صنایع کوچک‌؛ منتظر حمایت بزرگ

درحالی که بیش از ۹۰درصد بنگاه‌های صنعتی ایران را صنایع کوچک و متوسط تشکیل می‌دهند، این قهرمانان بی‌نام‌و‌نشان اقتصاد کشور، در سایه مشکلات تأمین مالی و سیاست‌های ناپایدار، روز‌به‌روز بیشتر به حاشیه رانده می‌شوند.
درحالی که بیش از ۹۰درصد بنگاه‌های صنعتی ایران را صنایع کوچک و متوسط تشکیل می‌دهند، این قهرمانان بی‌نام‌و‌نشان اقتصاد کشور، در سایه مشکلات تأمین مالی و سیاست‌های ناپایدار، روز‌به‌روز بیشتر به حاشیه رانده می‌شوند.
کد خبر: ۱۵۰۹۹۶۸
نویسنده راضیه قربانی - گروه اقتصاد
 
زمانی که سخن از تولید و رشد اقتصادی در ایران به‌میان می‌آید، نگاه‌ها اغلب به سمت بنگاه‌های بزرگ و صنایع مادر می‌رود‌ اما در حاشیه همین نگاه‌های متمرکز، هزاران واحد کوچک نفس می‌کشند که در سکوت، بار قابل‌توجهی از اشتغال، تولید و توسعه را به دوش می‌کشند. صنایعی که شاید ظاهر شکوهمندی نداشته باشند اما ستون فقرات بسیاری از اقتصادهای پویا در جهان امروز را شکل داده‌اند. 
در ایران نیز بیش از۹۲درصد بنگاه‌های صنعتی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار دارند اما سهم آنها از تولید ناخالص داخلی صنعتی، به سختی به ۴۵ درصد می‌رسد‌؛ فاصله‌ای معنادار که از یک سو نشانگر ظرفیت‌های فراموش‌شده این بخش بوده و از سوی دیگر، نشانه‌ای از ضعف سیاستگذاری و پشتیبانی در سال‌های اخیر است.
برخلاف تصور رایج، صنایع کوچک صرفا مکمل بنگاه‌های بزرگ نیستند،‌ بلکه خود به‌‌تنهایی می‌توانند منشأ تحول در ساختار صنعتی کشور باشند. این بنگاه‌ها معمولا چابک‌تر، کم‌هزینه‌تر و سازگارتر با شرایط متغیر بازار هستند و اگر زیرساخت‌ها و حمایت‌های لازم برای‌شان فراهم شود، توانایی ایجاد اشتغال گسترده، تحریک تقاضای داخلی و حتی توسعه صادرات را دارند. 
تجربه نشان داده سیاستگذاری صنعتی در ایران هنوز نتوانسته تصویری دقیق و کارآمد از جایگاه صنایع کوچک ارائه دهد. نتیجه این رویکرد، شکل‌گیری چرخه‌ای است که در آن، صنایع کوچک همواره در معرض تهدیدهایی از جمله تورم، کمبود نقدینگی، تغییرات ناگهانی در مقررات و نوسانات بازار مواد اولیه قرار دارند. 
امروزه یکی از چالش‌های مزمن این واحدها، تأمین مالی است. نظام بانکی کشور به‌ندرت با منطق حمایت از کسب ‌و کارهای کوچک و متوسط عمل می‌کند. وثیقه‌های سنگین، نرخ سود بالا، فرآیندهای زمان‌بر و نبود نظام ارزیابی دقیق، باعث شده بسیاری از این واحدها حتی به تسهیلات خرد نیز دسترسی نداشته باشند. از سوی دیگر، صندوق‌های ضمانت سرمایه‌گذاری نیز هنوز به‌قدری رشد نکرده‌اند که بتوانند نقش واسط مؤثر بین بانک‌ها و صنایع کوچک را ایفا کنند. 
علاوه بر این، کمبودخوشه‌های‌صنعتی کارآمد،ضعف‌درزنجیره‌تأمین،نبود برنامه مشخص برای ارتقای فناوری‌و سیاستگذاری نامتوازن در صدور مجوزهای تولید، چالش‌های دیگری هستند که این صنایع را در یک وضعیت شکننده نگه داشته‌اند. 
 
رکود، تقاضا را بلعید

احسان فدایی، فعال صنعتی حوزه لوازم خانگی در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: یکی از بزرگ‌ترین خطاهای سیاستگذار این بوده که به‌جای تقویت تولیدکنندگان قطعه، صرفا به اعطای مجوزهای مرحله نهایی تولید پرداختند و در نتیجه، امروز صدها واحد تولیدی داریم که در مرحله مونتاژ فعال‌اند، بدون آن‌که تأمین‌کننده‌ای اختصاصی و بومی در اختیار داشته باشند. 
این فعال صنعتی با انتقاد از توزیع تسهیلات بانکی به واحدهای کوچک اظهار داشت: امروز با ۱۳۰۰ مجوز تولید نهایی و ظرفیتی معادل ۲۴۰ میلیون دستگاه در سال، عملا تسهیلاتی که باید صرف ارزش‌آفرینی در زنجیره تولید شود، صرف شرکت‌هایی می‌شود که حتی توان رقابت و تاب‌آوری اقتصادی ندارند. 
وی افزود: این واحدها به‌دلیل مقیاس کوچک، فاقد توان اقتصادی لازم برای عبور از رکود هستند و صرفا با تزریق کوتاه‌مدت نقدینگی زنده مانده‌اند. 
فدایی ادامه داد: رکود بازار، هم در بخش تقاضای داخلی و هم در صادرات، صنعت لوازم خانگی را به نقطه بحرانی رسانده و امروز لوازم خانگی دیگر کالایی ضروری تلقی نمی‌شود. بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند دستگاه قدیمی خود را تعمیر کنند، تا این‌که محصول جدید بخرند. ازدواج و تشکیل خانواده هم که افت کرده، بنابراین تقاضای جدیدی شکل نمی‌گیرد. 
وی معتقد است با کاهش قدرت خرید مردم، قیمت‌ها صعودی شده و فروش‌های سازمانی و اعتباری نیز به کف خود رسیده‌اند و در چنین شرایطی، واحدهای کوچک با کمترین نوسان، ورشکسته می‌شوند. 
فدایی راه نجات تولید را در چند محور اصلی عنوان کرد و گفت: ابتدا، تدوین یک سیاست صنعتی روشن و هدفمند بسیار ضروری است‌؛ سیاستی که در آن، اولویت با تولید قطعات داخلی باشد و از صدور بی‌رویه مجوزهای مونتاژ جلوگیری شود. همچنین حمایت‌های مالی باید محدود به برندهای بزرگ و باسابقه‌ای باشد که زنجیره تأمین آنها بومی‌سازی شده و وابستگی کمتری به خارج دارند. بهبود فضای کسب‌وکار از طریق کاهش مقررات مزاحم، به‌ویژه برای تولیدکنندگان قطعات، از دیگر الزامات مورد تأکید است. مبارزه جدی با قاچاق کالا و واردات بی‌ضابطه نیز به‌عنوان یکی از پیش‌شرط‌های احیای صنعت مطرح می‌شود. 
وی در نهایت بر ضرورت طراحی الگویی مشخص برای حمایت از صنایع کوچک تأکید کرد‌؛ الگویی که به‌ جای توزیع مستقیم تسهیلات، این صنایع را با واحدهای بزرگ‌تر پیوند زده و زمینه رشد تدریجی آنها را فراهم کند. 
 
صنایع کوچک، اقتصاد را می‌سازند

صنایع کوچک، اگرچه در هیاهوی سیاست‌گذاری‌های کلان کمتر دیده می‌شوند‌ اما در میدان واقعی اقتصاد، حضوری مؤثر و گاه حیاتی دارند. در شرایطی که اقتصاد ایران با چالش‌های متعددی مانند رکود، بیکاری و نابرابری منطقه‌ای روبه‌روست، توجه به این بنگاه‌های کوچک می‌تواند راهکاری کم‌هزینه اما پربازده برای احیای تولید و گسترش اشتغال باشد. 
لازمه این تحول، بازنگری در رویکردهای فعلی، طراحی سازوکارهای حمایتی پایدار و مهم‌تر از همه، باور به این حقیقت است که موتور محرک اقتصاد ملی الزاما در صنایع بزرگ نیست‌؛ بلکه همین کارگاه‌های کوچک قلب تپنده‌ای هستند که اگر دیده شوند، می‌توانند آینده تولید را رقم بزنند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها