این گزارش تلاشی است برای بازتاب بخشی از تجربههای صمیمی و واقعی مادران گویندهای که صدایشان، پژواک مهر و مسئولیت است.در ادامه گفتوگوی ما را با ۱۳ گوینده رادیو میخوانید.
مادری؛ عنوانی که بر دل مینشیند
فاطمه آلعباس، گوینده باسابقه رادیوایران پیرامون این موضوع که علاقهمند است با چه عنوانی شناخته شود، گفت: اگر قرار باشد با یک عنوان شناخته شوم، ترجیح میدهم مادر باشم؛ عنوانی که برایم از همه ارزشمندتر است.
او با سپاس از خداوند برای سه تجربه مادری وداشتن سه پسر افزود:شنوندگان رادیوکه سالها برنامههایم را دنبال کردهاند، من را بهعنوان یک مادر میشناسند و این برایم اعتباری صدچندان دارد. شاید همین مادر بودن در کنار گویندگی رسانهای به کلام من اعتبار داده و باعث شده مردم لطف داشته باشند و حرفهایم را بپذیرند.
این گوینده رادیو با بیان اینکه از سال ۱۳۸۴ تاکنون بهطور پیوسته در برنامه «خانه و خانواده» حضور داشته، ادامه داد: این برنامه فرصتی برای خدمت به مردم است. مادربودن نهتنها مانعی در مسیر حرفهایام نبوده، بلکه به پیشرفت هم من کمک کرده است. آموزههای برنامههای خانوادگی که اجرا کردهام، در تربیت فرزندانم و رفاقت با آنها اثر گذاشته است.
صدایی که مرهم زخمهاست
سمیرا سجادی، گوینده رادیوجوان با ۲۶سال سابقه در اجرا وگویندگی گفت: علاوه بر گویندگی، وظیفه مقدس مادری را نیز بر عهده داشتهام و در مقاطعی حتی نقش پدر را هم ایفا کردهام. ازروزهای دشوار زندگی یادمیکنم؛زمانی که همسرم بیمار بود و من پرستارش شدم و درنهایت او را از دست دادم، درحالیکه فرزندم هنوز کوچک بود. دنیا برایم تیره و تار مینمود، اما یک چیز همیشه روشن ماند؛ رادیو و میکروفن.
سجادی با بیان اینکه مادربودن و گویندهگی دو مسیر جدانیستند،افزود: هردو ازیک دل میآیند؛ همان دلی که شبها با گریه کودک بیدار میشود و صبحها با لرزش صدا به هموطنانش سلام میدهد. تلاش کردهام حس مادرانه را در صدایم جاری کنم تا مخاطب گرمای همان دستی را حس کند که موهای کودک خردسالم را آرام شانه میکند. برای من رادیو تنها رسانه نیست؛ پناهگاهی است که در آن یاد گرفتهام چگونه از دل رنج، مهربانی بسازم و آن را به گوش مردم برسانم. سالهاست پشت میکروفن زخمهایم رابا کلمات مرهم میزنم. اگر کلامم بردل مخاطب نشسته، ازصداقت وتجربه واقعی من بوده است.
مادری تعطیلبردار نیست
راضیه گردکاهد، گوینده رادیوفرهنگ با بیان اینکه مادربودن خودش یک شغل تماموقت است، بیان کرد: مادریکردن شغلی است تماموقت برای تمام زندگی و حتی پس اززندگی؛ یک مادر حتی وقتی آسمانی میشود وازاین دنیا میرود، بازهم مادر است؛ مراقب و دلنگران وعاشق. بعضی خانمها درکنار این وظیفه،شغل دیگری هم دارند؛ مثل معلمی، خیاطی، مهندسی یا گویندگی. من همین آخری را انتخاب کردم؛ شغلی که بیشباهت به مادری نیست. گویندگی هم تماموقت است و تعطیلبردار نیست. برای یک گوینده جمعه و شنبه،سرماوگرما، جنگ و صلح، آلودگی هوا یا همهگیری یک بیماری تفاوتی ندارد و در هر صورت باید سر کار حاضر شود.
وی افزود: یک گوینده حتی وقتی داخل استودیو نیست، در بازار، خیابان، مهمانی یا رستوران هم هوشیار است و در حال بهحافظهسپردن و یادگیری منش، پوشش و گویش مردم از اقوام و فرهنگهای مختلف است.
صدای مادرانه پشت میکروفن
مریم شهرامپور، گوینده رادیوتهران، با بیان اینکه مادرشدن قدرت مدیریت زنان را چندبرابرمیکند، افزود: کارمادر رادیو، گاهی مدیریت بحرانهای متفاوتی را میطلبد. مادرشدن، این توانایی را در ما تقویت میکند و عمق میبخشد.در سالهای نخست تولد فرزند، بیخوابی و مراقبت شبانه از کودک تمرکز رادشوار میکند؛اما من وقتی پشت میکروفن مینشینم، انگار همه چیز فقط برنامه است.خدا برکت میدهد به زمان وکارومیتوانیدحتی بهتر ازهمیشه اجراکنید.این ازالطاف خداوند است.
شهرامپور با بیان اینکه مادرشدن مسیر حرفهای مرا نیز تغییر داده است، گفت: بسیاری از برنامههایی که به من سپرده شد، حول محور تربیت فرزند و روانشناسی خانواده بودند؛ ازجمله برنامه «میدان مادر». از این رو، داشتن دو فرزند با شرایط متفاوت، کمک کرد تا مسائل والدین را بهتر درک کنم و در گفتوگو با کارشناسان، مباحث را از زاویهدید مادر و کودک مورد بررسی قرار دهم.
قصههای یک مادر رادیویی
سحر جولایی، گوینده رادیو گفتوگو با بیان اینکه هر روز بهخاطر دو عشق بزرگ زندگیاش بیدار میشود، گفت: نوای شنیدنی آرام نفسهای روشا و رزا که دنیای من هستند و هشدار تکراری ساعت ۴صبح مرا به شروع زندگی کاریام فرا میخواند. باید با انرژی بروم و با حرفهای دلنشین و خوب دل مردم را شاد کنم. برنامه زنده شغلی است که کوچکترین خطا بهدلیل زنده بودن و شنیده شدن میلیونها مخاطب، پیامدهای بزرگی میتواند داشته باشد.مادرشدن بهترین استاد مدیریت بحران و کنترل استرس من شده است. جولایی ادامه داد: نقشهای یک زن و مادر شاغل تمامنشدنی است. در خانه مادری صبور وخندان و آراسته ودرعین حال رفیق فرزندان و آشپزی ماهر است. درمحل کار بایدصبور وجدی و پرانرژی باشد و در خانواده هم در نقش دختر بزرگتر بودن؛ ستون و حامی است. جولایی با تاکید بر اینکه مادر شدن کلاس درس بزرگی بود که آموختم چگونه با احترام، آرامش، صداقت و احساس برنامه زنده را اجرا کنم، اظهار کرد: اکنون که دو دهه مادر بودن را کنار سه دهه تجربه کاریام مدیریت میکنم، زیبایی سخت این توازن را به فال نیک میگیرم.
مادری؛ عمق تازه واژهها
فرشته قربانی، گوینده رادیو سلامت نیز اینطور ادامه داد: وقتی وارد رادیو شدم، هنوز طعم مادر بودن را نچشیده بودم. دنیای صدا برایم پرواز بود؛ بیپایان، بیوقفه و غرق در شوق تجربههای تازه اما پس از مادر شدن، زندگی شکل دیگری گرفت. انگار زمان دو خط موازی برایم کشید. یکی خط آرام آغوش فرزندم و دیگری خط بیپایان مسئولیتهای حرفهای.
او ادامه داد: سختیهای این دو مسیر کم نبود. گاهی مجبور بودم میان ضبطی که تا دقیقه آخر ادامه داشت و خانهای که چشمبهراه من بود تعادل ایجاد کنم. گاهی با دل جا مانده کنار تخت کودکم وارد استودیو میشدم و میبایست تمام دلتنگیام را پشت شیشه عایق صدا جا بگذارم. مواقعی بود که اجرای زنده روی به همریختگیهای مادر بودن سایه میانداخت و باید در چند ثانیه نظم دوباره درونی پیدا میکردم اما همین دشواریها کمکم صدایم را تغییر داد. فهمیدم مادر بودن لایهای عمیق از درک و مهر به واژهها اضافه میکند. تلاش کردم این تجربه را به اجراهایم تزریق کنم.
۲ مسئولیت و یک رسالت
معصومه صارمی با ۲۷سال سابقه در گویندگی خبر و رادیو پیام نیز با اشاره به پیوند عمیق میان مادری و گویندگی گفت: خداوند را شاکرم که لیاقت و شأن مادری را به من عطا کرد و باور دارم مادر بودن تنها یک نقش خانوادگی نیست بلکه تجربهای است که هر روز به صدایم در رادیو عمق تازهای میبخشد. او با بیان اینکه وقتی پشت میکروفن مینشینم، همان حس مراقبت و عشق مادری را با خود میآورم، افزود: صدایی که میخواهد آرامش بدهد باید امید ببخشد و حقیقت را با گرما و صمیمیت منتقل کند. گاهی توازن میان مسئولیتهای خانه و کار دشوار است اما همین چالشها صدایم را محکمتر و پیامم را روشنتر کردهاند. مادری نهتنها مانعی برای حرفهام نبوده بلکه سرچشمهای ازالهام است.مادری بخشی جداییناپذیر از هویت و صدای من است.تجربه مادری به کلماتم گرما وعمق میبخشد و گویندگی به مادری اعتماد و قدرت میدهد. صدای مادری که از رادیو شنیده میشود، تنها یک صدا نیست؛ پژواکی است از زندگی، مسئولیت و امید. گویندهای که مادر است، صدایی دارد که نهتنها پیام را منتقل میکند بلکه زندگی را بازتاب میدهد.
واژه مادر، موسیقی دلنشین رادیو
مریم معینیان، گوینده رادیو صبا نیز با اشاره به سالها فعالیت در واحد دوبلاژ گفت: تجربه زیسته نقشها، از جمله مادری، دختر بودن، همسر بودن یا زن شاغل بودن به من کمک کرده در عرصه گویندگی رادیو با صداقت و عمق بیشتری سخن بگویم. وقتی نقشی را واقعی زندگی کرده باشید، خیلی راحتتر دربارهاش صحبت میکنید. چون لمسش کردهاید، سخنتان از دل برمیآید و بر دل نیز مینشیند. معینیان با بیان اینکه همین صداقت و تجربه شخصی، ارتباط مخاطب با برنامه را دلنشینتر میکند، ادامه داد: دنیای مادر بودن خیلی عجیب است. همه مادرها پروانهصفت هستند. با یک دست فرزندشان را در آغوش میگیرند و با دست دیگر سدی میسازند تا هیچ آسیبی به او نرسد. این ازخودگذشتگی و حمایت بیپایان در وجود همه مادران نهفته است.
مادر بودن؛ باشکوهترین سفر زندگی
ملیحه توکلی، گوینده رادیو معارف نیز با بیان اینکه ۱۸سال اجرا برای من فقط یک شغل نبود بلکه ضرباهنگی بود که زندگیام را تنظیم میکرد، توضیح داد: هرچند زیباترین نقش من، مادر بودنم بود. سالهایی که پشت میکروفن برای مردم از امید و شادی میگفتم، همزمان در خانه دنیای دو دخترم را آرام نگهمیداشتم. گاهی نویسنده متن برنامهها تا پاسی از شب وقت میگرفت و گاهی با تب شبانه فرزندان می ماند اما صبح زود با همان چشمهای خسته روبهروی مخاطبی نشستم که حقش بود شروعی بانشاط از من بشنود. این مسیر دوطرفه بود. از مردم انرژی میگرفتم و به خانه میبردم و با تجربه مادری، درک عمیقتری برای ارتباط با آنها پیدا میکردم.
توکلی با تاکید بر اینکه وقتی دختر کوچکم بیمار شد این پیوند استوارتر شد، گفت: شبها در بیمارستان میماندم و صبحها با تکیه بر عشق مردم دوباره میایستادم و صبح بخیر میگفتم. مردم نمیدانستند اما لبخندشان قوت قلب من بود. هر جملهای که برای مخاطب میگفتم، اول دل خودم را گرم میکرد. دخترم آسمانی شد اما مادر بودن هنوز بزرگترین افتخار و باشکوهترین سفر زندگی من است. در کنار فرزندانم، خودم نیز بزرگ شدم و در کنار مردم، این مسیر مقدس معنای عمیقتری یافت. امروز وقتی پشت میکروفن مینشینم، میدانم هر کلمه پیوندی مقدس است میان من، مردم و تمام مادرانی که در سکوت، قهرمانهای زندگی هستند.
صدای ورزش؛ پژواک عشق مادری
بتول مرادی، گوینده و مجری رادیو ورزش و رادیو ورزش بانوان، گفت: ۲۷ سال سابقه گویندگی در رسانهملی دارم و قبل از اینکه گوینده باشم، مادر بودم. قطعا نه فقط برای من بلکه برای همه مادران شاغل شرایط زندگی سختتر است. رسیدگی به فرزندان و تربیت صحیح آنها در کنار همسرداری و انجام کارهای منزل تنها بخشی از دشواریهای این مسیر پرفرازونشیب است.
اوادامه داد: بنا بررسالت سنگینی که برعهده دارم، ارتباط با خانوادهها، دختران و مادران ورزشکار انرژی وصفناپذیری، هم در اجرا هم در زندگی شخصی، به من منتقل کرده است. زمانی که خودم بهعنوان یک مادر با مادران ورزشکاران، قهرمانان و ملیپوشان گفتوگو میکنم، سرشار از حس مادرانگی همراه با نشاط و سرزندگی میشوم. وقتی صحبتهای این مادران قهرمان را میشنوم، همان لحظهای است که با تمام وجودم احساس میکنم در برابر اینهمه زحمت، مشقت، نگرانی و سختی کارشان، حرفی برای گفتن ندارم؛ اما چیزی که ارزشمند است، انتقالدادن مفهوم ازخودگذشتگی و ایثار، تلاش کردن و ازپاننشستن، تقویت روحیه همدلی و ایجاد محیطی شاد و همراه با امنیت است.
از بیخوابیهای مادرانه تا آرامش رادیو
معصومهسادات سیدعلوی، گوینده رادیو اقتصاد، گفت: کارم را در رادیو از سال ۱۳۸۵ آغاز کردم؛ سالهایی که همهچیز برایم تجربهای تازه و پرازهیجان بود. پنجسال بعد، مادر شدم و زندگیام وارد مرحلهای شد که هیچ آموزشی در کلاسهای گویندگی نمیتوانست برایش آمادهام کند. از همانروزها، سختی کار دوچندان شد؛ باید میان مسئولیتهای بیپایان مادری و تمرکز در اجرا، تعادل پیدا میکردم.بارها پیش آمده که با بیخوابی شب و خستگی پشت میکروفن نشستهام، اما یادآوری نگاه فرزندم جان تازهای به کلامم داده است. مادربودن به من آموخت که صدا تنها ابزار روایت نیست؛ میتواند آغوشی باشد برای شنونده. تلاش کردهام این حس را در اجراهایم جاری کنم؛ درلحن آرام، درمکثهای پرمهر ودرانتخاب واژههایی که شنونده را به یاد خانه و امنیت میاندازد. شاید سختی گویندگی درکنار مادری همان دوگانگی میان خستگی و عشق باشد؛ اما همین عشق است که به کلام عمق میدهد.
اولویت همیشگی پشت میکروفن
کتایون درویشی، کارشناس مجری و گوینده باسابقه با ۲۸ سال تجربه در برنامههای خانواده و معارفی، امروز در رادیو قرآن فعالیت دارد. او با بیان اینکه موفقیت در کار تنها با اولویتدادن به خانواده معنا پیدا میکند، عنوان کرد: بارها شده از اجرای برنامه گذشتم، چه داخل سازمان و چه بیرون، چون دیدم حضورم در خانه برای فرزندم مهمتر است. رمز موفقیت همین است؛ معامله با خدا. وقتی نگاه خدا بر زندگی شما باشد، شیرینی رابطه با فرزند را با عمق وجود درک میکنید.
او به بخشی از آیه ششم سوره تحریم اشاره و بیان کرد: این اصل مهم تربیتی است، یعنی مراقبت از خود و خانواده در کنار خودسازی. مادران باید این اصل را در اولویت قرار دهند تا بتوانند هم در کار بهترین باشند و هم در خانه بهترین نقش را ایفا کنند.درویشی از تجربه مادربودنش گفت: تا چهارسالگی دخترم، سعی کردم بیشتر کنارش باشم. حتی اگر برنامه زنده داشتم، اجرای کوتاه را قبول میکردم تا زودتر به خانه برگردم. هنر بزرگ زنان شاغل این است که بتوانند وقتشان را طوری تنظیم کنند که هم به رشد فردی برسند و هم به رشد فرزندشان.
درویشی در پایان اظهار کرد: مادریکردن امروز به این معنی است که فرزند را با تمام ویژگیهایش درک کنیم. بههمان اندازه که تایید و تشویقش میکنیم، به همان اندازه باید اشتباهاتش را گوشزد کنیم تا بتواند درست انتخاب کند و اهمیت زندگیکردن را متوجه شود.
امتحانی که در آن با عشق سربلند شدم
مونا صفی، گوینده رادیو نمایش با بیش از سه دهه فعالیت در رادیو خاطرنشان کرد: ازکودکی عاشق صدا و میکروفن بودم و امروز گویندگی، بازیگری و نویسندگی را در کنار هم تجربه میکنم. من عاشق کار در رادیو هستم و هیچوقت نتوانستم از این عشق فاصله بگیرم. در ۲۳ سالگی مادر شدم و تولد دخترم زندگیام را دگرگون کرد. وقتی مادر میشوید، مسئولیتت چندبرابر میشود. در کنار شیفتهای کاری و برنامههای زنده، باید مادری هم بکنید و نگذارید فرزندتان کمبودی حس کند.
صفی افزود: از روزهای سختی یاد میکنم که صبح زود باید در استودیو حاضر میشدم و در عین حال شبها با بیماری یا تب فرزندم دستوپنجه نرم میکردم. با این حال همیشه تلاش کردهام مشکلات را پشت در استودیو بگذارم و با تمرکز کامل پشت میکروفن بنشینم.
او با بیان اینکه یکی از ویژگیهای مهم زندگیاش همراهی با دخترش بوده، گفت: سعی کردم فقط مادر نباشم؛ دوست، خواهر و رفیقش هم باشم. از دوران بارداری برایش کتاب خواندم تا خودش عاشق مطالعه شود. امروز کتابهایش از من بیشتر است. نتیجه این تلاشها همان قبولی در رشته پزشکی بود که دخترم عاشقش بود. همینجا به دخترم میگویم عاشقانه دوستش دارم و همیشه مثل یک کوه پشتش هستم.