زندگی نخبگان (9)

فئودور میخاییلوویچ داستایوسکی

فئودور میخاییلوویچ داستایوسکی در 30 اکتبر 1821 در مسکو به دنیا آمد .او دومین پسر میخائیل داستایوسکی ( سرگرد پزشک قشون تزاری روسیه ) بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود.
کد خبر: ۲۱۲۴۹۶

ابتدا مادرش را بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت و چند سال بعد پدرش که پس از مرگ همسرش به میخواره ای خشن و بد رفتار بدل شده بود به علت بدرفتاری بیش از حد بدست موژیک های تحت مالکیتش کشته شد.( موژیکها، رعیت و کشاورزانی بودند که همراه با زمین خریده و فروخته می شدند).

داستایوسکی با اینکه از پدر خود دل خوشی نداشت، با شنیدن خبر کشته شدن وی برای نخستین بار دچار حمله صرع شد و از آن پس به هنگام تحمل فشارهای بیش از حد روحی و عصبی، دچار این حمله می شد.

سالشمار زندگی فئودور میخاییلوویچ داستایوسکی:

1821- در 30 اکتبر در شهر مسکو چشم به جهان گشود.

1834- بهمراه برادر بزرگترش به مدرسه شبانه روزی رفته و بمدت 3 سال در آن مدرسه تحصیل کرد.

1836- در سن پانزده سالگی مادرش را که مبتلا به بیماری سل بود از دست داد.
- بفرمان پدر در امتحانات ورودی دانشکده مهندسی نظامی شرکت نمود و پذیرفته شد.

1838- در ژانویه و در سن 17 سالگی وارد دانشکده مهندسی نظام شد.

1839- خبر کشته شدن پدرش به دست کشاورزان ناراضی ضربه ای سنگین بود که همین باعث بروز اولین نشانه های بیماری صرع  در وی شد.

1843- فارغ التحصیلی با درجه ستوان سومی از دانشکده نظامی.
- اشتغال در اداره مهندسی وزارت جنگ.

1844- شروع تنگدستی ها با اتمام سهم ارث پدری بواسطه ولخرجی.
- بدلیل تنگدستی به کار ترجمه روی آورد و کتابهای ( اوژنی گرانده اثر بالزاک ) و ( دون کارلوس اثر شیلر ) را ترجمه نمود.
- تقاضای استعفا از ارتش را تحویل مقامات مربوطه داد.
- در زمستان رمان کوتاه ( مردم فقیر ) را نوشت که با استقبال منتقدین و خوانندگان روبرو و شهرت مناسبی بدست آورد.

1845- تا سال 1847 موفق به نوشتن داستانهای ( همزاد ) ، ( آقای پروخارچین ) و ( خانم صاحبخانه ) شد.

1849- توسط پلیس مخفی و به جرم براندازی حکومت دستگیر شد.
- دادگاه نظامی او را به اعدام محکوم نمود.
- در 19 دسامبر همان سال مشمول تخفیف، که مجازات مرگ را به 4 سال زندان و 6 سال خدمت در لباس سربازان ساده بدل کرد.

1854- در حالی که از بیماری صرع رنج می برد از زندان آزاد شد.
- در ادامه مجازات بعنوان سرباز ساده در گردان هفتم پیاده نظام سیبری به منطقه سمیپالاتینسک اعزام شد.

1857- با ماریا دیمیتریونا ازدواج کرد.

1859- استعفایش از ارتش پذیرفته شد و به نزدیکی مسکو نقل مکان کرد.
- نوشتن دو داستان ( خواب عمو جان ) و ( دهکده اشپیانچیکوو ).
- ارسال شرح حال برای الکساندر دوم و کسب اجازه برای ورود به پترزبورگ.
- شروع بکار در نشریه برادرش بنام ( ورمیا ) .

1862- شروع سفر چند ماهه به اروپا به اتفاق همسرش.
- انتشار داستان ( ماجرای بی شرمانه ) در نشریه ورمیا.

1863- تعطیلی نشریه ورمیا و آغاز دوران بی کاری.
- گذراندن تابستان و پاییز در اروپا.

1864- در دهم ژوئیه برادرش ( میخائیل ) در گذشت.
- در شانزدهم آوریل همان سال همسرش ماریا نیز او را تنها گذاشت و بدرود حیات گفت.
- کتابهای ( خاطرات خانه مردگان ) و ( آزردگان ) را که از سال 1862 شروع کرده بود به پایان رساند.
- در اکتبر همان سال رمان معروف قمارباز را در 26 روز نوشت که این کار با هنر تند نویسی ( آنا گریگوریا ) انجام پذیرفت .

1867- ازدواج با آنا در فوریه.
- آغاز سفر به اروپا به اتفاق آنا در آوریل همان سال.

1868- اقامت یکساله در سوئیس.
- تولد دخترش سوفیا .
- فوت سوفیا در سه ماهگی.

1869- اقامت یکساله در ایتالیا.
- ژانویه،  اتمام رمان ( ابله ) در شهر فلورانس.
- پاییز، اتمام رمان ( همیشه شوهر ) که بهترین اثر طنز او به شمار می رود.
- سپتامبر، تولد دومین دخترش ( لیوبوف ).
1870- اقامت دوساله در درسدن.

1871- اتمام رمان ( جن زدگان ) در ماه ژوئیه.
- در تابستان پسرش ( فدیا ) متولد شد.

1873- سردبیری مجله گراژدانین را پذیرفت و تا مارس سال بعد به این کار ادامه داد.

1874- شروع به نوشتن رمان ( جوان خام ) که تا سال 1875 طول کشید.

1875- انتشار رمان ( جوان خام ) در مجله اوتچستیه زابیسکی .
- تولد ( آلیوشا ) آخرین فرزندش.

1876- انتشار ( یادداشت های روزانه ) در نشریات تا سال 1877.

1878- فوت آلیوشا در سن 3 سالگی بر اثر حمله بیماری صرع.

1879- انتشار رمان ( برادران کارامازوف ) در نشریه روسکی وستنیک که تا سال 1880 ادامه یافت.

1881- در زمستان ( 28 ژانویه ) در سن 60 سالگی و بر اثر خونریزی داخلی زندگی را بدرود گفت.

 تهیه و تنظیم : محمد شکراله زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها