خاطرات کاغذی

تام بندانگشتی و انگشتونه

در قلب یک جنگل سحرآمیز قلمرو انسان‌های بسیار کوچکی وجود داشت که حتی به اندازه یک بند انگشت هم نبودند. آن‌ها سال‌های زیادی به دور از چشم انسان‌ها زندگی می‌کردند تا این‌که یک روز مردی به‌دنبال یافتن موجوداتی عجیب به جنگل آمد تا از آن‌ها برای سیرکش استفاده کند.
کد خبر: ۱۴۷۵۱۴۱
نویسنده مریم فلاح - نویسنده و پژوهشگر

او در تصوراتش جمعیت بسیاری را زیر چادر سیرکش تجسم می‌کرد که برای دیدن ستاره‌های کوچک و عجیبش سر از پا نمی‌شناختند. به محض این‌که مرد وارد جنگل شد، به دهکده آدم‌کوتوله‌ها سرک کشید و دو تا از کوچک‌ترین ساکنان آنجا را دزدید؛ یک پسر و یک دختر. در جایی دورتر از دهکده پسر موفق به فرار شد، اما دختر همچنان زندانی باقی ماند.

پسرک خوش‌شانس توسط مردی مهربان مورد مراقبت قرار گرفت و دخترک بندانگشتی هم بدون این‌که هیچ خاطره‌ای از اتفاقی که برایش افتاده، داشته باشد کم‌کم در سیرک رشد کرد و به جوانی رعنا، ولی کوچک تبدیل شد. او که در دنیای پیرامونش هیچ‌کس را مثل خودش نمی‌دید از این بابت غمگین بود، اما شبی میمون سیرک پرده از راز زندگی انگشتونه برداشت و همین انگیزه فرار او از سیرک شد.

«تام بندانگشتی و انگشتونه» با عنوان انگلیسی The Adventures of Tom Thumb and Thumbelina محصول سال ۱۹۹۹ آمریکا به کارگردانی گلن چایکاست.

تعداد بازدید : 0
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها