یک مهمانی خودمانی

برنامه «نَقل‌و‌نُقل» به میزبانی حامد عسکری، هر هفته شب‌های شنبه و یکشنبه، با دعوت از چهره‌های فرهنگی و ادبی، فضایی صمیمی و دلنشین برای گعده‌هایش فراهم کرده است. این برنامه که دورهمی‌های دوستانه و فرهنگی را به تصویر می‌کشد، در فصل دوم خود نیز توانسته با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبه‌رو شود.
برنامه «نَقل‌و‌نُقل» به میزبانی حامد عسکری، هر هفته شب‌های شنبه و یکشنبه، با دعوت از چهره‌های فرهنگی و ادبی، فضایی صمیمی و دلنشین برای گعده‌هایش فراهم کرده است. این برنامه که دورهمی‌های دوستانه و فرهنگی را به تصویر می‌کشد، در فصل دوم خود نیز توانسته با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبه‌رو شود.
کد خبر: ۱۴۹۰۷۰۷
نویسنده زهرا عباسی - گروه رسانه
 
حامد عسکری، شاعر و نویسنده معروف، به‌عنوان مجری این برنامه، با رویکردی نوین و صمیمی، درتلاش است تا با مهمانان خود به بحث و تبادل‌نظر بپردازد و دراین مسیر، محمدحسین آخوندزاده به‌عنوان کارگردان جدید برنامه، نقش مهمی در شکل‌گیری اتمسفر و محتوای آن ایفا می‌کند. جام‌جم، درگفت‌وگویی با این دوهنرمند تلویزیون،به بررسی ایده‌های نقل‌و‌نقل، چالش‌ها و موفقیت‌های آن پرداخته است. 

از گعده حامد عسکری در نقل‌و‌نقل بگویید. ایده این برنامه چگونه شکل گرفت؟
ایده نقل‌و‌نقل در ابتدا از جلسات دوستانه دفتر کارم شکل گرفت. دوستانی که هم‌اکنون در حال تلاش برای ساخت برنامه هستیم، در جریان رفت‌و‌آمدهایی که در دفتر انجام می‌شد، به این ایده رسیدند. البته واقعا گعده‌ها در دفتر کارم انجام می‌شد. هر از گاهی در دفترم بنابر موضوعات و بهانه‌های مختلف مثلا برای شهادت حاج قاسم، برجام یا حتی دیدن یک فیلم سینمایی و بحث و تبادل‌نظر درباره آن دورهمی‌هایی برگزار می‌کردیم. به‌تدریج که این رفت‌وآمدها بیشتر شد، دوستان پشت‌صحنه نقل‌و‌نقل از ایده تشکیل این جلسات استقبال کردند و پیشنهاد دادند که در همین گعده‌های دوستانه دوربینی را هم روشن کنیم. طرح آن جلسات تبدیل به نقل‌و‌نقل فعلی شد که در خدمت مردم عزیز ایرانیم. نقل‌و‌نقل یک مهمانی ساده است با غذایی مختصر و گپ‌وگفتی در ساحت فرهنگ و هنر و روایت و اندیشه. 
   
اسم برنامه را شما انتخاب کردید؟
بله، دوستان نام‌گذاری برنامه را به من سپردند. 
   
چه موضوعاتی در رأس گعده‌های نقل‌و‌نقل قرار دارد؟
به اقتضای تقویم، روز و فضای جامعه رفقای نزدیک‌تر که لطفی به ما دارند و تلفنی جواب می‌دهند، می‌آیند و می‌نشینند و صحبت می‌کنیم. تا الان الحمدلله برنامه از اقبال مخاطبان برخوردار بوده. 
   
از آنجا که در ایده‌پردازی و شکل‌گیری نقل‌و‌نقل، حامد عسکری محوریت دارد، آیا پیش آمده مهمانی به برنامه دعوت شود که در زندگی واقعی با او آشنایی نداشته‌اید؟
مواردی بوده که پیش از برنامه من و مهمان رفاقتی میان‌مان وجود نداشته اما خوشبختانه، این ارتباط و تعامل به‌خوبی شکل گرفته؛ مثلا نقاشی در برنامه مهمان ما بود که پیش از برنامه رفاقتی بین‌مان نبود. راه‌حل‌مان دعوت از ایشان سه ساعت زودتر از شروع ضبط بوده. ایشان آمدند، ناهار خوردیم، حرف زدیم، هم‌دما شدیم با هم. ایشان با من آشنا شدند و من هم شناختی از ایشان کسب کردم. به این ترتیب توانستیم خط روایتی برای گعده بین خودمان ترسیم کنیم. به همین سادگی گفت‌وگو شکل گرفته و پیش رفته است. 
   
با توجه به این‌که تعاملات برنامه اغلب حول گعده‌های دوستانه شما رقم خورده است، چه بازخوردهایی درخصوص نقل‌و‌نقل از دوستان‌تان گرفته‌اید؟
الان برای برآورد بازخوردها کمی زود است. 
   
فصل دوم این برنامه را روی آنتن دارید. برای برآورد کافی نبوده؟
به نظرم فصل اول یک تمرین بود. شاید جا داشته باشد الان بگویم در فصل اول، حال برنامه پشت دوربین خوب نبود؛ چراکه یکسری محدودیت‌ها برای پیاده‌سازی دلخواه ایده‌مان داشتیم. لوکیشن برنامه، لوکیشن خوبی نبود. تمام برنامه در یک آپارتمان ۶۰ متری ساخته می‌شد. از گریم و نور بگیرید تا تدوین و این کارراسخت می‌کرد.وقتی پشت دوربین حالت بدباشد، خواه‌ناخواه بر کیفیت کار اثر می‌گذارد. ساعت‌های آفیش، ساعت‌های خسته‌کننده‌ای بود. ۱۲ شب تا ۴ صبح آفیش بودیم. نمی‌شود کتمان کرد که گفت‌وگو، اصول اولیه‌ای دارد. درفصل دوم، این‌ موارداصلاح شد. از اعتماد شبکه به برنامه تشکر می‌کنیم. بچه‌ها با همه توان‌شان آمدند پای کار. در این فصل دکور خیلی خوبی داریم. فضا و امکانات پشت دوربین دلگرم‌کننده است. اتاق ایده نقل‌و‌نقل اتاق خوبی است. البته بازخوردهایی که در مجازی داشتیم تا به حالا خیلی خوب بوده. اغلب از طریق صفحه مجازی خودم، قسمت‌هایی از برنامه را منتشر می‌کنم یا پیش از روی آنتن رفتن برنامه، ساعت و موضوع برنامه را اعلام می‌کنم که این باعث شده تا بازخوردهایی دریافت کنم. الحمدلله بازخوردهای خوبی گرفته‌ام. امیدوارم به مرور نقل‌و‌نقل بهتر و بهتر شود. 
   
ایده یا تکنیک حامد عسکری برای پیشبرد یک گفت‌وگوی جذاب چه بوده؟
برای داشتن یک گفت‌وگوی خوب باید همه عناصر درست پیش بروند. از نکات قابل‌توجه نقل‌و‌نقل نداشتن کات در حین ضبط برنامه است. در این برنامه ما اعلام وضعیت موبایل سایلنت نداریم. گفتن «بد شد دوباره از اول بگیریم» نداریم. آدم‌ها جلوی دوربین خودشان هستند و با وجود آن‌که ۵۰ دقیقه آنتن داریم ولی یک ساعت و نیم گفت‌وگو می‌کنیم تا یخ فضا آب شود، دما برای گعده مناسب گردد  و گفت‌وگو در بگیرد. اینها از جمله دلایلی است که به نظرم کمک می‌کند صمیمیت برنامه شکل بگیرد. 
   
چقدر روحیه کرمانی و اهل خطه کویر بودن حامد عسکری در ایجاد صمیمیت برنامه مؤثراست؟
نمی‌شود عامل شکل‌گیری صمیمیت‌ها را کرمانی بودن نامید. ممکن است این شخصیت خودم باشد که در ایجاد ارتباط و صمیمیت مؤثر است. پرچین‌های حامد عسکری، پرچین‌های کوتاهی است. آدم‌ها به‌راحتی می‌توانند چفت و رفیق و گرم شوند تا تعامل‌شان بجوشد. هرچند بیش از همه اینها، صمیمیت و تعامل حاصل در برنامه را اول لطف خدا و بعد دعای پدر و مادرم و مردمداری‌ای که از پدر و مادرم یاد گرفته‌ام می‌دانم. شما هم می‌توانید برداشت‌تان این باشد که روحیه کویری و کرمانی مؤثر بوده. 
   
موضوعات یا سوژه‌ها را چگونه نهایی می‌کنید؟
در اتاق ایده برنامه نقل‌و‌نقل یک تخته وایت‌برد سه چهار متری داریم که تمام مناسبت‌های ملی و مذهبی را تا اسفند روی آن نوشته‌ایم. این وسط تقدیر الهی شهادت یحیی سنوار را هم رقم می‌زند که بر حسب وظیفه و البته ماهیت آن شهادت دراماتیک و شاعرانه و حیرت‌انگیز باعث می‌شود برنامه‌ای را هم برای ایشان جلوی دوربین ببریم. یا برنامه‌ای برای چهلم سیدحسن یا شهادت حضرت زهرا (س) تدارک دیدیم اما به فوت قیصر امین‌پور هم پرداختیم. بازی تاریخی ایران و استرالیا را هم در لیست برنامه‌ها داشتیم. یا شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی. نقل‌و‌نقل آینه‌ای از خود جامعه است. اتفاقاتی که جامعه ایرانی در تقویم تجربه کرده و آنچه که برای اتاق فکر برنامه و شبکه مسأله است در لیست برنامه‌سازی نقل‌و‌نقل قرار می‌گیرد. سعی‌مان این است که از نگاه دیگری به موضوعات بپردازیم. 
   
آیا قبول دارید که تم سوژه‌های نقل‌و‌نقل بیشتر به سمت موضوعات مذهبی متمایل است ؟
برنامه‌ مذهبی نقل‌و‌نقل، مراسم شهادت حضرت زهرا(س) بوده. آن هم نه با نگاه مستقیم به خود حضرت. یعنی ما «سمت خدا» یا «حسینیه بهشت» نساختیم. ما در یکی از شب‌های شهادت حضرت زهرا (س) به ناصر عبداللهی و ترانه «یا‌فاطمه» او پرداختیم. در شب بعد این شهادت هم با همراهی حمید برقعی و هادی جان‌فدا راجع به شعر فاطمی حرف زدیم. اگر برنامه سمت خدا و این شکل از برنامه ما را مذهبی بدانید، موافق نیستم و اصلا شکل برنامه ما متفاوت است. 
   
در نقل‌و‌نقل برای چه نوع مخاطبی برنامه‌سازی می‌کنید؟
برای همه مخاطبان برنامه می‌سازیم. در همه برنامه‌ها من شعر عاشقانه خوانده‌ام. تا به اینجا در نقل‌و‌نقل راجع به موسیقی و آواز و فولکلور حرف زده‌ایم. تلویزیون برای همه است. همه از تلویزیون سهم دارند. 
   
برای جلوی دوربین نقل‌و‌نقل رفتن کدام‌یک از تجربیات گذشته حامد عسکری به کمکش آمده؟
ایده من در برنامه‌سازی این است که حتی خودم را هم تکرار نکنم. البته یک‌سری تجربیات را نمی‌توان تغییر داد. چرا که تغییر در آن موارد برابر است با دگردیسی شخصی. در این برنامه مجری نیستم، میزبانم. من به‌عنوان میزبان، نگاه به دوربین ندارم و پلاتو و پاس‌کاری هم در کار نیست. به نسبت برنامه‌های زنده چالش کمتری دارم. 
   
روی هر پله‌ای که قرار گرفته باشیم همیشه پله‌ای بالاتر وجود دارد. آیا در راستای بهبود برنامه از بزرگان اجرا یا برنامه‌سازی خواسته‌اید درباره کارتان پیشنهاد یا نظری بدهند؟
همه را نمی‌شود راضی نگه داشت. اگر تا به حال خانه‌ای را بازسازی کرده باشید حتما دیده‌اید که وقتی دایی یا عمو تماس می‌گیرد و در لابه‌لای احوال‌پرسی می‌گوید کجای کاری و بعد سری هم می‌زند  و مثلا می‌گوید تو که خرج می‌کنی این قسمت را هم این‌شکلی پیش برو. اما همین تغییرات کوچک هزینه‌های هنگفتی به همراه دارد یا در کمترین حالت، عقب افتادن یک ماهه کار را در پیش دارد. خیلی از بزرگان که اسمی از آنها نمی‌آورم، چرا که می‌ترسم اسمی از قلم بیفتد، تماس گرفته‌اند و از قسمت‌هایی از برنامه تعریف و تمجید کرده‌اند و پیشنهاد می‌دهند یک مقدار ریتم را بیشتر کن. این پیشنهادی است که می‌شود اجرا کرد. البته نظرات مردمی هم همه خوانده می‌شود و تا جایی که ممکن باشد در روند برنامه اعمال می‌‌گردد. 
   
چه ایده‌ای برای ادامه‌دار شدن نقل‌و‌نقل دارید؟
در ماه‌های پیش‌رو، ماه رمضان را داریم. طبیعتا تلویزیون در این ماه تمهیداتی دارد و البته شبکه، مشتاق ادامه نقل‌و‌نقل است اما هنوز خودمان به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌ایم که آیا تولید جدیدی در این ماه خواهیم داشت یا خیر اما اگر قرار باشد بعد از ماه رمضان به آنتن برگردیم، قطعا تغییراتی را در نظر خواهیم گرفت و موارد جدیدی را اضافه خواهیم کرد که مردم به آنها فکر نکرده‌اند. 
   
یکی ازتغییرات اساسی نقل‌و‌نقل دراین فصل نسبت به فصل گذشته‌اش، دکوربوده.آیاهمچنان تغییرات مدنظرشما،سخت‌افزاری است؟ 
من با لوکیشن عجیب و غریب یا پست پروداکشن مخالفم. نباید واکنش مخاطب به قابی که از برنامه می‌بیند «اوه چه دکوری» باشد. ترجیح می‌دهم این مهمان‌ها، گپ‌وگفت‌ها و شعرها و محتوا باشد که مخاطب را درگیر می‌کند. دکور فصل دوم نقل‌و‌نقل هم دکوری معمولی است. یک پذیرایی داریم و یک آشپزخانه. فصل اول این‌قدر لوکیشن برنامه محدود بود که برای غذا خوردن پشت موتور می‌نشستیم. اگر می‌خواستیم گفت‌وگویی ورای گفت‌وگو با مهمان داشته باشیم، باید در حیاط وسط سرما و گربه‌ها می‌نشستیم.
   
دلگرمی عسکری برای کار در چنان فضایی با محدودیت‌های فصل اول چه بود؟
خداوند به من نعمتی به نام کلمه داده است. می‌نویسم. ذره‌ای اجرا بلدم. ذره‌ای گویندگی می‌دانم. ذره‌ای شعر گفتن و قصه گفتن بلدم. خدا همه اینها را به من داده. این الطاف خدادادی زکاتی دارد که به زعم من، خوش کردن دل مردم است. کسی، پیک موتوری، مغازه‌دار، خیاط، معلم و به فرض کاسب است. همین چند وقت پیش کسی پشت چراغ قرمز من را دید و پرسید تو همان شاعری. گفتم آره. گفت خیلی با شعرهایت حال می‌کنم، از بیخ دل من حرف می‌زنی. این برای من کافی است. برای چنین تعاملی نمی‌شود دستمزدی تعیین کرد. مثلا آدمی را صدا کنید و بگویید فلان میلیون می‌دهم، شعر بگو. این امر ممکن نخواهد شد. شعر گفتن لطف خداست. واقعا در برابر مردمم احساس دین دارم. بشر معاصر ذاتا تنها و مظلوم است و هر آدمی، حتی به فرض خود شما، از لحظه‌ای که امروز صبح چشمان‌تان را باز کرده‌اید و از تخت‌تان پایین آمده‌اید تا همین الان که روبه‌روی من نشسته‌اید و حتی تا زمانی که از هم جدا خواهیم شد و به خانه بروید، هر آدمی که می‌بینید، حداقل در میدانی در حال جنگیدن است و زخمی است. حالا یکی در طلاق است، دیگری درگیر خیانت، یکی باید قسطی را بپردازد، یکی عشقی دارد که به دنبال اوست و یکی هم دنبال شغل است. هر چیزی ممکن است. مگر من الان از دل شما اطلاع دارم. چیزی الان در ذهن شماست که هشتگ اصلی فکرتان شده و در حال جنگیدن با آن هستید، من از آن اطلاع ندارم، البته من هم الان در حال جنگم و شما از آن بی‌خبرید. مسأله‌ای بخشی از سی‌پی‌یوی مغز افراد را مشغول کرده. من می‌خواهم به عضله‌‌ای از مغزتان که درگیر است، بگویم آرام باش، درست می‌شود. شعر گوش بده، قصه بشنو. من تو را می‌شنوم بیا من را بشنو و حرف بزن. 
   
حامد عسکری به افقی که در ذهن برای نقل‌و‌نقل متصور بوده، رسیده است؟
با توجه به بضاعت‌مان بله! ولی من سختگیر و در طبع، گرانم. به‌راحتی قانع نمی‌شوم. مثلا آرزو دارم روبه‌رویم ژاله آموزگار بنشیند. آرزو دارم پرویز پرستویی روبه‌رویم بنشیند. چرا که نقل‌و‌نقل را خانه آقای پرستویی می‌دانم. آرزو دارم در نقل‌و‌نقل خدمت آقا رضا کیانیان باشم. آرزو دارم بزرگان فرهنگی و هنری مثل محمود فرشچیان و علیرضا قربانی در کنار ما باشند. من آغوشم روی این سروران باز است. دوست‌شان دارم و به آنها ارادت دارم. هر هنرمندی که دغدغه ایران و سرزمینش را دارد، محترم است و باید احترام ببیند. این عزیزان از تلویزیون سهمی دارند و تلویزیون خانه آنهاست. در زمینه میزبانی از این بزرگان نقل‌و‌نقل محدودیتی ندارد. دوست‌شان داریم و آغوش ما و تلویزیون به روی‌شان به گرمی باز است اما به‌هر حال نمی‌توان کتمان کرد که محدودیت‌هایی وجود دارد. 
   
این محدودیت‌هایی که از آنها صحبت می‌کنید سخت‌افزاری است یا نرم‌افزاری؟ آیا فضای فرهنگ و هنر به گونه‌ای است که اگر از میان این بزرگان کسی را دعوت کنید، ممکن است دعوت‌تان پذیرفته نشود؟
بله ممکن است نیایند. 
   
چرا؟
به نظرم بهتر این است و باید چرایش را از خودشان بپرسید. 
   
حدس شما برای علت نپذیرفتن دعوت چیست؟
برخی رفتار حرفه‌ای‌شان این است که تمایلی به حضور در تلویزیون ندارند. البته نه از سر غیظ و قهر. بلکه هر فردی حق دارد قانونی برای رفتار حرفه‌ای خود اختیار کند. من حامد عسکری قانونم این است که برای دیدن فیلم‌های جشنواره فجر به کاخ جشنواره نمی‌روم، به هر دلیلی. قانونم است که با موتور در اتوبان تردد نکنم، حالا می‌خواهد آن موتور تریل باشد یا موتور هزار. اینها بچه قانون‌های یواشکی من هستند. حالا زمانی پیش می‌آید که با هر عزیزی برای دعوت به نقل‌ونقل تماس می‌گیرم، می‌گویم داداش اینجا (نقل‌ونقل) مهیاست. چراغی روشن است. قدم روی چشم من بگذارید و بیایید. یا می‌پذیرند و تشریف می‌آورند یا هم می‌گویند من نیستم. دیگر من نباید پشت‌سرش صحبت بدی بگویم. 
   
چنین اتفاقی پیش‌آمده؟
بله، چنین مواردی هم در دعوت‌ها داشته‌ایم. گفته‌اند داداش من کلا نمی‌آیم. ولی هرچقدر به هم نزدیک‌تر شویم، بیشتر حرف بزنیم، طبیعی است که بسیاری از مشکلات جامعه، سینما و تلویزیون حل خواهد شد. 
 
برنامه‌های گفت‌وگومحور در حوزه فرهنگ وهنر بالاخص سینما وتلویزیون کم نیست. «قاف» و «۳۵میلی‌متر» ازجمله برنامه‌های تخصصی این حوزه هستند. آیا تابه‌حال تعاملی هم با چنین برنامه‌هایی درخصوص ایده‌پردازی یا سوژه‌یابی داشته‌اید؟
 برنامه‌ قاف را می‌بینم اما تعامل مستقیم با عوامل برایم پیش‌نیامده. این شکل بوده که نشسته‌ام قاف را دیده‌ام. بعد گوشه ذهنم گفته‌ام این مهمان هم می‌تواند برای نقل‌ونقل مناسب باشد و گفت‌وگوی شیرین و جذابی با او رقم خواهد خورد. ولی این‌که عوامل برنامه ما با عوامل دیگر برنامه‌ها با هم در تماس باشند، نه نبوده. فکر نمی‌کنم بین برنامه‌سازها چنین رویه‌ای رسم و روال باشد. تعاملات در حد گرفتن شماره افراد است. 
   
در برنامه نقل‌ونقل مهمان خانم ندارید؟
نه، نداشتیم. چون در منطق برنامه نمی‌گنجد. چون لوکیشن نقل‌ونقل دفتر حامد عسکری است. 
   
خانم نمی‌تواند در دفتر حامد عسکری مهمان شود؟
نه، منطق ندارد. من در دفتر خودم هم مهمان خانم ندارم. 
   
آیا ممکن است در فصول بعدی نقل‌ونقل شرایط به گونه‌ای پیش برود که حضور مهمانان به شکل خانوادگی اتفاق بیفتد؟
پذیرش مهمان تا به اینجا، به این شکل، برایم راحت نبوده. از سال ۹۸ به بعد، دفتر شخصی‌ام را دارم و از آن سال تابه‌حال شاید پنج خانم هم به دفترم نیامده. فلذا این پرهیز من است! هرچند که در برنامه نقل‌ونقل هم حضور خانم منطق ندارد. مهمانان‌مان هم تابه‌حال به این شکل نبوده که بشود گفت با همسرشان حضور پیدا کنند. شاید در فصول بعدی فضای برنامه به سمت خانوادگی برود اما هنوز ایده‌ای در این خصوص نداریم. 
   
محمدحسین آخوندزاده در فصل دوم کارگردان تلویزیونی و هنری نقل‌ونقل است. چند وقتی است که اسمش به لیست عوامل نقل‌ونقل اضافه شده است. از شما می‌پرسیم چه شد که کارگردانی این برنامه به شما واگذار شد؟
چند قسمتی که از فصل دوم نقل‌ونقل گذشت، دوستان لطف داشتند و در بخش تحولی برنامه پیشنهاد همکاری دادند. بعدها که در جمع اتاق‌فکر نقل‌ونقل حضور پیدا کردم، خواسته شد در تولید هم مشارکت داشته باشم و به این شکل کارگردانی هنری و تلویزیونی را عهده‌دار شدم. امیدوارم این همکاری تا به اینجا نتایج خوبی را به همراه داشته باشد. 
   
حضور آخوندزاده در تیم تولیدی نقل‌ونقل چه تغییر و تحولی را برای این برنامه به همراه داشته؟
رشته تحصیلی‌ام در حوزه فیلمسازی است. باید بگویم برنامه‌سازی کنترل لحظه را به فیلمساز می‌آموزد. با این‌که تجربه فیلمسازی دارم اما در برنامه‌سازی تشخیص لحظه را یاد گرفتم. این‌که باید در موقعیت‌های آنی قدرت تحلیل بالایی داشته باشی و واکنش‌های درست و به‌وقت انجام دهی. در نقل‌و‌نقل به علت اتمسفر و حال‌و‌هوایی که حکم‌فرماست، برنامه فرم متفاوتی دارد. در موقعیت رئالیتی‌شو آن‌هم با حضور آقای عسکری، فرم و لحن برنامه خاص خواهد شد. چرا که برپایه شخصیت آقای عسکری تعریف شده است. با توجه به جایگاه اجتماعی این شخصیت و عقبه فرهنگ و ادب در ایشان قطعا لحظات، لحظات خاصی خواهد شد. هرکسی هم در این گعده حضور پیدا کند قرار است واکنش‌های ادبی شاخصی بروز دهد. زحمت دوستان برنامه که بعدا من به جمع‌شان اضافه شدم، الحمدا... با استقبال خوبی از مخاطبان مواجه شده. امیدوارم این گفت‌وگوها به‌مرور جذاب‌تر پیش برود. 
   
از چالش بدون سناریو پیش‌رفتن اتفاقات جلوی دوربین نقل‌و‌نقل بگویید. چگونه این چالش‌ها مدیریت می‌شود؟
فرض پیاده‌سازی ریز‌به‌ریز متن در نقل‌و‌نقل اشتباه است اما قطعا پشت آنچه که جلوی دوربین اتفاق می‌افتد: پیشینه و اندیشه‌ای وجود دارد. نمی‌شود گفت هر برنامه‌ای امکان پیاده‌سازی بدون سناریو را دارد. برنامه معمولا بر قدرت راوی و عواملش تکیه دارد. این قدرت شخصیت راوی و مهمانان است که اجازه می‌دهد برنامه با چنین شاخصه‌ای شکل بگیرد. در راس برنامه نقل‌و‌نقل کسی قرار دارد که هر فردی در کنارش قرار بگیرد منجر‌به خلق لحظات جذابی خواهد شد. بخشی از این رئالیتی‌شو بر مبنای فکر پیش از تصویربرداری است و بخشی دیگر هم با انتخاب درست سوژه است. از هیچکاک هم که می‌پرسند فیلمسازی یعنی چه، پاسخش انتخاب درست است. انتخاب شخصیت برای این برنامه درست بوده و با اعتماد به ایشان لحظات جذابی هم به فراخور شکل می‌گیرد. ما که از عوامل پشت دوربینیم، ممکن است خیلی به این لحظات واقف نباشیم اما با توجه به بازخوردها می‌توان متوجه شد مخاطبان با نگاه متفاوتی لحظات را درک کرده‌اند. 
   
آخوندزاده چه ایده‌هایی برای بهبود و گسترش فضای نقل‌و‌نقل در آینده‌دارد؟
این برنامه ظرفیت‌های زیادی دارد. مطمئنم با توجه به مسیری که نقل‌و‌نقل در برنامه‌سازی طی می‌کند، در آینده تبدیل به مرجعی در این دست برنامه‌ها خواهد شد.هرچه تنوع درمهمان‌ها، سوژه‌ها وگفتمان‌ها افزایش یابد، ایده‌های جدیدی نیزشکل می‌گیرد.ایده‌ها فراوان است ومطمئن باشید که جهان برنامه نقل‌و‌نقل، بسیاروسیع است.اجازه دهیداین ایده‌ها پرورش یابد و در عمل مورد قضاوت قرارگیرد.

انتخاب لحظه‌ها 
آخوند‌زاده:
 ازآنجا که نقل‌و‌نقل برنامه‌ای تولیدی است، تلاش‌مان این است که لحظه‌ای را از دست ندهیم. خیلی وقت‌ها زمان فیلمبرداری خیلی بیشتر از خروجی است. این موقعیت حساسیت ما را در انتخاب لحظه‌ها بیشتر کرده. قطعا انسان کمال‌گرا همیشه دوست دارد شرایط به‌گونه‌ای بهتر پیش برود اما باید توجه کرد که ما تابع وسع و امکانات‌مان هستیم. آنچه که ما انجام می‌دهیم، ایجاد شرایطی برای شکل‌گیری لحظات مناسب است. البته دخالت نامرتبطی در روایت نداریم و همان‌طور که گفته شد، سعی ما، ایجاد محدوده‌هایی کامل برای روایتی با لحظات مناسب است. حالا این‌که باید این روایت‌ها در لوکیشن سالن نشیمن، آشپزخانه، ورودی و روایتگری پادکستری در نمای پنجره اتفاق بیفتد، از جمله همین تدابیر است. دراماتورژی‌ای هم که در برنامه اتفاق افتاده بر این سعی دارد که جهان راوی که شخصیت حامد عسکری در دفتر کارش است را بدون پررنگ‌کردن میزانسن به تصویر بکشد. قطعا لحظات ناب زیاد داشته‌ایم. شخصیت معنوی آقای عسکری در همه ابعادش شبیه ظرفی زیبا بوده که در هر برنامه متناسب با سوژه فضا به سمت معنویت رفته است. بهترین بیان لحظات ناب، توسلی است که در همه برنامه‌های نقل‌و‌نقل شکل گرفته است. این‌قدر این جهان، جهان درست و مقدسی است که لحظات توسل، تبدیل به لحظات جذاب برنامه شده است. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها