسدار مرزهای ایران اسلامی بودهاند، بیشتر در کسوت افرادی جنگطلب، خلافکار با زندگیهای تلخ میبیند که بیتردید تصویر درستی نیست.
غفلت ادبیات از روایت وحدت مذاهب
با اینکه درسالهای اخیربه مسأله زندگی پیامبراسلام (ص)در داستانها ورمانهای فارسی توجه بیشتری شده، اما این عرصه فرهنگی نیز همچنان از نظر پرداخت دقیق و همهجانبه نسبت به موضوع وحدت مذاهب اسلامی عملکرد موفقی نداشته و اگر فیلمی تولید شده، بیشتر درساخت تصویری از سینمای پیامبر(ص)بوده و پا را فراتر ازاین حد نگذاشتهایم. این در حالی است که در جهان امروز نوسازی اندیشهها و توجه به اشاعه ادبیات حوزه تقریب مذاهب اسلامی در راستای تبیین رابطه تقریب با پدیدههای اجتماعی و حوزههای مختلف حیات بشری بهویژه حیات امت اسلامی، ضروری است. در اینجا مختصری درباره هرکدام توضیح خواهیم داد.
لمیزرع؛ قصهای برای تقریب مذاهب
رمان «لمیزرع» اثر محمدرضا بایرامی یکی ازرمانهای موفقی است که در فضای تقریب و روشنفکری دینی سیر میکند که یکی از مسائل جهان اسلام است. با اینکه این رمان راجعبه جنگ و در داخل جنگ نوشته شده، اما در آن از خطمقدم جنگ خبری نیست. ویژگی مهم این رمان توجه آن به مسأله اتحاد مذاهب اسلامی بوده که نوع نگاه متفاوتی راعرضه و نشر کتابستان این رمان را منتشر کرده است.
قصه کودکی پیغمبر(ص) در سهکاهن
«سهکاهن» عنوان رمانی است به قلم مجید قیصری که نشر کتابستان معرفت آن را منتشر کردهاست. داستان در ۱۴۸۰ سال پیش در صحرای حجاز و در میان قبیله بنیسعد رخ میدهد. رمان سه کاهن، اتفاقات زندگانی پیامبر در دوران کودکی ایشان را مرور میکند. نویسنده کتاب با انتخاب دوران کودکی پیامبر، بر چند مسأله مهم تأکید کردهاست. وی با تصویرکردن دنیای پیامبری که هنوز به بعثت نرسیده بر شخصیت والای او اشاره دارد که همانا محمد(ص) انسانی است مثل ما الا اینکه بر او وحی میشود. در این داستان حلیمه؛ دایه پیامبر در تلاشی قابلتوجه، سعی دارد تا جان پیامبر را از گزند کاهنانی نجات دهد که میخواهند بر اساس نشانههای ظاهری پیامبرخاتم(ص)، وی را در کودکی از بین ببرند.
روایت یهود از حضرت محمد(ص)
محمد(ص) به قلم ابراهیم حسنبیگی، رمانی بر اساس زندگی پیامبر اسلام است که با ادبیاتی بسیار روان و مستند به اسناد معتبر تاریخی نگاشته شدهاست. راوی داستان یک یهودی است که از سرزمین شام در سال ۱۳هجری با مأموریت نابودی پیامبر و دینش به مکه میآید و بعد از مدتی تحقیق در مکه به مدینه میرود و به دروغ، ادعای اسلام میکند و تا پایان زمان حیات رسولخدا(ص) در مدینه میماند و در طول این ۱۰سال با رهبر یهودیان بیتالمقدس مکاتبه دارد و یافتههایش را برای او گزارش میکند.
زندگینامه پیامبر مهربانی برای نوجوانان
کتاب «آنک آن یتیم نظرکرده» نوشته محمدرضا سرشار اولین کتابی است که با موضوع زندگی پیامبر اسلام(ص) مخصوص نوجوانان بهصورت کاملا تخصصی، نوشته شده؛ این کتاب که بهدلیل محبوبیتش به زبانهای دیگر هم ترجمه شده، روایتی از زندگی پیامبر(ص) از زمان تولد تا هجرت به حبشه و با نثری تاریخی که به فارسی دری نزدیک است، نوشته شده. بیشتر خوانندگان، کتاب آنک آن یتیم نظر کرده را بهعنوان بهترین کتابی که خواندهاند، توصیف و لذت خواندن این کتاب را بینظیر عنوان میکنند. کتاب آنک آن یتیم نظرکرده، توسط انتشارات سورهمهر برای علاقهمندان چاپ و در دسترس قرار گرفتهاست.
روایتی زنده از زندگانی پیامبر(ص) در «قاف»
کتاب «قاف» که به تصحیح یاسین حجازی و توسط نشر شهرستان ادب منتشر شده، بازخوانی زندگی رسول مکرم اسلام(ص) از سه متن کهن بوده؛ سیرت رسولا...، شرفالنبی و تفسیر سورآبادی. قاف، زندگانی پیامبر را از زمان تولد تا هنگام رحلت ایشان روایت کردهاست. ویژگی اول و مهم قاف، کتابهایی بوده که براساس آن زندگانی پیامبر را بازخوانی کردهاست. هر سه کتاب جزو متون کهن و متقدم هستند. یاسین حجازی با انتخاب لحظههای دراماتیک زندگی پیامبر، گرچه همه سیره پیامبر را با ریز جزئیات نیاورده، اما در تمام لحظات، پیامبر را دنبال کرده و روایتی زنده و جاندار از زندگانی پیامبر پیش چشم ما گذاشتهاست. ویژگی دیگر خواندن قاف، آشنایی با نثر کهن ایرانی است، بدون اینکه درگیر پیچیدگیهای فنی آن شویم. ویژگی سوم شکل داستانی این اثر است. قاف، خواننده را به درون میبرد. او را درگیر اتفاقها میکند. زندگانی پیامبر را بدون انقطاع، بدون تحلیلهای تاریخی، بدون یادکردن جزئیات حدیثی و تخصصی که در اغلب کتابهای مربوط به زندگانی پیامبر(ص) وجود دارد، روایت کردهاست.