خاطرات کاغذی

ببینید | کشتی پرنده

خاطرات کاغذی

لباس جدید امپراتور

داستان امپراتوری که دوست داشت لباسی بپوشد تا مردم از تعجب انگشت به دهان مانده و او را تحسین کنند. از قضا دو خیاط زیرک که اهل پاریس، گذرشان به ولایت این پادشاه افتاد و وقتی از آرزوی او خبردار شدند؛ تصمیم گرفتند فریبکارانه او را به خواسته‌اش برسانند و مزد خوبی دریافت کنند.
داستان امپراتوری که دوست داشت لباسی بپوشد تا مردم از تعجب انگشت به دهان مانده و او را تحسین کنند. از قضا دو خیاط زیرک که اهل پاریس، گذرشان به ولایت این پادشاه افتاد و وقتی از آرزوی او خبردار شدند؛ تصمیم گرفتند فریبکارانه او را به خواسته‌اش برسانند و مزد خوبی دریافت کنند.
کد خبر: ۱۴۶۰۵۳۷
نویسنده مریم فلاح - نویسنده و پژوهشگر

آن‌ها به امپراتور گفتند، می‌توانند پارچه مرموزی ببافند که لباس دوخته‌شده از این پارچه برای کسانی که احمق نباشند، نامرئی است. نتیجه این‌که امپراتور ساده‌دل که می‌خواست نشان دهد احمق نیست با برهنگی و البته غرور به میان مردم رفت. هیچ‌کس جرات نداشت حقیقت را به او بگوید؛ در نهایت پسر‌بچه‌ای که از حماقت امپراتور خنده‌اش گرفته بود با مسخره‌کردنش او را برهنه خطاب کرد و این‌طوری امپراتور از قانون احمقانه‌ای که دو فریبکار وضع کرده بودند به خود آمد و فهمید که نه‌تن‌ها لباس زیبایی برتن نداشته، بلکه با قانون مسخره‌ای خود را به سخره گرفته است.

«لباس جدید امپراتور» (با عنوان دانمارکی: Kejserens nye klæder) از مجموعه «بهترین داستان‌های دنیا» (با عنوان انگلیسی:Manga world folk tales) محصول ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ شرکت دکس پروداکشنز ژاپن است. این کارتون با اقتباس از داستان کوتاهی از نویسنده دانمارکی هانس کریستین اندرسن تولید شد. البته اصل این داستان پیش از این در حکایت بیست‌و‌چهارم «موش و گربه»، اثر بهاء‌الدین محمد‌عاملی مشهور به شیخ بهایی آمده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها